آنکس که نداند و بخواهد که بداند، جان و تن خود را ز جهالت برهاند. آنکس که بداند و بخواهد که بداند، خود را به بلندای سعادت برساند. تمام مشکلات ما انسانها از روی جهالت است و هرقدر انسان دانایی بیشتری داشته باشد، از آرامش و آسایش بیشتری برخورد دار است. من اگر تحصیلات زیادی داشته باشم؛ ولی دانایی نداشته باشم، همیشه در رنج و عذاب هستم؛ چون آن دانایی را ندارم که از علم خودم برای آرامش و تعادل زندگی خودم استفاده کنم. بعضی از انسانها واقعاً در پی دانستن نیستند و به نادانی خود مسر هستند. انسانها برای رسیدن به سعادت ناچار به انجام عمل سالم هستند و آن چیزی جز حرکت درست در راه درست نیست.
از وقتیکه به کنگره آمدیم، آموزش گرفتیم که هدف و آرمان اصلی ما همان رهایی و رسیدن به خویشتن خویش است و فهمیدیم که همیشه آماده مقابله با مشکلات و مسائل باشیم و این جز با تلاش، کوشش و آگاهی به دست نمیآید. هر انسانی خواستههای متعدد و زیادی دارد و این دانایی ما است که به ما نشان میدهد، کدام خواسته ما معقول و کدامیک نامعقول است؛ البته دانایی با دانایی مؤثر تفاوت زیادی دارد؛ دانایی یعنی ما خیلی چیزها را میدانیم و از آن آگاه هستیم؛ ولی آن را عملی نمیکنیم و دانایی مؤثر یعنی چیزهایی را که میدانیم، عملی کنیم و آنها را به اجرا دربیاوریم.
کسب علم و دانش بسیار مهم و باارزش است و به ما هم گفتهاند که تا جایی که میتوانیم، علم و دانش خودمان را بالا ببریم و در مقاطع مختلف تحصیلی، درس بخوانیم و علم و سواد خودمان را بالا ببریم؛ ولی سواد داشتن تنها نشانه دانایی نیست، خیلی از انسانها از سواد بالایی برخوردار هستند؛ اما دانایی آنها بسیار اندک است؛ چون فکر میکنند که سواد دارند از بقیه انسانها بالاتر هستند و میتوانند، در هر کاری که به آنها مربوط نمیشود، دخالت کنند و باعث رنج و عذاب خود و دیگران میشوند. دانایی به سواد نیست، دانایی به تفکر و تجربه هر انسانی بستگی دارد؛ اگر فردی دانا باشد، هیچوقت دچار تکبر نمیشود و در مورد دیگران قضاوت نمیکند.
دانایی مانند یک جنس گرانبها و ارزشمند است و همانطور که میدانیم جنس گرانبها در گاوصندوق نگهداری میشود و مثل دستفروشها که اجناس خود را با بازاریابی و فریاد در کوچه و بازار میفروشند نیست. نادان بودن و دال بر دانایی داشتن، همانند همان دستفروش کنار خیابان است، درحالیکه اگر دانا باشیم، آن دانایی آنقدر برای ما ارزشمند است که؛ همیشه داخل گاوصندوق صور پنهان خود از آن نگهداری میکنیم و همانند دستفروش سر کوچه و بازار فریاد نمیزنیم که این جنس رادارم و همیشه استناد به دانستن، دال بر نادانی است و فرد دانا بههیچعنوان دانایی خود را فریاد نمیزند.
در کتاب ۶۰ درجه آقای مهندس در مورد دانایی چنین بیان میکنند: «دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، مانند انسان به لباس پوشیدن نیست، باید انسانی اندیشید.» خیلی وقتها یک انسان بیسواد دانایی بالایی دارد؛ چون آن شخص بیسواد دانایی خودش را عملی کرده است و توانسته از آن بهخوبی در زندگی استفاده کند. انسان دانا انسانی است که بتواند، خواستههایش را با تفکر و تعقل انتخاب کند و به اجرا دربیاورد و یکی از مصداقهای دانایی مؤثر خود آقای مهندس هستند که توانستند با دانایی اعتیاد را درمان کنند و این علم را برای نجات انسانها گسترش دادند و از علم، سواد و از ثروت خود در این راه استفاده کردند.
نویسنده و رابط خبری: راهنما همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر مهرو (لژیون سوم)
ارسال: راهنما همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
121