جلسه هشتم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد با استادی همسفر مهشید، نگهبان موقت دنور همسفر فهیمه و دبیری دنور همسفر افسانه با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا نمائیم.) و تأثیر آن روی من» روز پنجشنبه۳۰ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ برگزار شد.
.jpg)
سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که لیاقت این جایگاه را به من داد که امروز در این جایگاه آموزش بگیرم. دستور جلسه در مورد «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملاً اجرا نماییم.) و تاثیر آن روی من» است. در وادیهای اول تا چهارم تفکرکردن را یاد گرفتیم؛ دروادی پنجم متوجه شدیم تفکر، به تنهایی کافی نیست و باید این تفکرات را از قوه به فعل در بیاوریم و آموزشها را عملی کنیم و در وادی ششم به رسمیت شناختن عقل را داشتیم. آقای مهندس حسین دژاکام در کتاب عشق، عقل را به یک خورشید تشبیه کردند که به تمام جهان میتابد و ما را به یکسری خانه تشبیه کردند که روزنهها و پنجرههایی در ما وجود دارد که از درون آن روزنهها و پنجرهها نور به درون ما میتابد؛ هر چهقدر به طرف ضدارزشها حرکت کنیم، این پنجرهها و روزنهها کوچکترمیشوند، نور کمتری به درون ما میتابد و هر چهقدر به طرف ارزشها حرکت کنیم، این پنجرهها بزرگتر و نور بیشتری وارد میشود. وقتی میگوییم فرمان عقل، شاید فکر کنیم؛ منظور یک کار بسیار بزرگ است ولی آقای مهندس حسین دژاکام در سیدی «وادی ششم» فرمودند: از کارهای خیلی کوچک شروع میشود؛ مانند این که عقل ما میگوید: بلند شو، مسواک بزن، سیدی بنویس و... وقتی این کارهای کوچک را انجام دهیم، ذرهذره به فرمان عقل نزدیک میشویم و فرماندهی را از نفس اماره میگیریم.
اگر بخواهم در مورد فرمان عقل در لژیون سردار صحبت کنم؛ ما همیشه در زندگی سر یک دوراهی قرار میگیریم که باید انتخاب کنیم، مثلا من میخواهم عضو لژیون سردار شوم؛ دو نیرو وجود دارد، یکی همان فرمان عقل است که میگوید: آن وسیلهای را که لازم داری را نخر، این کار اشتباه است و خدمت مالی انجام بده و از طرف دیگر یک نیروی قدرتمند دیگری وجود دارد و آنهم در برابر فرمان عقل است که همان نفس اماره است که میگوید: تو این همه زحمت کشیدی؛ پول جمع کردی، بیا و هر آنچه دلت میخواهد را بخر و خیلی زیبا ما را توجیه میکند و ممکن است، باعث اشتباه من شود.
من توسط مادرم عضو لژیون سردار شدم؛ چون خودم هنوز به فرمان عقل نرسیده بودم و خودم نمیتوانستم این تصمیم را بگیرم و مادرم به طور اتفاقی روز گلریزان من را عضو لژیون سردار کرد. در ابتدا برایم سخت بود؛ ولی بعد از طی چند دوره، مشاهده کردم، چهقدر در لژیون سردار آموزشهایی وجود دارد که در هیچ دانشگاه و هیچ جایی وجود ندارد.
فرمانعقل میگوید: من باید پسانداز داشته باشم. آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: شما همیشه باید پسانداز داشته باشید که اگر دچار یک بیماری شدید یا اتفاقی افتاد، پول داشته باشید که هزینه درمان بیماری خود را بدهید.
من پس اندازکردن را در کنگره، آموزش گرفتم و عملی کردم. لژیون سردار علاوه بر بار آموزشی که دارد؛ یکسری گرهها را از من باز میکند؛ من خودم احساس میکنم، نمرات ترم دانشگاه من نسبت به قبل خیلی بهتر شده است که به برکت لژیون سردار است.
آقای مهندس حسین دژاکام در سیدی «قانون» فرمودند: من یکسری رفیق دارم که وضع مالی خوبی دارند ولی هیچ خدمت مالی انجام نمیدهند یا انجام میدهند؛ ولی نه آنطور که درست باشد و سن بالایی هم دارند به آنها گفتم: شما خیلی بدبخت هستید، شاید ۲۰ سال دیگر عمر نکنید، وقتی شما بمیرید؛ تنها استفادهای که از پول شما میشود این است که یک مراسم خوب برای شما گرفته میشود که آن هم بهخاطر خودتان نیست و فقط برای این است که بگویند: ما پولدار هستیم و از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستیم.
امیدوارم که همیشه بتوانم یک عضو کوچکی اول در کنگره و سپس در لژیونسردار باشم.
.jpg)
تایپیست: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) دبیر سایت
ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
95