یکی از اصول بنیادین کنگره۶۰ حرکت به سمت آگاهی و رشد شخصی است. این مسیر بدون دانایی، دانایی مؤثر و سواد واقعی امکانپذیر نیست. بسیاری از افراد اطلاعات و سواد ظاهری دارند؛ اما نمیتوانند از آنها در مسیر زندگی بهره ببرند. در کنگره۶۰ تفاوت بین دانایی و دانایی مؤثر به خوبی توضیح داده شده است و اهمیت سواد واقعی، یعنی توانایی بهکارگیری دانش در زندگی برجسته میشود. دانایی خود میتواند به معنای فراتر از اطلاعات باشد و همچنین توانایی تشخیص مسیر درست و اتخاذ تصمیم صحیح در زندگی است. دانایی تنها جمع کردن اطلاعات یا داشتن مدارک تحصیلی نیست؛ بلکه توانایی تحلیل، تصمیمگیری و عمل صحیح را شامل میشود. انسان میتواند اطلاعات زیادی داشته باشد اما بدون دانایی در مواجهه با مشکلات یا روابط اجتماعی ناکام بماند. از ویژگیهای دانایی میتوان این موارد را نام برد: ۱ـ شناخت محدودیتها و نقاط ضعف خود ۲ـ توانایی حل مسائل و انتخاب بهترین مسیر و ۳ـ درک عواقب تصمیمات قبل از عمل. دانایی مؤثر را هم میتوان چنین تعریف نمود: تبدیل دانش به عمل و همچنین دانایی که تأثیر مستقیم بر رفتار و زندگی روزمره داشته باشد.
در کنگره۶۰ مثلث دانایی مؤثر از سه ضلع تشکیل شده است: ۱ـ تفکر: بررسی و تحلیل درست مسائل قبل از تصمیمگیری. ۲ـ آموزش: یادگیری اصول صحیح زندگی و قوانین کنگره. ۳ـ تجربه: عملی کردن آنچه یاد گرفتهایم. ترکیب این سه ضلع باعث میشود دانایی ما مؤثر شود و توانایی تصمیمگیری، مدیریت انرژی و روابط اجتماعی را بهبود بخشد. دانایی مؤثر فرد را از توهم دانایی، اشتباهات مکرر و تصمیمات سطحی محافظت میکند. در ادامه میتوان سواد را چنین تعریف نمود؛ سواد واقعی فراتر از خواندن و نوشتن است. استاد امین بارها تأکید میکنند که سواد واقعی شامل توانایی بهکارگیری دانش در مسیر زندگی است، نه صرفاً یادگیری تئوری یا داشتن مدارک تحصیلی. سواد واقعی به فرد کمک میکند از تجربهها و آموزشها بهترین استفاده را ببرد، تصمیمات آگاهانه و منطقی بگیرد و در مسیر رشد شخصی و خدمت به دیگران قرار گیرد، سواد واقعی همچنین فرد را از فخرفروشی و توهم دانایی نجات میدهد و او را به تعامل سالم و مؤثر با دیگران هدایت میکند.
رابطه بین دانایی، دانایی مؤثر و سواد را میتوان این گونه بیان کرد که این سه مفهوم در کنگره۶۰ به هم پیوسته هستند و بدون رشد همزمان، مسیر انسان ناقص خواهد بود: ۱ـ دانایی بدون سواد واقعی به تصمیمات غیرکاربردی منجر میشود. ۲ـ سواد بدون تجربه و تفکر، اطلاعاتی خشک و غیرمؤثر ایجاد میکند. ۳ـ دانایی مؤثر بدون سواد و آموزش، محدود و ناقص خواهد بود. همانطور که استاد امین مثال میزنند، دانایی مؤثر و سواد واقعی مانند درختی است که هرس میشود و پربار میشود؛ هر هرس و اصلاح، به رشد و پویایی بیشتر انسان کمک میکند. حال میتوان گفت که کاربرد دانایی، دانایی مؤثر و سواد در زندگی روزمره چیست؟ ۱ـ در روابط اجتماعی فرد میتواند با دیگران درست برخورد کند و روابط سالم بسازد. ۲ـ در تصمیمگیری انتخاب مسیر درست در کار، خانواده و زندگی شخصی ممکن میشود. ۳ـ در خدمت به دیگران فرد با آگاهی و توانایی، میتواند کمک مؤثر و سالم به دیگران ارائه دهد. ۴ـ در کنترل انرژی و منابع شخصی سواد واقعی باعث میشود انرژی و فرصتها به هدر نرود.
