به نام قدرت مطلق الله
میزان دانایی، به سواد و تمدن نیست؛ مانند انسان بودن که به لباس پوشیدننیست، بایستی انسانی اندیشید، به رفتار، عمل و سخن، آزمایش الهی بدهید. باسواد بودن؛ امروزی و با کلاس بودن نشانه دانایی نیست، دانایی به تفکر، تجربه و آموزش است.
از آموزشهای کنگره آموختیم که مثلث دانایی از سه ضلع آموزش، تجربه و تفکر تشکیل شده و برای رسیدن به دانایی باید هم تفکر، آموزش و تجربه وجود داشته باشد تا در موضوعی به دانایی برسیم؛ اما دانایی به مفهوم عملکرد درست نیست، ممکن است در موضوعی به دانایی رسیده باشم، اما توان عمل به دانایی خود را نداشته باشم، من به این دانش رسیدهام که ورزشکردن، لازمه سلامتی است اما نمیتوانم آن را در زندگی عملی کنم.
تفاوت دانایی و داناییمؤثر در این است که در مقوله دانایی، اضلاع مثلث آموزش تفکر و تجربه با هم برابر نیستند؛ ممکن است آموزش و تفکر هم زیاد باشد ولی ضلع تجربه کمتر رشد کرده باشد، در اینجا نمیتوانیم دانستههایمان را عملی کنیم. در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار دارد که اضلاع آن منیت، ناامیدی و ترس است؛ منیت که مانع از آموزش میشود، ناامیدی مانع از تجربه میشود و ترس که مانع تفکرکردن انسان میشود، پس باید سعی کنیم با حرکت به سمت ارزشها، تزکیه و پالایش کردن و بالا بردن دانش و آگاهی بتوانیم، دانایی خود را به داناییمؤثر تبدیل کنیم.
انسان وقتی به داناییمؤثر میرسد؛ خواستههای خود را قبل از اقدام و پرداختن به آنها، تحلیل و بررسی میکند و از درستی و ماهیت آنها اطمینان حاصل میکند و همچنین خواستههای نامعقول را کنار میزند و غالب خواستههای او معقول میشوند و این فرد به فرمان عقل نزدیک میشود.
هرچه انسان داناتر باشد از انسانیت بالاتری برخوردار است. وقتی انسان به داناییمؤثر میرسد؛ این توانایی را دارد که دشمنانش را به دوست تبدیل کند ولی فردی که در جهل و نادانی است و یا از دانایی کمی برخوردار است، ممکن است دوستان، اطرافیان، نزدیکان و یا حتی خانواده خود را تبدیل به دشمن کند.
انسانهایی هستند که تحصیلات بالایی دارند ولی از دانایی برخوردار نیستند؛ مثل مصرف کنندهها که خیلی از آنها مدارج بالای علمی را کسب کردند، ولی در درمان اعتیاد خود عاجز بودند و یا رفتار اجتماعی درستی ندارند و برعکس انسانهایی هستند که تحصیلات کمی دارند و یا اصلا سواد ندارند ولی از نظر دانایی در عمل و رفتار از آن شخص تحصیلکرده، بهتر و بالاتر باشند. درخت هرقدر پر بارتر باشد؛ سرش پایینتر است، پس افراد هر قدر که تحصیلات، آگاهی و دانشهایشان بالاتر رود و فرد دانایی باشد، افتاده، متواضع و فروتنتر است و هیچگاه دچار خودبرتربینی، غرور و تکبر نمیشود و برای تمامی انسانها ارزش و احترام قائل است.
در سیدی «داناییمؤثر» استاد امین میفرمایند: «بزرگترین نقطه ضعف انسانها این است که نقاط ضعفشان را میپوشانند.» در دانایی هم همینطوراست آن ضلعی که ضعیفتر است را می پوشانیم و پنهان میکنیم. این طور مثال میزنند که انسانی ممکن است بالی داشته باشد؛ دهسانتی متر و یک بالش دهمتر باشد آن دهسانتی را میپوشاند و آن دهمتری رانشان میدهد و میخواهد دیگران فکر کنند که آن بال هم بزرگ است؛ بایستی بال ضعیف را قوی کند، تعادل در برابری و رشد متقارن است. وقتی با یک بال، بال بزنی؛ دور خودت میچرخی، قانون حرکت در زندگی به اندازه آن کوچکترین ضلع است؛ انسان همیشه میآید آن ضلع قوی را قویتر میکند و برای همین است که رشد انسان، کند و سخت میشود؛ چون برگشتن و آن ضعیف را تقویت کردن یک شجاعت و سختی، لازم دارد و باید به یک مقاومتی در درون خودش غلبه کند ولی نتیجهای درخشان خواهد داشت.
ما برای تبدیل کردن دانایی به داناییمؤثر باید تمام اضلاع مثلث دانایی را هم اندازه و به اندازه کافی رشد دهیم تا بتوانیم دانشها و دانستههایمان را در زندگی عملی کنیم و در طول دوران حیات با صلح، آسایش و آرامش از زندگی خوبی برخوردار باشیم. همانطور که آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: «تمام پیامبران و ادیان مختلف میخواستند؛ دانشهایی که داشتند را در اختیار انسانها قرار دهند و آنها را راهنمایی کنند تا به مرحله بالایی از دانایی برسند که هنر خوب زندگی کردن را فرا بگیرند تا از زمانیکه در اختیار دارند به درستی استفاده کنند و از زندگی خوبی برخوردار شوند.»
منابع: جزوه جهانبینی و سیدی «دانایی مؤثر» از استاد امین دژاکام، سایت جمعیت احیایی کنگره۶۰
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمانسامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
72