جلسه چهاردهم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی عمومی شعبه دنا، با استادی راهنما محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر مجید، با دستور جلسه: « وادی ششم و تأثیر آن روی من» روز پنجشنبه ۳۰مرداد ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۰ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. خداوند را سپاس میگویم که پس از مدتها دوری از این جایگاه، به واسطه برگزاری جشن تولدها، تعطیلات و سایر شرایط، امروز این امکان فراهم شد تا در خدمت شما عزیزان باشم. دستور جلسه امروز، «وادی ششم: حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً به اجرا درآوریم» است. این موضوع، بیشک، هر انسانی را به تفکر وا میدارد. اگرچه بسیاری با مفهوم عقل آشنا هستند، اما تعداد کمی از افراد از نحوه عملکرد، جایگاه و فلسفه عقل آگاهی دارند تا بتوانند از این ابزار به درستی بهرهمند شوند. با این حال، به صورت عامیانه، همه انسانها با این مفهوم آشنا بوده و برخی اعمال را عقلانی و برخی دیگر را غیرعقلانی تلقی میکنند.
از آنجایی که خداوند فرصت سفر و آموزش در سیستم کنگره را برای ما فراهم کرده است تا به دانایی دست یابیم و زنجیرهای تاریکی را از خود بگسلیم، این فرصت نیز مهیا شده است تا انسان، خود را بیشتر بشناسد و از ابزارهایی که خداوند در اختیارش قرار داده، به درستی استفاده کند. چیزی که همواره در ذهن من نقش میبست، این بود، افرادی که در کنگره در حال سفر و آموزش جهانبینی هستند (چه مسافران، چه همسفران و چه کل سیستم کنگره که در حال اداره شدن است و انسانها به راحتی در آن به رهایی میرسند)، قطعاً باید از یک عقل کلی و اطلاعات مشخصی برخوردار باشند. ما آموختهایم که عقل، جزئی از صور پنهان انسان است و با مغز تفاوت دارد. وقتی از جایگاه عقل در صور پنهان انسان صحبت میکنیم، مفهوم کلی آن چیست؟ با مراجعه به کتاب وادی و جهانبینی، درمییابیم که عقل، یک حاکم و فرمانروا محسوب میشود. در سیستم هستی، چه چیزی حاکم و فرمانده است؟ چه چیزی حکمفرمایی میکند؟ مجموعهای از اطلاعات و قوانینی که در هستی وجود دارد و انسانها باید آنها را به درستی اجرا کنند. مجموعه اطلاعات درستی که یک انسان برای رسیدن به اهدافش آموزش میبیند، برای اینکه بتواند در مسیر درست حرکت کند و همواره رو به پیشرفت و آرامش باشد، عقل نامیده میشود. به عبارت دیگر، اگر انسانی در صراط مستقیم حرکت میکند، به این دلیل است که اطلاعات دقیق و درستی در درون خود دارد و بر اساس آن زندگی میکند.
خوشبختانه، ما در کنگره به این زیبایی آموزش میگیریم، عقل را میشناسیم و از آن استفاده میکنیم. عقل، مجموعهای از اطلاعات است که در کل هستی وجود دارد و در کتاب وادی نیز به خورشیدی تشبیه شده است که هر کس پنجره را بیشتر باز کند، از نور بیشتری بهرهمند میشود و حس به او کمک میکند. این اطلاعات از کجا میآیند؟ از درون انسانها به بیرون و از بیرون به درون انسانها انتقال پیدا میکنند.
سعی میکنم موضوع را پیچیده نکنیم و به زبانی ساده و روان در مورد آن صحبت کنیم. در یک لژیون، عقل آن لژیون کیست؟ با کمی دقت متوجه میشویم که راهنماست. راهنما، اطلاعات درست را در اختیار رهجو قرار میدهد و رهجو به راحتی از تاریکی و منجلاب خارج شده و به رهایی میرسد. اگر از این وادی استفاده کنیم و حکم راهنما را در قالب یک فرمانده کاملاً به اجرا درآوریم، آیا کار سختی است؟ خیر.
وقتی در کنگره و در سیستم نمایندگی سفر میکنیم (چه راهنما باشیم، چه مرزبان، چه ایجنت و چه خدمتگزار)، عقل یک نمایندگی چیست؟ در اینجا، عقل یک نمایندگی، قوانین کنگره است است که باید به اجرا درآوریم تا یک نمایندگی پویا باشد و تازهواردین، سفر اولیها، سفر دومیها و همسفران بتوانند به آرامی در نمایندگی سفر کنند. وقتی که نگاه میکنیم، میبینیم که قوانین و حرمتهای کنگره، همان حکم عقل هستند. پس اگر اعضاء یک نمایندگی، قوانین و حرمتهای کنگره را به درستی اجرا کنند، این همان اجرای حکم عقل است و در نتیجه، انسانهای زیادی به آرامش خواهند رسید. همانطور که جسم انسان از گوشت، پوست و استخوان تشکیل شده است، یک نمایندگی نیز از کلیه اعضاء آن متشکل شده است. بنابراین، برای اینکه همه اعضا بتوانند به درستی و با آرامش سفر کنند یا در کنگره خدمت کنند، باید قوانین و حرمتهای آن را به درستی و کامل اجرا کنند، زیرا هر کدام از ما در این زمینه وظیفهای بر عهده داریم. این فرمان عقل، نه تنها در کنگره، بلکه در مسائل روزمره زندگی نیز باید اجرا شود.
