همسفر هدیه در مورد دستور جلسه «دانایی، دانایی موثر و سواد» مقالهای ارائه کردند که در ادامه میخوانیم:
مقدمه
دانایی به سواد یا تمدن مربوط نمیشود؛ همانگونه که انسان بودن به لباس پوشیدن نیست. برای دانا بودن باید انسانی اندیشید. دانایی ربطی به میزان سواد و تحصیلات عالیه ندارد. انسان بیسواد الزاماً نادان نیست؛ بلکه دانایی وابسته به تفکر، تجربه و دیدگاه انسان است.
چکیده مطلب
درمان اعتیاد بدون رسیدن به دانایی و دانایی موثر امکانپذیر نیست. اعتیاد از سختترین آزمایشهایی است که انسان ممکن است در طول حیات خود با آن روبهرو شود و پیروزی در این آزمون بدون دانایی موثر غیرممکن است. در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر و همچنین در جزوه جهانبینی مطالب بسیار مهمی درباره دانایی بیان شده است. معمولاً انسانها خود را دانا میدانند و حتی ممکن است دانا هم باشند؛ اما وقتی مدام میگویند «ما میدانیم»، این خود نشانهای از نادانی است. اگر بوی گل یا چمن حقیقی باشد، نیازی به بیان آن نیست؛ زیرا از فاصله دور هم میتوان آن را حس کرد.
زمانیکه انسان میفهمد چه کاری درست و چه کاری نادرست است و میان آن دو تفاوت قائل میشود و همچنین سعی میکند راه درست را برگزیند، در واقع قدم در مسیر دانایی گذاشته است. هنگامیکه انسان با تمام وجود تلاش میکند از ضد ارزشها فاصله بگیرد، در مسیر تزکیه قرار میگیرد و بهتدریج به جایگاهی میرسد که میتواند به دانایی خود عمل کند.
در جزوه جهانبینی، دانایی در قالب مثلثی معرفی شده که از ۳ ضلع آموزش، تجربه و تفکر تشکیل شده است به بیان دیگر برای رسیدن به دانایی، هم آموزش لازم است و هم تفکر تا در موضوعی خاص به دانایی برسیم. با این حال، دانایی به تنهایی به معنای عملکرد درست نیست. ممکن است ما درباره موضوعی به دانایی رسیده باشیم؛ اما توانایی عمل به آن را نداشته باشیم. بسیاری از افراد میدانند که مصرف مواد مخدر کاری نادرست و ضد ارزش است؛ حتی آموزش دیدهاند، تجربه کردهاند و تفکر داشتهاند و خواستهاند مصرف را کنار بگذارند، اما توان عمل به دانایی خود را نداشتهاند. این وضعیت نشان میدهد که دانایی آنها به دانایی موثر تبدیل نشده است.
تفاوت دانایی با دانایی موثر در این است که در دانایی، اضلاع مثلث (آموزش، تجربه و تفکر) برابر نیستند. ممکن است آموزش بسیار زیاد باشد، اما تجربه و تفکر کم باشند یا برعکس. نابرابر بودن اضلاع مثلث دانایی مانع از آن میشود که انسان بتواند به دانستههای خود عمل کند. زمانیکه مثلث دانایی متساویالاضلاع باشد؛ یعنی آموزش کافی وجود داشته باشد، تجربه کافی به دست آمده باشد و تفکر نیز در حد مطلوب باشد، انسان در مسیر تزکیه به جایگاهی میرسد که میتواند به دانستههای خود عمل کند. این همان دانایی موثر است.
اعضای کنگره۶۰، به خوبی میدانند که در مسئله درمان اعتیاد، سواد و دانش به تنهایی معادل دانایی و دانایی موثر نیست. ممکن است فردی با تحصیلات عالیه و دانش زیاد، انسانی کاملاً بههمریخته یا مصرفکننده مواد مخدر باشد و در درمان نیز موفق نشود در مقابل، امکان دارد فردی با سواد اندک، تنها در حد خواندن و نوشتن، انسانی دانا و فهیم باشد و در درمان اعتیاد خود کاملاً موفق عمل کند. در برابر مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار دارد که اضلاع آن عبارتاند از: ترس، ناامیدی و منیت. این عوامل در مقابل رشد مثلث دانایی و دانایی موثر ما قد علم میکنند و مانند نیرویی بازدارنده، تلاش در توقف ما دارند؛ زیرا میدانند توقف، مساوی سقوط است.
نتیجه
انسان دانا کسی است که به فرمان عقل نزدیک شده و خواستههای نامعقول را کنار میگذارد؛ در این حالت هیچ اشتباهی از او سر نمیزند.
نویسنده: همسفر هدیه رهجوی راهنما همسفر شیوا (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر شیوا (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
40