آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. به نام نامی انسانی که قطره‌ای از اقیانوس قدرت مطلق است. اگر با انصاف همه‌چیز برای همه افراد وجود داشته باشد حداقل نیمی از آنچه آن‌ها را در مقابل هم و بر روی هم سلاح برمی‌دارند از بین می‌رود و اگر دردی وجود داشته باشد نیمی از خواسته‌های آنان درمان و یا اصلاً دردی به وجود نمی‌آید که درمانی را بخواهد.
قدرت مطلق وقتی کلمات خود را ارسال می‌نمود تمام آفریده و آنچه در حال آفریدن بود را برای هماهنگی فراخواند و این اصوات در کلام او هویدا است. گویی با صوت خود می‌خواهد تمام آفرینش را بشناسد؛ پس مشاهده کن و ببین او چه کرده در انجام کامل آن چه می‌کند! در نهایت کلمات را ما در کنار هم قرار می‌دهیم خانه را شما درست می‌کنید و همین طور گل‌ها را شما می‌کارید؛ پس آن‌گونه بکارید که قابل نفوذ برای کسانی که از مرکز گریزانند نباشد.
چگونه ما می‌توانیم یک زمانی همه این‌ها باشیم یعنی قدرت مطلق؟! در صورتی که قطره‌ای از این جهان هستی در ما به امانت داده شده است و همان قطره کفایت می‌کند تا وجودی از لایتناهی باشیم و اگر شدیم، تازه انسان می‌شویم. این کلام او است که با محبت آغشته می‌شود و از مرزهای مختلف عبور می‌کند و خود را با آنانی که خواهان آن هستند می‌رساند این‌قدر این موضوع بزرگ است هزاران سال ما به دنبال هم می‌آییم و این دشواری‌ها را متحمل می‌شویم تا ذره‌ای از آن اقیانوس را به یکدیگر برسانیم؛ بنابراین قدرت مطلق برای ابراز عشق خود، خلق جهان‌های آفرینش حیات را به باشکوه‌ترین شکل ممکن به ارمغان آورد تا حیات با تنوع و گوناگونی در زمین و آسمان، دشت، دریا، کوه و صحرا به سیر تکاملی خود ادامه دهد تا امواج عشق در تمامی ذرات هستی متبلور گردد.
برای پدیدار شدن عشق، شرط اول آن است که باید چیزی وجود داشته باشد تا عاشق و معشوق، مفهوم یابند و ما عشق و یا معشوق آن چیز گردیم. انسان‌ها هم همین گونه هستند با وجود این‌که ثابت و مستقل هستند، می‌توانند با چرخش در افکار، اندیشه، رفتار و کردار خود، به گونه‌ای متفاوت عمل کنند، که دارای قدرت جاذبه و یا دافعه باشند؛ البته این موضوع بستگی به دانایی و فرق نگاه آن‌ها دارد.
همان گونه که برای تبدیل آب آلوده و کثیف به آبی زلال و شفاف، فقط یک راه وجود دارد؛ آن هم تصفیه آب است تا آلودگی‌ها از آن جدا گردد. برای تبدیل انسانی افسرده و پریشان به انسانی آرام و متین که در صلح و آرامش قرار گیرد نیز فقط همان راه وجود دارد و آن هم تزکیه و یا پالایش انسان است و بایستی نیک بدانیم آن هم یک شبه و با هیچ وردی یا دارویی و یا معجزه‌ای اتفاق نمی‌افتد. بایستی انسان به مرور زمان فراگیرد و ذره‌ذره از ضدارزش‌ها فاصله بگیرد و به طرف ارزش‌ها حرکت کند و این مهم انجام نمی‌گیرد؛ مگر با آموزش صحیح، تفکر، کسب تجربه و آگاهی.
منبع: کتاب عشق وادی چهاردهم
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ویرایش و رابط خبری: راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
22