سلام دوستان فریدون هستم یک مسافر.
کنگره همان مکان امنی است که ترس و خشم و جهل مرا گرفت و مرا از بندهای زیادی رها کرد. امروز صبح در حالی که تازه چشم باز کرده بودم، یاد دستور جلسه هفتگی و فرمان راهنمای عزیزم افتادم و به جهت ورزش صبحگاهی راهی پارک شدم در مورد وادی ششم با خود میاندیشیدم، پس از عبور از شب سرد و تاریک و خواب سرمای زمستان، روشنایی گرمای بهار از راه میرسد، و من فریدون در اوایل جوانی به علت جهل و نادانی گرفتار نفس اماره و موارد ضدارزشی و اعتیاد شدم. حال بعد از ۲۵ سال تخریب به قوه عقل رسیدم که عقل، نیرویی برگرفته از قدرت الهی است و هر چقدر از کارهای ضدارزشی دوری کنیم؛ بیشتر به نیروی عقل نزدیک میشویم. کار عقل، سنجش و ارزیابی است برای اینکه به ما بگوید که خواسته های ما درست است یا نادرست. خواستههایی که توسط عقل تایید میشود، خواستههای معقول و خواستههایی که عقل آنها را تأیید نمی کند؛ خواسته های نامعقول هستند. عقل یکی از اجزای صور پنهان است که در شهر وجودی ما انسانها بسان یک فرمانروای عادل بزرگ حکمفرمایی میکند و همیشه ما را بسوی ارزشها هدایت میکند؛ ولی در مقابل این این فرمانروای عادل یک نیروی قوی و وزیری بنام نفس اماره وجود دارد که نمیگذارد ما به فرامین این حاکم توجهی کنیم که متاسفانه من فریدون گرفتار همین نفس اماره شدم و ۲۵ سال از بهترین ایام عمر خود را در تاریکیها و بیغولههای اعتیاد سپری کردم و در این مدت چه ضررهایی به شهر وجودی، به عواطف خانوادگی، به پدر و مادر وارد کردم و حال که به قوه عقل رسیدهام و خداوند کنگره ۶۰ را سر راه من قرار داد و درس عشق و محبت را همگام با آموزشهای ناب از راهنمای مدبرم فرا گرفتم. حسهای من باز شد و از درون بصورت تدریجی با متد دیاستی شروع به بازسازی شهر وجودی خود کردم و جهانبینی و دانایی را آموزش گرفتم. سفر اول را به پایان رساندم و وارد سفر دوم شدم، الان حدود ۷ ماه است که آزاد و رها هستم که این رهایی از بند اسارت و رسیدن به قوه عقل و فرمانروای عادل را مدیون کنگره ۶۰ و آموزشهای راهنمای محترم خود میباشم. برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر، شکر.
نویسنده: مسافر فریدون لژیون دهم
ویراستار: مسافر ایمان لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوازدهم
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
36