English Version
This Site Is Available In English

قبول حقیقت و رهایی

قبول حقیقت و رهایی

جلسه دوازدهم از دوره پنجاه وششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سمنان، با استادی راهنمای محترم مسافر حمید، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر مهدی، با دستورجلسه «وادی ششم وتاثیر آن روی من» در روز پنج‌شنبه 30 مرداد ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حمید. هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که توانستم در این جایگاه قرار بگیرم و اولین تولد لژیونم را جشن بگیرم دستور جلسه‌ی امروز به دو بخش وادی ششم و تأثیر آن روی من و تولد یک سال رهایی مسافر حسین تقسیم می‌شود

در مورد وادی ششم که به‌حکم عقل می‌پردازد بخواهم صحبت کنم باید بگویم که عقل همانند چراغ می‌باشد چراغی که راه را برای ما نمایان می‌کند بعضی مواقع با احساسات اشتباهی که داریم فراموش می‌کنیم که چنین راهنمای مهمی درونمان وجود دارد عقل دارای فر ایزدی می‌باشد به این مسئله وقتی‌که می‌نگریم مسیر را برای ما روشن می‌کند یعنی خواست درونی ما باعث می‌شود که این مسیر را درست برویم یا غلط.

 

خواست درونی ما بر طبق احساسات ما تغییر می‌کند حال خوب باعث گرفتن تصمیم درست می‌شود و حال بد باعث ایجاد تصمیمات غلط می‌شود همه‌ی ما با مشکلات زیادی وارد اینجا شده‌ایم همانند ترس و وسوسه‌های فکری که از طریق همین تصمیمات نادرست خودمان را تا اینجا آورده‌ایم. حال برای اینکه فرمان عقل را عملیاتی کنیم باید حکم عقل را در نظر بگیریم سر جلسه به‌موقع حضور داشتن حکم عقل می‌باشد.

مثلاً اگر در مسیر آمدن به جلسه باشیم و کاری پیش بیاید که احساسات ما تصمیم انجام آن را بگیرد ما باید به‌حکم عقل عمل کنیم حتی اگر آن کار بسیار خیرخواهانه و معطوف به احساسات باشد.

بخش دوم جلسه در مورد تولد یک سال رهایی مسافر حسین می‌باشد، که در سفر اول بعد از تحویل دادن لژیون توسط راهنمایش با طی پاره‌ای از مشکلات وارد لژیون من شد و بعد از مدتی از کنگره فاصله گرفت و حضور به موقع نداشت،

تا اینکه پیام کنگره را دریافت نمود و سفر خوبی را در لژیون من آغاز نمود و به واسطه اعتماد به نفسی که به‌ دست آورده بود به رهایی رسید و جزو خدمتگزاران شعبه گردید و توانست در طی این یکسال تمام آموزش‌هایی را که در کنگره آموخته بود کاربردی کند و حال خوش خدمت کردن را تجربه نماید.

از مهندس دژاکام عزیز تشکر میکنم که با ایجاد بستری چنین با آموزش‌های بسیار آموزنده و ارزشمند توانست حال خوش را برای ما به ارمغان بیاورد.

در ادامه از راهنمای سفر اول ایشان تشکر میکنم و نیز از دوستان حسین که تغییرات آنها باعث ماندگاری او در کنگره و حرکت در مسیر شد. از ایجنت محترم و تمامی مرزبانان و خدمتگزاران شعبه که باعث دلگرمی ما در این حرکت عظیم میشود سپاسگزارم.

ممنونم که با سکوت خودتان به صحبت های من توجه نمودبد از همه شما سپاسگزارم.

آرزوی مسافر: از خداوند میخواهم هر کسی بیرون از کنگره به دنبال راهی میگردد، انشاالله راهش را پیدا کرده و با کنگره آشنا شود و به حال خوش برسد.

خلاصه سخنان مسافر حسین

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم از اینکه امروز در جمع شما دوستان قرار گرفتم، از مهندس دژاکام عزیز تشکر می‌کنم بابت زحماتی که می‌کشند تا ما به حال خوش برسیم،

از راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که به واسطه ایشان پیام کنگره را دریافت نمودم وگرنه مشخص نبود که امروز من در چه شرایطی باشم، از ایجنت محترم و تمامی خدمتگزاران و دوستانی که باعث شدند من به رهایی برسم و حال خوش را تجربه کنم تشکر می‌کنم.

