نهمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی، ویژهی مسافران نمایندگی ابهر ، با استادی راهنمای محترم مسافرسعید و نگهبانی مسافر بهمن و دبیری مسافر وحید ، با دستور جلسهی « وادی ششم و تاثیرآن روی من » سهشنبه 28 مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد .
.jpg)
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر . شاکر خداوند هستم بابت تمام نعمت هایش بخصوص سلامتی و این محبتی که در اختیار ما گذاشته که به بنده هایش خدمت کنیم که این بالاترین خدمت است و خداوند به هرکسی این محبت یا خدمت را نمی دهد که به بنده هایش خدمت کند و این بزرگترین نعمت است و من واقعاً افتخار می کنم و بسیار خوشحال هستم از این محبت خداوند. دستور جلسه در مورد وادی ششم است: (( حکم عقل را در قالب یک فرمانده ، کاملآ اجرا نمائیم )). وادی یک تا چهار در مورد تفکر است و درست فکر کردن ،وادی دوم هم می گوید که ما به هیچ نیستیم،وادی سوم هم می گوید باید بدانیم که هیچ کس به اندازه ی خود ما به خودمان فکر نمی کند،وادی چهارم هم در مسائل حیاتی و اما وادی پنجم به این می رسیم که باید تفکراتمان را به قوه ی عمل برسانیم و عمل کنیم ، وادی ششم هم میگوید: که حکم عقل را به عنوان یک فرمانده به اجراء دربیاوریم ،کاری را که درست است را عقل ،تجزیه و تحلیل می کند و تمام فرمانهای خوب را عقل دستور می دهد که شما اجرا بکنید،عقل یک مؤلفه جسم است که ظاهری آشکار ندارد و مشخص نیست که در کجای بدنمان است مانند دیگر اعضای بدنمان و یک فرمانده بسیار قوی می باشد که فرِّایزدی دارد،یعنی هیچوقت حکم اشتباه صادر نمی کند،حال چه موقع فرمان اشتباه صادر می کند زمانی که مصرف مواد مخدر یا الکل داشته باشد و باعث می شود که به روی عقل پوشش کشیده شود و نتواند ببیند و فرمان درست نمی تواند صادر کند مثل مصرف کننده ای که شیشه مصرف می کند پیش آمده و دیدیم که فرد توهم دارد چه چیزی باعث می شود که فرد خودش را از بالای ساختمانی به پائین بندازد ،آیا جز اینکه چیزی به غیر از مصرف مواد مخدر است که باعث می شود این اتفاق بیفتد و عقل نتواند فرمان درست بدهد که بدترین چیز برای انسان است که با دست خودمان داریم خودمان را به منجلاب می کشانیم...
.jpg)
حال به این آگاهی رسیده ایم و یاد گرفته ایم با آموزش های کنگره که نیروهای درون خود را بهتر بشناسیم و آنها را به درستی به حرکت درآوریم . زمانی که ما به یک موضوعی تفکر می کنیم که درست یا غلط است عقل در آنجا خودش را نشان می دهد ، ما فکر می کنیم و عقل تصمیم می گیرد اگر درست باشد تفکرمان عقلانی حساب می شود و کاری که انجام می دهیم معقول است و در غیر اینصورت اگر باشد نیروی شیطانی جایگزین می شود و کارمان می شود نامعقول . بزرگترین دشمن عقل ، نفس اماره می باشد.که باید حداقل از آن عبور کنیم و لااقل به نفس سرزنش کننده مان برسیم . عقل چگونه زیاد می شود؟ به فرض مثال میگوئیم مگر می شود یک موش از چندین سوراخ گزیده شود؟ بلی برای خود من چندین بار این مساله پیش آمده و اونجاست که باز رد پای عقل هستش که اگر بنده به فرمان عقل رسیده باشم و آن کار اشتباه برای من تجربه شده باشه دوباره آن کار را من تجربه نمی کنم پس تجربه های ما باعث می شود که به عقل ما افزوده بشود و باید یادمان باشد که در طول سفر، نیروهای بازدارنده به سراغ ما می آید، یا یک دوست مصرف کننده که از قبل داشتیم را میبینیم که ممکنه با دیدنش کمی ذهنمان به سمت مصرف مواد برگرده ، اما آنجاست که فرمان عقل می گوید آیا میدانی چه کاری داری انجام میدهی؟ و آن دوست تو آدم سالمی نیست، تو در حال سفر کردن هستی و در مسیربهبودی و احیا هستی که داری به بهبودی و سلامتی میرسی و اینجاست که داری به فرمان عقل قوی تری میرسی .
.jpg)
لژیون ویلیام
.jpg)
.jpg)
.jpg)
مرزبان کشیک: مسافر مهدی

عکاس وصدابردار : مسافر سعید
تایپ: مسافر علی
ویراستاری: مسافر سعید
ثبت و ارسال: مسافر سعید
سایت مسافران نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
76