طبق صحبتهای استاد امین؛ هر بازی قوانینی دارد و برای درست بازی کردن باید قواعد آن را به خوبی فراگیریم. زندگی هم قوانینی دارد که برای درست عمل کردن باید جهانبینی فرد رشد پیدا کند که جهانبینی فرد با دانایی موثر رشد مییابد.
در مورد مسئله دانایی موثر با سه ضلع آن به خوبی آشنا هستیم. تفکر، آموزش و تجربه که هر کدام از این ضلعها بسیار مهم است و یک مثلث متساوی الاضلاع را تشکیل میدهند، که همه ضلعهای آن باید در یک راستا، یک جهت و برابر رشد کنند و اگر یکی از آنها مانند تجربه گسترش پیدا کند، انسان مرتباً مرتکب اشتباه میشود و اگر آموزشپذیر نباشد، میخواهد همه مسائل را خود تجربه کند و برای خود و دیگران مشکلاتی را به وجود میآورد.
در قدم اول تفکر همراه با تجربه و آموزش فرد را به دانایی موثر میرساند و مسیر به همین راحتی که بیان میشود نیست، در این راه مثلثی به نام جهالت وارد عمل میشود و سدی در برابر دانایی موثر میباشد. هر کدام از اضلاع مثلث جهالت روی یکی از اضلاع مثلث دانایی تاثیر دارند که ترس در مقابل تفکر، منیت در مقابل آموزش و تجربه در مقابل ناامیدی، باعث میشود مسیر حرکتی را منحرف و در جهت خواستههای خود اقدام کنند که ما باید بدانیم آنها با نیروهای تخریبی و بازدارنده میتوانند در جهت رشد نفس گرسنه و همان نفس اماره فعالیت داشته باشند.
هر کدام از ضلعهای جهالت جاذبه و دافعهای دارند که مانند دیوار نامرئی فرد را از حرکت، پویایی و حضور در جمع دور میکند. انسانها در برابر تغییرات مقاومت نشان میدهند و چیزی که ما را به طرف کارهای ضدارزشی و تخریبکننده سوق میدهد، امیال و خواستههای درونی ما است.
خاصیت ذرات نفس باعث میشود برای عملی کردن خواستههای خود به دنبال ذرات همجنس بگردند و در نتیجه خواسته درونی خود را عملی کنند. نکته بسیار مهم، مقاومت انسانها در برابر این تغییرات است. برای مثال: آهنگی که فرد با گوش کردن به آن لحظات تلخ و تاریکی خود را به یاد میآورد، انسان نسبت به آن آهنگ تعصب خاصی دارد و هرگز دوست ندارد که موقعیت و شرایط را تغیییر دهد و چون در برابر آن تغییرات، سه ضلع جهالت هر کدام ایفای نقشی را بر عهده دارند و فرد را از ارزشها و صراط مستقیم بازمیدارند، در نتیجه؛ تغییرات مثبت به دانایی ما و تغییرات منفی به جهالت ما بستگی دارد.
میزان دانایی سواد نیست، تمدن نیست و مانند انسان بودن به لباس پوشیدن نیست بایستی انسانی اندیشید. میزان دانایی به سواد ربطی ندارد ممکن است فردی سواد بالایی داشته باشد؛ ولی دانایی و دانایی موثر هنوز حاصل نشده است. دانایی در بین دو راهیهای زندگی اتفاق میافتد که چه عملی از انسان سربزند و کدامین کار ارزشی و یا ضدارزشی را انجام دهد. انسان برای تصمیمگیری در مورد هر عملی؛ باید از قلعه عقل که فرمانروای جسم ما را بر عهده میگیرد و فیلترهای آن عبور کند و به درستی و معقول بودن خواسته مطمئن باشد؛ ولی ممکن است بر اثر حقههای نفسانی تغییر شکل داده، تشخیص درستی صورت نگیرد و آن جا است که اگر فرد به دانایی موثر نرسیده باشد مرتکب خطا میشود و نفس سرزنشکننده وارد عمل میشود، البته اگر بیدار باشد و سرکوب نشود و به فرد برای تصمیمات بعدی هشدار میدهد؛ ولی اگر به نفس سرزنشکننده اجازه عمل ندهند فرد روز به روز در تاریکی قرار میگیرد و روزنه اتصال او با قدرت مطلق کوچک میشود.
ما باید خواستههای درونی خود را بشناسیم، در جهت تحقق آنها حتماً از مثلث دانایی عبور کنیم و تکرار این عمل در تمامی تصمیمات زندگی فرد را به صلح و آرامش هدایت میکند و به راستی که وعده خداوند دروغ نیست.
نویسنده: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویرایش: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
111