دانایی، دانایی مؤثر و مواد یکی از بنیادیترین دستور جلسات کنگره۶۰، موضوع «دانایی، دانایی مؤثر و مواد» است. اگر بخواهیم از ابتدا شروع کنیم، باید بدانیم دانایی در نگاه کنگره چه معنایی دارد. بسیاری از افراد، دانایی را با سواد یا میزان تحصیلات یکی میدانند، در حالیکه در کنگره، دانایی یعنی توانایی تشخیص ماهیت خواستهها؛ اینکه انسان بتواند پیش از انجام هر کاری، بداند آن خواسته معقول است یا نامعقول و سپس تصمیم درستی بگیرد.
بنابراین فردی دانا کسی است که از انجام امور نادرست پرهیز میکند و راه درست را انتخاب مینماید. اما دانایی چگونه به دست میآید؟ در کنگره گفته میشود دانایی مثلثی است با سه ضلع اصلی: آموزش، تفکر و تجربه. آموزش یعنی یادگیری مطالب درست از منابع سالم و معتبر. تفکر یعنی اندیشیدن روی آموزشها و تجربیات. تجربه یعنی بهکار بستن دانستهها در عمل. وقتی این سه ضلع در کنار هم و بهصورت متعادل رشد کنند، دانایی واقعی حاصل میشود.
اگر کسی فقط آموزش ببیند اما تجربه نداشته باشد، یا بدون تفکر دست به عمل بزند، دانایی او ناقص خواهد ماند. با این حال، تنها دانستن کافی نیست. بسیاری از ما میدانیم چه چیزی درست و چه چیزی غلط است، اما در عمل به دانستههایمان پایبند نیستیم. اینجاست که مفهوم دانایی مؤثر مطرح میشود. دانایی مؤثر یعنی دانشی که در عمل نمود پیدا کند و در رفتار و کردار روزمره ما جاری شود.
برای مثال همه میدانند دروغ گفتن کار بدی است، اما اگر کسی با وجود این آگاهی باز هم دروغ بگوید، دانایی او بیاثر است. در مقابل، کسی که هم میداند و هم راستگوست، به دانایی مؤثر دست یافته است. حال اگر این موضوع را به مواد مخدر ربط دهیم، اهمیت آن بیشتر روشن میشود.
اغلب مصرفکنندگان پیش از ورود به کنگره میدانستند که مواد مخدر برای جسم و روانشان مخرب است، میدانستند زندگیشان در حال نابودی است و خانوادههایشان در رنج هستند؛ اما چون دانایی آنها به مرحله مؤثر نرسیده بود، نمیتوانستند مصرف را کنار بگذارند. شکاف بین «دانستن» و «عمل کردن» همان چیزی بود که باعث میشد بارها در ترک شکست بخورند.
در کنگره۶۰ با آموزشهای منظم، گوش دادن به سیدیها، مشارکت در لژیون و انتقال تجربهها، مثلث دانایی در انسان رشد میکند. وقتی آموزش با تفکر همراه شود و فرد آن را در زندگی به کار ببندد، دانایی به دانایی مؤثر تبدیل میشود. از این نقطه به بعد، تغییر واقعی آغاز میگردد. فردی که به دانایی مؤثر رسیده باشد، دیگر به سمت مواد نمیرود؛ زیرا هم میداند که مصرف مخرب است و هم این آگاهی در رفتار او نمایان میشود.
نکته مهم این است که دانایی مؤثر فقط در قطع مصرف مواد خلاصه نمیشود. وقتی فرد سفر میکند و به تعادل میرسد، این دانایی مؤثر در همهی ابعاد زندگی او جاری میشود؛ در روابط خانوادگی، شغلی، اجتماعی و حتی در نوع نگرش او به جهان. او میآموزد در برابر وسوسهها و خواستههای نامعقول بایستد و مسیر درست را انتخاب کند.
به همین دلیل است که در کنگره گفته میشود: دانایی مؤثر نقطه پیوند بین جهانبینی و عمل است. در کنار مثلث دانایی، مثلث دیگری هم وجود دارد به نام مثلث نادانی که شامل منیت، ناامیدی و ترس است. این سه مانع بزرگ، انسان را از دانایی مؤثر دور میکنند. منیت، جلوی آموزش را میگیرد چون فرد متکبر حاضر به یادگیری نیست. ناامیدی، مانع تجربه میشود چون فرد ناامید حتی تلاشی نمیکند.
و ترس، مانع تفکر میشود چون فرد از اندیشیدن به حقیقت میهراسد. کنار گذاشتن این موانع، راه رسیدن به دانایی مؤثر را هموار میسازد. اگر بخواهیم ساده بگوییم: دانایی مثل چراغی است که مسیر را روشن میکند، اما دانایی مؤثر یعنی قدم برداشتن در همان مسیر. داشتن چراغ بدون حرکت، ما را به مقصد نمیرساند؛ همانطور که حرکت بدون چراغ، ما را به بیراهه میکشاند.
بنابراین برای رهایی از اعتیاد و رسیدن به تعادل، هم چراغ دانایی لازم است و هم حرکت دانایی مؤثر. در پایان میتوان گفت: دستور جلسه «دانایی، دانایی مؤثر و مواد» از کلیدیترین آموزشها در کنگره۶۰ است؛ زیرا به ما میآموزد تنها دانستن کافی نیست، بلکه باید دانستهها را در زندگی به کار بست. فردی که بداند مواد مخرب است و در عمل هم مصرف را کنار بگذارد، به دانایی مؤثر رسیده است؛ و همین نقطه، کلید درمان پایدار و رسیدن به آرامش است.
منابع: کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، سایت و سیدی دانایی و دانایی مؤثر و سواد
نویسنده: همسفر نفیسه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر ماجده رهجوی راهنما همسفر حدیقه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر هما رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گرگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
27