خداوند بزرگ را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در مسیر سبز کنگره قرار بگیرم و از دانایی به آرامش برسم. تفکر جز اضلاع دانایی است که تجربه و آموزش نیز کامل کننده دانایی هستند.
دانایی؛ یعنی دانستن و آگاهی داشتن، در دانایی من این توان را دارم که درستی و نادرستی موضوع یا مطلبی را تشخیص بدهم؛ اما اینکه قدرت انجام دادن یا ندادن این کار که ممکن است ارزش و ضدارزش باشد را دارم یا خیر؛ ولی دانایی مانند نگین درخشندهای است که تفکر مثبت را برمیانگیزد و قدرت تشخیص را بالا میبرد؛ پس میتواند وسیلهای باشد برای رسیدن به آرامش بیشتر و حال بهتر.
من خدیجه، با سواد به کنگره ۶۰ وارد شدم و شاید از دانایی نسبی برخوردار بودم؛ اما قادر نبودم که از آن در مسیر ارزشها استفاده کنم؛ چون درصد دانایی من به حد لازم نرسیده بود و تأثیر زیادی در زندگیام نمیگذاشت.
دانایی به معنای یادگیری قوانین و چگونه زیستن است. دانایی ما با تصمیم درست که در زندگی میگیریم نشان داده میشود و یا اینکه در آموزشهای الهی چگونه مورد قبول قرار میگيريم. میزان دانایی به سواد نیست، مانند انسان بودن است؛ باید به آن عمل کنیم و به میوه شیرین دانایی که همان تعادل و آرامش است برسیم و در نهایت دانایی در هر شخص با رفتارها و انتخاب او نشان داده خواهد شد. همه ما دانایی خیلی کارها را داریم؛ ولی این که بتوانیم در موقعیت قرار بگیریم آن موقع به دانایی تبدیل میشویم؟
دانایی از جمله صفات پسندیده است و از دیرباز انسانها نسبت به آن سفارش شدهاند؛ در واقع انسان دانا به صورت کلی کسی است که دارای قوه تشخیص باشد، دانایی مرحلهای است که باید تزکیه و پالایش صورت بگیرد تا درستی و نادرستی کاری را بتوانیم تشخیص بدهیم؛ یعنی در هنگام تصمیمگیری بتوانیم تصمیم درست و عقلانی بگیریم؛ چون انسان اگر کل مطالب را بداند؛ ولی به آن عمل نکند مانند یک کتابخانه سیار میشود و پیشرفتی ندارد.
دانایی خاص هم برای خود انسان است؛ ما روی یکسری از کارهای خود به قوه تشخیص میرسیم؛ دلیلش برای خود ما قابل توجیه است که میشود دانایی خاص، مورد دیگر این است که من می دانم؛ ولی چرا نمیتوانم عملی کنم و این باعث رنج من میشود، مثلا میدانم دروغ، تجسس، غیبت و ... بد است؛ ولی نمیتوانم خود را کنترل کنم و در برابر چیزهایی که میدانم قدرت تشخیص را بالا بردهام.
هر شخص میتواند سواد داشته باشد، سواد باعث پیشرفت انسان در مسیر دانایی میشود؛ از طرفی میتواند باعث بروز حرکات غیر انسانی شود و یا به نقل از کتاب۶۰ درجه زیر صفر، علم کم انسان را از خداوند دور میکند و علم زیاد او را به خداوند نزدیک میکند؛ اما قرار است که ما باروشناییها آشنا شویم؛ پس باید از سواد بهره کافی در جهت رسیدن به اندیشه انسانی ببریم.
سواد یک دانش اکتسابی میباشد و خیلی از افراد با سواد هستند؛ اما شاید فاقد فضیلت و کمالات باشند؛ باید بگوییم فاقد دانش لازم و فاقد بخششاند، در این جامعه با شایستگیهایش زندگی میکنند، با سواد اکتسابی، پس باید شایسته دانایی باشیم. در شرایط سخت دانایی انسان زیاد میشود، تنها در خانه نشستن و تفکر کردن بدون خدمت و آموزش و تجربه جواب نمیدهد؛ بهخاطر منیت و ترس و ناامیدی نمیگذارد، دانایی رشد کند کسانی به دانایی میتوانند برسند که از دیوار ترس و ناامیدی و منیت عبور کنند. همه انسانها نمیتوانند به دانایی دست پیدا کنند؛ چون به از خود گذشتگی دست پیدا نکردهاند، دانایی با سواد فرق دارد، یکی سواد و تحصیلات بالایی دارد ولی آگاهی و دانش ندارد.
منبع: سیدی دانایی مؤثر (استاد امین)
رابط خبری و نویسنده: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر آرامش رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
164