سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
معمولاً مطالب مفید از دل یکسری اتفاقات سخت به وجود میآید. وقتی در خانوادهای پیوند محبت وجود داشته باشد، اگر گرهای باز شود افراد انرژی عجیبی دریافت میکنند. استاد امین میفرمایند: زمانی که من وارد دانشگاه شدم مصادف با درمان آقای مهندس بود و احیاشدن ایشان انرژی درسخواندن من بود. ایشان فرمودند زمانی که وارد دانشگاه شدم، مشکلاتی برای من ظاهر شد و با وجود انگیزه زیاد برای موفق شدن به نتایجی نمیرسیدم و جهانبینی به داد من رسید، درباره حل یک موضوع روی خودم حساب باز میکردم و همه مشکلات را میخواستم با قدرت تفکّر حل کنم و نقشههایی که برای حل این مشکلات میکشیدم خراب میشد تا اینکه مثلث دانایی برای من باز شد. زمانی که شخص میخواهد توانایی در انجام کاری داشته باشد؛ تفکر، قدرت مطلق حل نیست و باید کارهای دیگر را انجام دهد. ایشان گفتند: دو موضوع در آن مقطع به من کمک کرد اول، اینکه باید آموزش بگیرم تا ماهیت موضوع را متوجّه شوم و دوم، با دوستان دانا، همنشینی کنم و اگر بخواهم مقایسه کنم مانند نشستن در لژیون کنگره است، زمانی که شروع به انجامدادن این کارها کردم معجزه اتفاق افتاد. در صور پنهان یک جای قشنگ خود را نشان داد به شکل این که؛ ساختار عقل چگونه هست و تعریف درستی از دانایی به وجود آمد که؛ تشخیص درست ماهیت خواسته است. تعادل در برابری و رشد متقابل نیروها به وجود میآید؛ انسان همیشه برعکس عمل میکند در دانایی هم ضلع ضعیف را پنهان میکنیم به همین دلیل، رشد انسانها در بعضی زمانها سخت میشود؛ چون تقویت کردن قسمت آسیب دیده با سختی همراه خواهد بود؛ ولی زمانی که در برابر مشکلات مقاومت کردی، نتیجه آن درخشان خواهد شد. استاد گفتند: بعد از مدّتها که وارد دانشگاه شدم، دیدم واقعاً دانایی به سواد نیست؛ چون دانشجویان باهوش و با استعدادی را میدیدم که کارهای غیرمعقول انجام میدهند، سختترین مسائل را حل میکردند، ولی برای علم درست زندگی را بلد نبودند و همیشه دچار مسائل مختلف و متفاوتی بودند؛ چون همیشه به آن ضلع قوی توجّه میکردند، بنابراین رشد دانایی در هر انسان، یعنی رسیدن به تعادل، قدرت تشخیص و تکامل عقل، و تکامل عقل یعنی؛ قدرت حل مسئله و این با دانایی اتفاق میافتد، باید سعی کنیم به دانایی برسیم تا به تعادل لازم نیز دست پیدا کنیم.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر
انسان دانا، کسی است که قبل از انجام هر کاری از درستی آن کار اطمینان حاصل کند و به فرمان عقل نزدیک شده باشد و از کارهای ضد ارزشی دوری کند و دچار اشتباه نشود، چون اشتباه نشانه نادانی است مثلث دانایی از سه ضلع تشکیل شده است، آموزش، تجربه و تفکر؛ تفاوت دانایی و دانایی موثر در این است که اضلاع مثلث آموزش، تجربه و تفکر با یکدیگر برابر نیستند ممکن است تجربه زیاد باشد و آموزش کم باشد، به هرحال در این شرایط یعنی نابرابر بودن اضلاع مثلث دانایی و متساوی اضلاع نبودن باعث میشود که ما نتوانیم به دانستههای خود عمل کنیم درخت هر چه پُربارتر باشد سرش پایینتر است، پس اگر ما هر چه تحصیلات و آگاهی ما بالا رود، افتاده و فروتن شویم و هیچگاه دچار غرور و تکبر نشویم، ما باید با دانایی و آموزش که کسب میکنیم همه انسانها را دوست داشته باشیم واز کسی کینه و تنفر نداشته باشیم
سلام دوستان سميه هستم همسفر
قبل از کنگره فکر میکردم هر کس سواد بالایی دارد انسان دانایی است ولی با ورود به کنگره و قرار گرفتن در مسیر آموزشها یاد گرفتم که دانایی به سواد و تمدن نیست دانایی مثلثی دارد که دارای سه ضلع است تفکر، تجربه، آموزش، من قبل از کنگره هیچ کدام از این سه ضلع را نمیشناختم و هر کاری که می خواستم انجام دهم بدون تفکر و آموزش انجام می دادم و همیشه در مشکل و ناراحتی بودم ولی امردز در کنگره آموختم که اگر بخواهم دانا باشم باید این سه ضلع را در زندگی کاربردی کنم تا مثلث دانایی موثر که درون مثلث دانایی است به اجرا در آورم. در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت که دارای سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی است وجود دارد که هر کدام جلوی یکی از اظلاع مثلث دانایی را میگیرد. در کنگره ياد گرفتم از تجربهی راهنمایان استفاده کنم تا نادانی خودم را به دانایی موثر تبدیل کنم. انسان بودن به لباس پوشیدن نیست بلکه بایستی انسانی اندیشه کرد. دانایی یعنی: دانش و اطلاعات داشتن و دانایی موثر مرحلهای است که باید تزکیه و پالایش صورت گیرد تا درستی و یا نادرستی کارها را بتوانیم تشخیص دهیم. در مورد سواد؛ استاد امین فرمودهاند اگر سواد را مثل یک کلید در نظر بگیریم دانایی یعنی این که چه وقت و کجا از این کلید استفاده کنیم، دانایی مؤثر قدرت به اجرا درآوردن و عملی کردن است، وقتي دانایی به دانایی موثر تبدیل میشود و ما میتوانیم کارهای مورد نظر را به اجرا درآوریم. انسان با دانایی به جایگاه انسانی میرسد، انسان باید سعی کند با صُور پنهان خود آشنا شود و دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کند و شروع به حرکت کند، حرکت به سوی ارزشها و زیباییها و شناخت دنیای درون و بیرون. انسان دانا کسی است که خواستههای خود را قبل از اقدام و پرداختن به آنها بررسی میکند و از ماهیت آنها اطمينان حاصل میکند، انسان دانا کسی است که به فرمان عقل نزديک شود و خواستههای نامعقول را کنار بگذارد.
منبع: سایت کنگره۶۰
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
45