در سیدی «دانایی مؤثر» استاد امین توضیح میدهند دانایی مؤثر یعنی دانشی که در زندگی ما کاربرد داشته باشد و باعث تغییر رفتار، تصمیمگیری درست و حرکت به سمت تعادل شود. خیلی وقتها ما فقط دانستن داریم، یا بهاصطلاح سواد داریم؛ اما این دانستن لزوماً به معنای دانایی مؤثر نیست. مثلاً ممکن است فردی تحصیلات بالایی داشته باشد؛ اما در زندگی شخصی خود نتواند درست انتخاب کند یا در آرامش باشد. پس دانایی مؤثر با سواد فرق دارد. برای رسیدن به دانایی مؤثر استاد مثلث دانایی را مطرح میکنند و میگویند؛ اگر فقط آموزش ببینیم؛ اما تجربه نکنیم یا فقط تجربه داشته باشیم بدون فکر کردن و آموزش، دانایی ما ناقص میماند. استاد تأکید میکنند که بیشترِ درسهای واقعی زندگی در دل سختیها و مشکلات به دست میآیند؛ چون مشکلات ما را وادار میکنند بیشتر فکر کنیم، یاد بگیریم و تجربه کنیم. یکی دیگر از نکات مهم این است که ما معمولاً ضعفهای خودمان را پنهان میکنیم و فقط نقاط قوت را نشان میدهیم؛ اما رشد واقعی زمانی اتفاق میافتد که بپذیریم ضعف داریم و برای اصلاحش تلاش کنیم. کسی که به دانایی مؤثر میرسد، میتواند بهترین انتخابها را انجام بدهد؛ چه در انتخاب مسیر زندگی، چه دوستان و اطرافیان، چه در تصمیمهای روزمره. تعادل، عقل و آرامش نتیجه دانایی مؤثر است و برعکس، اگر در مثلث دانایی رشد نکنیم، در مثلث جهالت (ترس، ناامیدی و منیت) گرفتار میشویم.
در سیدی «قدرت و توهم دانایی» استاد امین میگویند: که قدرت واقعی فقط توان انجام کار نیست؛ بلکه توان «نه گفتن» و مدیریت انرژی خود هم بخشی از قدرت است. کسی که تنها عمل میکند بدون درک و دانایی، گرفتار توهم دانایی میشود. قدرت بدون مسئولیت، دانایی و تعادل باعث میشود انسان از مسیر درست فاصله بگیرد. انرژی یا دانشی که دریافت میکنیم، اگر بدون کاربرد و تفکر باقی بماند، همانند «جمعکنندهها» عمل میکند: مقدار زیادی دارند ولی بهرهوری ندارند و در توهم گرفتار میشوند. استاد میگویند که برای استفاده درست از قدرت و دانایی، باید بین جمع کردن، خرج کردن و تعادل داشتن توازن ایجاد کنیم. فرد متعادل، انرژی و دانایی را به اندازه مصرف میکند و آن را به دیگران هم منتقل میکند. یکی دیگر از نکات مهم، ترکیب محبت و اقتدار است: محبت بدون اقتدار، بینظم و ضعیف میشود؛ اقتدار بدون محبت، سخت و خشک است. ترکیب این دو، تعادل و ثبات در رفتار و مسیر زندگی ایجاد میکند. حرکت و تلاش مداوم، انسان را از سکون و تاثیر نیروهای منفی دور میکند. سکون باعث رشد توهم و منفیها میشود، اما حرکت همراه با عشق و مسئولیت، قدرت واقعی و دانایی مؤثر را میسازد.
