English Version
This Site Is Available In English

جبر به معنای تقدیر است

جبر به معنای تقدیر است

صحبت امروز از تقدیر و فرمان الهی است که زندگی جبر یا اختیار است؟ افرادی اعتقاد دارند که جبر است و گروهی می‌گویند نه جبر است و نه اختیار. مولوی، فیلسوف و دانشمندی است که در کتاب دیوان شمس و مثنوی‌معنوی از بسیار مطالب عظیمی پرده برداشته‌است. کتاب مثنوی‌معنوی در شش جلد تقسیم و در طول ۱۴سال نوشته شده‌است؛ ولی جلد ششم نیمه‌کاره می‌باشد و با وجود این‌که مولوی زنده بود نتوانست قصه را تکمیل کند. برای چه نتوانست تکمیل کند؟ به اعتقاد شخص من تمام مطالب مولانا القا و الهام بود و در درون خودش نبود.
من بین تمامی عرفا و بزرگان از مولانا بالاتر ندیده‌ام که تا کنون اشعارش ماندگار باشد. مولانا معتقد است که زندگی هم جبر و هم اختیار است، موضوع مهم این‌که زندگی جبر است یا اختیار؟ زندگی ما در اختیار خودمان است، ما رقم می‌زنیم، یا از جای دیگر رقم می‌خورد؟! ولی ما پاسخ داده‌ایم که سه‌ مولفه است: جبر؛ که به‌ معنای تقدیر است، خواست؛ به‌ معنای اختیار و مولفه بعدی فرمان الهی است. بارها مثال چک را زده‌ام که در گذشته چک کشیده‌ای به مبلغ صدمیلیون، امروز چک در حساب  است، که این جبر می‌شود. دیروز در گوش کسی زده‌ای و امروز شخصی در گوش تو می‌زند، این تقدیر است. تقدیر یعنی؛ نامه پیشین. کاری که امروز انجام می‌دهیم تقدیر فردا است، هر عمل نیک یا بد به ما برمی‌گردد. بزرگان ما در قدیم تقدیر را، جبر می‌گرفتند؛ درصورتی‌که این خود ما هستیم که وقتی گندم را می‌کاریم، گندم برداشت می‌کنیم و اگر جو بکاریم تقدیرش برداشت جو می‌باشد و اگر نفرت بکاریم برداشتش نفرت است، آن چیزی که ما می‌کاریم و برداشت می‌کنیم تقدیر است. ما با تقدیر کاری نداریم چون؛ تقدیر صبر می‌کند و کار خودش را انجام می‌دهد. قدیمی‌ها می‌گفتند؛ کوچک‌ترین صبر خدا، چهل‌سال است، البته خداوند سریع‌الحساب هم است، این نکته بسیار مهم است که ما بتوانیم در حال، زندگی کنیم که متاسفانه در گذشته یا در آینده هستیم و زمان‌حال را کاملا رها کرده‌ایم، زمانی ما لذت می‌بریم و در زندگی شکست نمی‌خوریم که در زمان حال زندگی کنیم. از گذشته باید درس بگیریم و برای آینده برنامه‌ریزی کنیم و در زمان حال زندگی کنیم. این افکار که در درون ما می‌باشد، مثل داستان‌هایی است که سر و ته ندارد، هیچ نتیجه هم ندارد و انرژی ما را می‌گیرد، ما اگر بتوانیم تزکیه کنیم یعنی؛ دروغ نگوییم، در کار دیگران تجسس نکنیم، عدالت‌خواه باشیم، ظلم نکنیم و دیگران را به محبت دعوت کنیم. وقتی انسان برای دیگران کاری انجام می‌دهد خودش احساس خوبی دارد. شاگرد به استاد می‌فرماید: چگونه می‌توان این مطالب را انتقال داد، استاد می‌فرمایند: در خصوص بعضی مطالب نباید به صراحت بیان کرد زیرا مانند میوه‌نرسیده است که قابل خوردن نیست.

منبع: سی‌دی قانون
نویسنده: همسفر زیور رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر ام‌سادات رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون نهم)
ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم) نگهبان سایت

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .