پنجمین جلسه از دوره پنجم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی راهنمای محترم مسافر یوسف نگهبانی مسافر احد و دبیری مسافر اصغر با دستور جلسه "وادی ششم و تأثیر آن روی من" روز پنجشنبه 30 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان یوسف هستم یک مسافر؛ از همه دوستانی که نوشتارها را قرائت کردند سپاسگزارم و همچنین از همه عزیزانی که این بستر را فراهم کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم ممنون و قدردانم.
خدا را شاکرم که امروز توفیق خدمت در این جایگاه نصیبم شد؛ با احترام به دستور جلسه وادی ششم و تأثیر آن روی من،.
تقریباً یک هفته است که در کل شعب ایران در مورد این دستور جلسه صحبت میشود و همه نیز از اهمیت بالای فرمان عقل، آگاه هستیم؛ میدانیم که در زندگی انسان، فرمان عقل چقدر مهم و کاربردی است.
برای من سؤالی پیشآمده و این سؤال ازاینقرار است که ممکن است همه ما به اهمیت فرمان عقل در زندگیمان واقف باشیم ولی بهراستی در مسائل کدامیک از نداهای درونیمان فرمان عقل است؟ شاید خیلی از ما بگوییم آنکه درست میگوید فرمان عقل است و آنکه بهظاهر نیک نیست، خواسته نفس. ولی مشکلاتی که در زندگی دارم گویای این حقیقت است که من هنوز نتوانستهام اینها را از هم تشخیص دهم. دقیقاً وقتی انسان بداند کدام فرمان عقل و کدام فرمان نفس اماره است مسلماً راه را از چاه تشخیص میدهد و دچار مشکل نمیشود.
من اگر چاهی را ببینم و بدانم که عاقبت در چاه افتادن چه است، هیچوقت خود را به درون چاه گرفتار نمیکنم. پس حتماً نمیدانم که اشتباه میکنم و در چاه خود را میاندازم و گرفتار میکنم. از نشانههای ندانستن و عدم فرمانبرداری از فرمان عقلم همین مشکلاتی است که در زندگی با آن روبهرو هستم. پس اینها نشانگر این است که هنوز تشخیص ندادم که ندای درونم، فرمان عقل است یا نفس اماره.
این سؤالی است که در کنگره 60 برای افرادی که سفر میکنند پیش میآید و وقتی وادیها را کار میکنند و به وادی ششم میرسند، بهترمی توانند جواب این سؤالشان را در این وادی پیدا کنند. این تشخیص دادن خیلی مهم است. برای مثال ممکن است کسی در کنگره نزد انسان بیاید و این مسئله را مطرح کند که نیاز مالی دارد و کمک میخواهد، راست هم میگوید ولی اینکه در این موقعیت من چه تصمیمی بگیرم و تشخیص دهم که کدام ندای درونم فرمان عقل یا خواسته نفس است، کار سختی است و همیشه تشخیص اینها معلوم و ساده نیست.
بسیار اوقات در زندگی خواسته یا ندای نفس آنقدر فریبنده است که تشخیصش برای انسان سخت میشود و اینجاست که دانایی تعیین گر این تشخیص است. اگر دانایی من بالا باشد، میتوانم تشخیص دهم ولی اگر از دانایی پایینی برخوردار باشم، در این گذرگاه سخت مجبور با شانسم به یکی از نداها توجه کنم و تشخیص نمیتوانم بدهم. این موضوع بسیار مهم و کاربردی است، آدم گاهی در یک مجلسی نشسته و ندانسته سخنی میگوید، وقتی داناییاش پایین باشد این اتفاق میافتد و وقتی افتاد دیگر نمیتوان درستش کرد.
هزار مشکل همان حرف برایش درست میکند و همان یک کلمه میتواند آشوب به پا کند. این در انجام کار هم صادق است و گاهی ممکن است انسان کاری انجام دهد که هیچوقت نتوان درستش کرد و این به دلیل عدم دانایی است. ما دقیقاً اینجا میخواهیم همین را بیاموزیم که فرمان عقل و خواسته نفس کدام است و این از سلامت جسم و روان آغاز میشود. جسم سالم، پنج حس سالم دارد و وقتی این پنج حس سالم باشد اطلاعات درستی به عقل میدهد و دانایی شکل میگیرد.
من ماشینی داشتم که ده سال دستم بود، پنج سال قبل از کنگره و پنج سال بعد از حضورم در کنگره 60 این اتومبیل را سوار بودم. وقتی خواستم این ماشین را بفروشم خلافی گرفتم و این خلافی حدود 15 برگ بود، خیلی جالب است که در این خلافی میشد آمار و طیف رسیدن به فرمان عقل را از درون این خلافی متوجه شد. به شکلی که در پنج سال قبل از سفرم روزانه جریمه میشدم ولی در پنج سال دوم (وقتیکه سفرم شروع شد) هر چه بیشتر از شروع سفرم میگذشت کمتر جریمه میشدم و حتی زمانی که شال راهنمایی گرفتم دیگر جریمهای نداشتم. این خیلی برایم جذاب بود و میخواستم که نشان مهندس دهم و بگویم که تغییرات یک نفر که در کنگره 60 سفرکرده را میتوان در این برگه مشاهده کرد.
این دقیقاً همان فرمان عقل است. تمام مشکلات انسان از آنجایی شروع میشود که نفس اماره بر شخص فرمانروایی میکند و همانطور که در آموزشهای کنگره 60 میآموزیم بالاترین درجه نفس در حیوان و پایینترین درجه نفس در انسان، نفس اماره است. انسانی که در مرحله نفس اماره است حرکاتش همان حرکاتی است که از حیوانات سر میزند. ولی وقتی انسان شروع به حرکت در مسیر ارزشها میکند و روزنههای دریافت نور ایشان رفتهرفته بازتر میشود و نور عقل بر ایشان میتابد، روزبهروز زندگیاش به دلیل فرمانبرداری از فرمان عقل، بهتر میشود.

هیچ آدمی نیست که به قصد خود را به درون چاه بی اندازد، آنان که به چاه میافتند، یقین بدارید که نمیتوانند تشخیص دهند. زمانی که آدمی فرمانبردار فرمانها عقل شود، روزبهروز حالش بهتر میشود و حتی دیگران هم از دیدن این فرد حس خوب میگیرند، ایشان روزبهروز آرامش بیشتری را به زندگی خود و اطرافیانش میآورد.
و در آخر وادی اگر خوانده باشید میگوید فرمان عقل این نیست که از بدو امر کارهای بزرگی انسان انجام دهد، بلکه انجام امور کوچکی نظیر زبالهها را بیرون گذاشتن یا حمام رفتن و... ما را به سمت فرمان عقل میبرد، فرمان عقل نیز با خود آرامش و آسایش به ارمغان میآورد.
ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
تایپ: مسافر علیرضا (لژیون ۶) مسافر متین (لژیون ۲)
عکس: مسافر علیرضا (لژیون 6)
تهیه: مسافر احمد (لژیون 2)
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافر سینا (لژیون 1)
مسافران نمایندگی محمدی پور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
199