در سیدی «میزان دانایی» استاد امین میگویند: که دانایی واقعی هیچ ربطی به ظاهر، تحصیلات یا جایگاه اجتماعی ندارد. دانایی، در عمق فکر، رفتار و انتخابهای ما مشخص میشود. کسی که ظاهراً همه چیز دارد اما نمیتواند درست انتخاب کند یا روابط سالم بسازد، هنوز در توهم دانایی است. یکی از نکات مهم این است که میزان دانایی در رفتار انسان و توانایی او در تعامل با دیگران دیده میشود. انسان دانا میتواند حتی دشمنانش را به دوستان تبدیل کند و در برابر مشکلات، با آرامش و تدبیر عمل کند. در مقابل، نادان گاهی دوستانش را به دشمن بدل میکند، یا انرژی و فرصتها را هدر میدهد. مثال زیبایی که استاد میزنند، درختی است که با هرس کردن قویتر و پربارتر میشود. همینطور انسانها هم از مشکلات و چالشها درس میگیرند و رشد میکنند. سختیها، اگر درست دیده شوند، باعث تقویت و بلوغ درونی میشوند. در ادامه این گونه دانایی مؤثر را تعریف میکنند: دانایی مؤثر یعنی توانایی تصمیم درست، مدیریت انرژی و روابط سالم. کسی که دانایی دارد، در مسیر زندگی خود تعادل دارد، از انرژی خود و دیگران به درستی استفاده میکند و حتی در سختترین شرایط آرامش خود را حفظ میکند.
در سیدی « دانایی مردمان» استاد امین بر این نکته تأکید میکنند که دانایی هر فرد با دیگری متفاوت است و هیچ معیار واحدی برای اندازهگیری آن وجود ندارد. هر کسی براساس تجربهها، آموزشها و مسیر زندگی خود، میزان دانایی خاص خود را دارد و نباید دیگران را با خود مقایسه کند. یکی از نکات کلیدی این است که دانایی واقعی در عمل و رفتار نمایان میشود، نه فقط در حرف یا دانش تئوری. انسان ممکن است اطلاعات زیادی داشته باشد، اما اگر نتواند از آن برای تصمیمگیری صحیح، حل مسئله یا کمک به دیگران استفاده کند، دانایی او ناقص است. استاد امین میگویند که درک تفاوتها و پذیرش آنها، خود نشانهای از دانایی است. مردمانی که میتوانند در اختلاف نظرها صبور باشند، به دیگران گوش دهند و از تجربه دیگران بیاموزند، میزان دانایی بالاتری دارند. همچنین، تراکم تجربه و آموزش بدون تفکر، دانایی واقعی ایجاد نمیکند. انسان برای رسیدن به دانایی مؤثر باید تجربهها و آموزشهایش را با تفکر و تأمل ترکیب کند تا بتواند از آنها در زندگی روزمره استفاده کند. یک نکته جالب دیگر این است که دانایی مردمان، اغلب در رفتار جمعی و روابط اجتماعی دیده میشود؛ کسی که توانایی همکاری، احترام به دیگران و مدیریت درست ارتباطها را دارد، دانایی واقعیتری دارد نسبت به کسی که صرفاً دانش فردی دارد. دانایی مردمان نه یک عدد یا معیار ثابت، بلکه یک مسیر پویا و فردی است؛ مسیر یادگیری، تجربه، خدمت و رشد مستمر. کسی که این مسیر را با آگاهی و عشق طی کند، دانایی او برای خودش و اطرافیانش اثرگذار خواهد بود.
در سیدی «اضلاع سواد» استاد امین توضیح میدهند که سواد واقعی، سه ضلع اصلی دارد و بدون رشد متوازن این اضلاع، سواد انسان ناقص و غیرکاربردی است.۱-آموزش: آموزش، ضلع اول سواد است و شامل یادگیری اصول و قوانین درست زندگی و کسب اطلاعات صحیح میشود؛ اما استاد تأکید میکنند که آموزش تنها کافی نیست؛ یادگیری باید به فهم عمیق و کاربرد عملی منجر شود. ۲- تجربه: ضلع دوم، تجربه است. تجربه یعنی عملی کردن آموختهها و لمس واقعیتها. بدون تجربه، دانستههای ما فقط اطلاعات خشک باقی میمانند و نمیتوانند در تصمیمگیریها یا حل مشکلات زندگی کمک کنند. استاد مثال میزنند که تجربه، مثل ابزار کارگاهی است که دانایی را به عمل تبدیل میکند. ۳. تفکر: ضلع سوم، تفکر است. تفکر باعث میشود که ما آموزشها و تجربیات خود را بررسی کنیم، عمیقاً بفهمیم و بهترین راهکارها را انتخاب کنیم. استاد میگویند که سواد بدون تفکر مثل سفری بدون نقشه است؛ ممکن است حرکت کنید؛ اما به مقصد واقعی نمیرسید. یکی دیگر از نکات جالب این سیدی این است که سواد باعث تعادل در زندگی و مدیریت بهتر انرژی میشود. انسان با سواد میتواند هم در زندگی شخصی و هم در روابط اجتماعی خود درست عمل کند و از خطاهای ناشی از توهم دانایی دور بماند.