دلیل ماندن من در کنگره حضور دوستان و تغییراتی که در آنها مشاهده می‌نمودم بود، ممنونم از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:

سلام دوستان راضیه هستم راهنمای یک همسفر. خداوند را شاکرم که بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم از راهنمای خوبم تشکر می‌کنم که هرچه امروز دارم از آموزش‌های ناب ایشان می‌باشد. این روز قشنگ را به ایجنت و مرزبان‌های گروه خانواده و مسافران تبریک عرض می‌کنم این روز زیبا حاصل تلاش‌ و صبر همسفر مسافر حسین می‌باشد،

با توجه به فراز و نشیب‌هایی که در سفر داشتند من نیز آموزش‌هایی از ایشان گرفتم، جسارت و تلاش ایشان بود که توانست سیگار خود را در فضای امن کنگره درمان کند و باعث شدند به این باور برسیم که مسافر و همسفر می‌توانند با کاربردی کردن آموزش ‌های کنگره به حال خوش برسند.

برای ایشان و مسافرشان روزهای خوبی را آرزو می‌کنم. امیدوارم که بتوانند همانطور که به آنها خدمت شده است، آنها نیز خدمتگزاران خوبی برای کنگره باشند. خصوصا با شال های رنگی شاهد حضور شان در کنگره باشیم. ممنونم که به صحبت‌های من توجه نمودید.

خلاصه سخنان همسفر:

سلام دوستان سحر هستم همسفر و مسافر نیکوتین، با ۱۶ سال تخریب وارد کنگره شدم آنتی‌ایکس مصرفی سیگار، ۱۰ ماه و ۵ روز با راهنمای خوبم خانم عارفه سفر کردم، الان ۷ ماه است که آزاد و رها هستم.

از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم از ایجنت و مرزبان‌های گروه مسافران و همسفران، خواهر لژیونی‌هایم و تمام کسانی که به من انرژی دادند تا به درمان و این حال خوش برسم سپاسگزارم.

از راهنمای مسافرم، راهنمای سفر اولم و همچنین راهنمای نیکوتینم تشکر می‌کنم. اگر بخوام در مورد ورودمان به کنگره کمی مشارکت کنم باید بگویم که در ابتدا فرصتی در اختیار مسافرم گذاشتم تا به خودش بیاید و راهی برای درمان پیدا کند

اما هرچه زمان بیشتری سپری می‌شد ما بیشتر در این مرداب فرو می‌رفتیم، بی تفاوتی و بی‌مسئولیتی او مرا بسیار آزار می‌داد تا اینکه با یکی از نزدیکان تماس گرفته و مشکلاتمان را با او در میان گذاشتم و او نیز پذیرفت تا صحبت‌های لازم را با حسین انجام دهد چند روز بعد مسافرم وارد خانه شد و از مکانی صحبت به میان آورد که در آنجا به درمان می‌رسند.

با خود گفتم که این هم مانند حرف‌های گذشته او می‌باشد و زیاد جدی نگرفتم تا اینکه با یکی از دوستانش تماس گرفتم و پیگیر صحبت‌های حسین شدم، ایشان گفتند که جای بسیار مطمئنی است و حتماً به درمان می‌رسد،

خدا را شکر کردم و به واسطه همسفر ایشان و صحبت‌های زیبا و تأثیرگذارشان با کنگره آشنا شدم و گفتند که تو باید همانند بال پرواز در کنار مسافرت قرار بگیری تا بتواند این سفر را به پایان برساند،

در ابتدا باید خودت و بعد مسافرت را ببخشی و وقتی که وارد کنگره شدی فقط به چیزهای خوب فکر کن. روزهای اول برایم بسیار سخت گذشت چون به شدت احساس غریبی می‌کردم با خانم راضیه آشنا شدم و وارد لژیون ایشان گردیدم در طول سفر صبر، گذشت و عشق را از ایشان آموختم و همانند مادری مهربان در این مسیر همراه من بودند

و به خاطر جهان‌بینی صحیحی که از ایشان آموختم وارد سفر سیگار شدم و در فضای امن کنگره به درمان رسیدم. از مسافرم تشکر می‌کنم که پذیرفت مصرف کننده است و عشق به خانواده باعث شد که به رهایی برسد،

آموزش‌های صحیح کنگره توانست از مسافر من یک فرد مدیر و مسئولیت پذیر در خانواده با نقطه تحمل بالا بسازد که این امر را مدیون راهنمایان و خدمتگزاران خوب کنگره ۶۰ که در این مسیر همراه ما بودند می‌باشم. از پدر و مادرم کمال تشکر را دارم که در تمامی مراحل سفر همراه و پشتیبان من بودند و در پایان از سفر اولی‌ها می‌خواهم که با هر تولدی که صورت می‌گیرد تصاویر ذهنی خود را داشته باشند و باور داشته باشند که این اتفاق برای آنها نیز خواهد افتاد. ممنونم که به صحبت‌های من توجه نمودید.

ویرایش متن: مسافر میلاد لژیون چهارم
عکاس مسافر میلاد لژیون چهارم 
ارسال مطلب: مسافر مجید لژیون یازدهم

مرزبان خبری مسافر رامین 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .