حس شیرین رهایی

مدت زیادی از رهایی مسافرم نگذشته است، لحظه‌ای به گذشته برمی‌گردم و روزهای قشنگی که فرزندم را برای رفتن به مدرسه همراهی می‌کردم‌ با شادی وصف‌ناپذیری به یاد می‌آورم؛ آن شوق کودکانه‌ و بازیگوشی‌های زیادی که من را مرتب گله‌مند می‌کرد؛ هر اندازه که فرزندم بزرگ‌تر می‌شد، نگرانی من و همسرم نیز به‌ نوبه خود بیشتر می‌شد.

همیشه از محیط اطراف، دوستان و همکلاسی‌هایش ترس داشتم؛ ولی چون فرزند من در خانواده‌ای بزرگ شده بود که پدرش دربند اعتیاد نبود، خیالم راحت بود؛ ولی افسوس، اعتمادی که مسافرم و خانواده‌اش داشتند، سرآغاز سقوط در سراشیبی اعتیاد بود. بارها خودم را سرزنش کردم که شاید اعتماد بی‌جای من و همسرم، زمینه‌ساز ورود مسافرم به تاریکی اعتیاد شده است؛ دیگر اثری از سرخوشی‌های بچگی و نشاط جوانی در چهره فرزندم نمی‌دیدم.

من نیز مثل مادران دیگر به دنبال درمان فرزند دلبندم از یک کلینیک به کلینیکی دیگر سر‌می‌زدم و دلخوش به قرص‌هایی بودم که فرزندم وعده‌ به‌ وعده آن‌ها را مصرف می‌کند؛ به امید این‌که به بهبودی برسد. مدتی نگذشت که اثر مفیدی از داروها ندیدم و هر روز بدتر از روز دیگر با چالش اعتیاد روبه‌رو شدم تا این‌که یکی از آشنایان نور امید را به زندگی مسافرم هدیه داد.

الان که وارد کنگره۶۰ شده‌ام، هزاران بار خداوند را شکر می‌کنم. با سفر در کنگره به‌عنوان همسفر، آگاهی من نسبت به این معضل اجتماعی روز به روز بیشتر شده است؛ زیرا متوجه شده‌ام که قرص‌های اعصاب و روانی که برای ترک اعتیاد تجویز می‌شود، دروازه ورود به اعتیاد البته به شکل دیگری است. اعتیاد دیگر برای من معنا و مفهوم ترسناک را ندارد و دیگر از این‌که فرزندم در محیط نامناسبی کار کند و همیشه دل‌نگران باشم، ترسی ندارم؛ چون روش درمان‌اعتیاد در کنگره۶۰ مسافرم را خیلی بهتر از قبل به من برگرداند و دیو اعتیاد را برای همیشه از زندگی او به عقب راند.

الان دیگر نگران توپ و زمین بازی نیستم؛ زیرا می‌دانم این‌ها توهمی بیش نیست. با آموزش‌های درستی که مسافر من در کنگره۶۰ آموخته است، می‌تواند حتی بهتر از یک فرد سالم در اجتماع زندگی خود را بگذراند. بهای رهایی از بند اعتیاد قابل جبران نیست؛ ولی می‌توان گوشه‌ای از این زحمت‌ها را با خدمت کردن در جایگاه‌های مختلف کنگره۶۰ جبران کرد.

امیدوارم من نیز به‌عنوان یک مادر و همچنین یک همسفر بتوانم در این راه ثابت‌ قدم باشم و بهای رهایی خودم و مسافرم را آن‌گونه که شایسته زحمات تمام خدمت‌گزاران کنگره‌۶۰ است، تا پای جان پرداخت کنم. ان‌شاءالله تمام مادرانی که با اعتیاد فرزند دل‌بندشان، آرامش از زندگی‌شان دور شده، صدای من را بشنوند که روش درمان در کنگره۶۰، بزرگ‌ترین معجزه در زمان حاضر است؛ چون در کنگره۶۰ به این واقعیت رسیده‌ام که درمان در کنگره دریچه‌ای به‌سوی سلامتی ریشه‌دار و عمیق است. دیگر برای من نگرانی وجود ندارد که فرزندم در کجا و با چه افرادی در ارتباط باشد؛ چون درمان در کنگره۶۰ با ترک اعتیاد متفاوت است.

او به درمان رسیده و هیچ وسوسه‌ای برای گرایش به سمت اعتیاد در او وجود ندارد. چگونه تشکر کنم از مردی وارسته و بزرگواری به‌نام آقای مهندس دژاکام که با کشف این روش، بزرگ‌ترین هدیه را به جامعه بشری پیشکش دادند که این نیز نشان از عشق واقعی ایشان و خدمت به بندگان خداوند است؛ عمرشان پربرکت باد! سر تعظیم در برابر ایشان فرود می‌آورم که من و مسافرم را از تاریکی‌های جهل و نادانی به سمت دنیای روشنایی رهنمون کردند؛ عمرشان پربرکت و راهشان پر رهرو.

نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون بیستم)
رابط خبری: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون بیستم)
ویرایش و ثبت: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیست‌وپنجم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی شادآباد