در سیدی «سواد» استاد امین توضیح میدهند که سواد واقعی تنها محدود به خواندن و نوشتن یا مدرک تحصیلی نیست. بسیاری از افراد تحصیلات بالا دارند؛ اما در زندگی شخصی و تصمیمگیریهایشان موفق نیستند؛ این نشان میدهد که داشتن اطلاعات به تنهایی کافی نیست. سواد دانشی است که در زندگی کاربرد دارد. یعنی چیزی که یاد میگیریم، باید بتوانیم از آن برای تصمیمگیری، حل مشکلات و رشد شخصی استفاده کنیم. اگر دانش فقط در ذهن باقی بماند و عملی نشود ارزش واقعی ندارد. استاد امین میگویند که سواد با تجربه، تفکر و آموزش واقعی ترکیب میشود. تجربه بدون تفکر یا آموزش بدون عمل، نمیتواند سواد واقعی بسازد. سواد وقتی ارزشمند است که به دانایی مؤثر و رفتار درست منجر شود. سواد به ما قدرت انتخاب میدهد. کسی که سواد دارد، میتواند مسیر زندگی خود را بهتر هدایت کند، با دیگران تعامل مؤثرتری داشته باشد و از انرژی و فرصتهای خود درست استفاده کند. همچنین استاد اشاره میکنند که سواد انسان را از توهم دانایی نجات میدهد. وقتی فرد میداند که چه میداند و چه نمیداند، میتواند بهتر تصمیم بگیرد و کمتر گرفتار اشتباهات و قضاوتهای نادرست شود. سواد واقعی یعنی توانایی استفاده از دانش در مسیر رشد، خدمت و زندگی سالم. سواد، همراه با تواضع، تفکر و تجربه، به فرد کمک میکند تا در مسیر دانایی مؤثر قرار گیرد و نه فقط اطلاعات جمعآوری کند.
در نتیجه دانایی، دانایی مؤثر و سواد واقعی، ستونهای اصلی رشد فردی و اجتماعی در کنگره۶۰ هستند. کسی که این سه مفهوم را در زندگی خود به کار گیرد، میتواند مسیر خود را با آگاهی و تعادل طی کند، در برابر مشکلات مقاوم باشد و به دیگران خدمت مؤثر ارائه دهد. دانایی و سواد، همراه با عمل و تجربه، به ما کمک میکنند تا نه تنها خود را، بلکه جامعه اطرافمان را نیز متحول کنیم. یک نکته بسیار مهم دیگر این است که دانایی و سواد به ما کمک میکنند تا از خودخواهی، تعصب و توهم دانایی دور شویم. وقتی فرد میفهمد چه میداند و چه نمیداند، با تواضع و آگاهی عمل میکند و کمتر دچار خطا و اشتباه میشود. این در مسیر کنگره بسیار ارزشمند است؛ زیرا حرکت ما در مسیر رهایی و خدمت به دیگران نیازمند دانایی مؤثر و سواد واقعی است. همچنین دانایی مؤثر و سواد، توانایی ما در تعامل با دیگران را تقویت میکند. کسی که دانایی مؤثر دارد، میتواند روابط سالم بسازد، دشمنان بالقوه را به دوستان تبدیل کند و از انرژی خود و دیگران به بهترین شکل استفاده کند. فردی که سواد واقعی دارد، میتواند بهعنوان یک الگو و راهنمای درست در جمع عمل کند و باعث رشد دیگران شود.
من شخصاً وقتی این موضوع را درک کردم، فهمیدم که دانایی تنها جمع کردن اطلاعات نیست؛ بلکه توانایی تغییر خود و دیگران با آگاهی و عمل درست است. وقتی این سه عنصر در کنار هم باشند، زندگی ما متعادلتر، آرامتر و اثرگذارتر خواهد بود و میتوانیم با آرامش و عشق، مسیر رهایی خود و دیگران را هموار کنیم.
منابع: سیدیهای دانایی مؤثر، قدرت و توهم دانایی، میزان دانایی، دانایی مردمان، اضلاع سواد و سواد استاد امین
نویسنده: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر مژده رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
27