این فرمان عقل را باید در همه مراحل زندگی، در همه ارگانها، سازمانها و اجتماعات در نظر داشته باشیم و به خوبی اجرا کنیم. تمام اجتماعات و جوامع، یک سری اطلاعات و آگاهیها دارند و برای رسیدن به آرامش، باید از این قوانین و اطلاعات به خوبی بهرهمند شوند. درون انسان نیز به همین منوال است و برای رسیدن به آرامش، باید از مراحلی عبور کنیم و فرمان عقل خودمان را بشناسیم و به اجرا درآوریم. همه ما در کنگره در حال آموزش گرفتن هستیم، یعنی میخواهیم دانایی خودمان را از طریق آموزش، تفکر و تجربه افزایش دهیم. چیزهایی را که آموزش میگیریم، باید به خوبی به اجرا درآوریم.
اگر ما به عنوان خدمتگزار (چه در قسمت مسافرها و چه در قسمت همسفرها)، قوانین و حرمتهای کنگره را (چه در قسمت لژیون و چه در هر جای دیگر) به درستی انجام دهیم و کارمان درست باشد، آیا نیازی است که به دنبال مقصر بگردیم؟ این میشود فرمان عقل. اگر من کار اشتباهی انجام دهم و برای توجیه خودم به دنبال مقصر بگردم، این دقیقاً در سطح پایین قرار دارد. پس حکم عقل را در قالب فرمانده به اجرا درآوریم. این موضوع، گاهی اوقات تعداد زیادی از افراد را شامل میشود و گاهی اوقات به صورت انفرادی، خانوادگی یا در سیستمی که در آن زندگی میکنیم، مصداق پیدا میکند. بنابراین، ما عقل کل و عقل جزئی داریم. ما از یک عقل کلی و مجموعهای از اطلاعات برخورداریم و باید به آن اطلاعات و حرمتها احترام بگذاریم. وقتی در یک مجموعه به قوانین و حرمتها احترام میگذاریم، یاد میگیریم که چگونه در زندگی خود به قوانین هستی احترام بگذاریم، چگونه دروغ نگوییم، غیبت نکنیم، تجسس نکنیم، همدیگر را دور نزنیم، سر همدیگر کلاه نگذاریم، حق همدیگر را ضایع نکنیم و همدیگر را مقصر نکنیم.
این وادی، با بازگشت به عقب، به پنج وادی در جهان ما (تفکر، قدرت مطلق حل نیست، در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، سلب مسئولیت از خویش و باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خودش فکر نمیکند و هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات ننموده) میرسد و سپس به وادی تفکر میرسیم. وادی تفکر، از مثلثی به نام القا، احیا و تحرک تشکیل شده است. در مرحله القا، انسان اطلاعات را از کجا میگیرد؟ از یک جهان دیگر؟ آن جهان دیگر کجاست؟ همان اطلاعاتی که در هستی القا میشود. و در احیا و تحرک، انسان با مشکل برخورد میکند و آنجا میفهمد که آیا فرمان عقل بوده یا فرمان نفس اماره. اگر در مرحله القا شناخت داشته باشیم (یعنی دانایی)، وقتی انسان دانایی داشته باشد، یعنی عقل را به درستی شناخته و به درستی میتواند در زندگیاش موفق باشد. من این مطالب را به صورت کلی در مورد شعبه، لژیون، شخص، خانواده و محیط کار بیان کردم، زیرا واقعاً همه اینها با هم ارتباط دارند. کنگره یک پکیج کامل است و برای شخص خاصی نیست و همه اینها باید مرتب باشد تا انسان بتواند فرمان عقل را در قالب فرمانده به اجرا درآورد. مگر میشود انسانی فقط فرمان خودش را در قالب عقل و فرمانده به اجرا بگذارد و بقیه کارها را رها کند؟ نمیشود و اصلاً جور در نمیآید.
ما میگوییم نفس اماره به واسطه اطلاعات آموزش میبیند. ما در کنگره یاد میگیریم که نفس را تربیت کنیم و از اماره به سمت مطمئنه سوق دهیم. ما نفس اماره را نمیکشیم، بلکه تربیتش میکنیم، مانند یک بچه کوچک که در اینجا راه میرود و تربیتش میکنند تا به سنی برسد. ما الان در کنگره در حال تربیت نفس اماره هستیم تا انشاالله به مرحلهای به نام مطمئنه برسد. وقتی به مرحله نفس مطمئنه رسید، آنجا دیگر عقل کارش کمتر میشود و انسان کمتر با مشکلات مواجه میشود و آن موقع دیگر تصمیمگیریها برایش حل میشود.ا میدوارم که بتوانیم از این دستور جلسه بهره کافی را ببریم و قوانین و حرمتهای کنگره را رعایت کنیم. از اینکه به صحبتهای من توجه سپاسگزارم.
رهایی مسافر سعید رهجو راهنما محترم مسافر حمید لژیون دوم.
رهایی مسافر غلامرضا رهجو راهنما محترم مسافر محمد لژیون دهم.
رهایی مسافر محمود رهجو راهنما محترم مسافر ابراهیم لژیون دوازدهم.
برگزاری انتخابات روزهای پنجشنبه با حضور اعضاء نمایندگی:


تایپ: مسافر بهنام لژیون هفتم، مسافر جواد لژیون سوم، مسافر محمود لژیون دوم.
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
123