English Version
This Site Is Available In English

دانایی چراغی برای ادامه مسیر است

دانایی چراغی برای ادامه مسیر است

مقدمه: انسان موجودی است در جستجوی شناخت. همه‌ی ما از کودکی به‌دنبال یادگیری و دانستن بوده‌ایم، اما در بسیاری از مواقع، آنچه به‌دست می‌آوریم صرفاً انباشت اطلاعات است، نه دانایی واقعی.

دستورجلسه «دانایی، دانایی مؤثر و سواد» در کنگره ۶۰، دریچه‌ای تازه به روی ما باز می‌کند تا با نگاهی عمیق‌تر، جایگاه واقعی شناخت، عمل و مهارت‌های زندگی را درک کنیم. دانایی یعنی چراغی برای ادامه مسیر. مهندس حسین دژاکام دانایی را مثلثی معرفی می‌کنند که اضلاع آن تفکر، تجربه و آموزش است؛ این نگاه با تعاریف رایج دانایی تفاوت بنیادین دارد. در جامعه، دانایی معمولاً با میزان تحصیلات یا حجم اطلاعات سنجیده می‌شود، در حالی‌که در کنگره دانایی یعنی «شناخت و تشخیص راه درست از نادرست و حرکت به‌سوی ارزش‌ها». تفکر، یعنی توانایی سنجش و تحلیل. آموزش، یعنی دریافت علوم و آموزه‌های صحیح و تجربه یعنی لمس کردن و به کار بستن آنچه آموخته‌ایم، وقتی این سه ضلع در کنار هم باشند، چراغی روشن می‌شود که مسیر تاریک زندگی را نورانی می‌کند؛ بدون یکی از این اضلاع، دانایی ناقص می‌ماند مثلاً کسی که فقط آموزش دارد ولی تجربه ندارد، نمی‌تواند در عمل موفق شود. دانایی مؤثر گذر از دانستن به توانستن اما داشتن دانایی به‌تنهایی کافی نیست. در بسیاری از مواقع، انسان می‌داند چه چیزی درست است، اما توانایی اجرای آن را ندارد. این فاصله بین «دانستن» و «توانستن» همان‌جایی است که دانایی مؤثر مطرح می‌شود. دانایی مؤثر یعنی دانشی که به عمل تبدیل شود مثلاً فردی که می‌داند سیگار برای سلامتی مضر است اما همچنان سیگار می‌کشد دانایی دارد ولی دانایی مؤثر ندارد در مقابل، کسی که این آگاهی را در رفتار خود به‌ کار می‌بندد و سیگار را ترک می‌کند، دانایی مؤثر دارد. در کنگره ۶۰ این اصل به‌ وضوح در درمان اعتیاد مشاهده می‌شود. بسیاری از مصرف‌کنندگان می‌دانند مواد مخدر مخرب است و باید ترک کنند، اما دانایی مؤثر ندارند. با آموزش، تمرین و تکرار، آن‌ها یاد می‌گیرند دانسته‌های خود را در عمل به‌ کار بگیرند و این‌گونه به رهایی می‌رسند. سواد؛ فراتر از خواندن و نوشتن در نگاه عمومی است، سواد به توانایی خواندن و نوشتن یا داشتن مدارک دانشگاهی محدود می‌شود اما در کنگره، سواد مفهومی گسترده‌تر دارد: سواد یعنی توانایی زیستن درست. فردی ممکن است دکترا داشته باشد، اما نتواند خانواده‌ی خود را مدیریت کند، آرامش نداشته باشد یا در برابر مشکلات زندگی ناتوان باشد. چنین فردی باسواد به معنای واقعی کلمه نیست در مقابل، کسی که حتی تحصیلات بالایی ندارد اما می‌تواند روابط خانوادگی سالم داشته باشد، در مسیر درست حرکت کند و آرامش را به زندگی خود و دیگران بیاورد، فردی باسواد است.
نتیجه گیری: سه مفهوم دانایی، دانایی مؤثر و سواد، سه مرحله‌ی پیوسته از رشد انسان را نشان می‌دهند.
دانایی: شناخت و تشخیص راه درست از نادرست.
دانایی مؤثر: به‌کارگیری این شناخت در عمل.
سواد: کسب مهارت‌های زندگی و توانایی درست زیستن. بدون دانایی، انسان در تاریکی سرگردان می‌شود؛ بدون دانایی مؤثر، دانایی‌اش به عمل نمی‌رسد و بدون سواد، زندگی‌اش فاقد آرامش و تعادل خواهد بود. به همین دلیل، کنگره ۶۰ تلاش می‌کند تا اعضا نه‌تنها دانا باشند، بلکه دانایی خود را در زندگی به‌کار گیرند و به سواد حقیقی دست پیدا کنند.
منبع: سی‌دی‌ها و جزوات آموزشی کنگره ۶۰،کتاب «عشق؛ ۱۴ وادی برای رسیدن به خود»، سخنان و مشارکت‌های اعضای کنگره ۶۰ در جلسات عمومی.
نویسنده: همسفر مینا، راهنما همسفر ساغر (لژیون یکم)
رابط‌ خبری: همسفر مینا، راهنما همسفر ساغر(لژیون یکم)
ویرایش: همسفر نرگس، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .