حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نمائیم

هفتمین جلسه از دوره سی و هشتم از سری کارگاه های آموزشی، خصوصی کنگره 60، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی دیدبان محترم مسافر علی رضا ، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "وادی ششم و تاثیر آن روی من "پنجشنبه 30 مرداد ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان دیدبان محترم مسافر علیرضا
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر خداوند را شاکر سپاسگزارم که در این کارگاه آموزشی قرار دارم تا آموزش بگیرم.
یک سری قوانین در جهان حاکم است ولی این قوانین با فرمان‌ها کار می‌کنند به هم وابسته‌اند و کنگره 60 تمام تلاشش را می‌کند ما را با قوانین و فرمان‌ها آشنا کند به‌طور مثال قانون می‌گوید این خیابان بن‌بست است وقتی قانون را اجرا نکنیم فرمان‌بر تو صادرمی شود جریمه می‌شوی ما در قانون داریم مواد مخدر و خمر نباید مصرف کرد فعل و امری درست نیست ولی وقتی مصرف کردی دچار مشکل می‌شوی این موارد از این قوانین و فرمان‌ها به دور نیستند این چهارده وادی که داریم یک سری به‌صورت عملی هستند و یک سری هم وارد عمل نمی‌شود دائماً توی کنگره مکانیزم توضیح داده می‌شود و این مورد در طول مسیر من به آن برخورد می‌کنم والان باید متوجه بشوم که آنجا بتوانم از آن بهره‌مند بشوم ما تا وادی پنجم بحث تفکر داریم و حرکت در آن صورت نمی‌گیرد می‌شود فکر، کلام، حرکت این سه قسمت در این چهارده وادی وجود دارد. ما باید بدانیم در وادی هشتم حرکت شروع می‌شود اما در وادی‌های قبلی هم حرکت هست، ولی این حرکت‌ها درونی است. در وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نمائیم) ابتدای وادی‌ها نویسنده حق مطلب و جان مطلب گفته می‌شود عقل خودبه‌خود کار می‌کند یعنی قانون است وقتی یک کاری می‌کنیم یک اتفاقی برایمان می‌افتد توضیح می‌دهد هر انسانی عقل دارد ولی کم‌وزیاد، عقل خودش شروع به کار می‌کند روح هم از او تبعیت می‌کند در کنگره 60 وقتی چهار عدد سی دی را گوش می‌دهید، پنجمین سی دی مشابه همان اولین سی دی می‌باشد مدام در مورد عقل و دانایی و خوبی صحبت می‌شود و مثال‌هایی که جناب مهندس عنوان می‌کنند همگی تکراری هستند وادی‌ها هم تکراری هستند، برای چه کسی تکراری است؟ برای کسی تکراری است که به‌غیراز خودش می‌پردازد اما کسی که به خودش می‌پردازد اصلاً تکراری نیست چون من وقتی می‌روم دنبال عقلم می‌گردم دنبال این‌که انسان یک ساختاری است که بسیاری از موجودات در درونش زندگی می‌کنند و انسانی می‌تواند تغییر کند که این موجودات درونش را بشناسد و از همه مهم‌تر بداند خواسته‌هایشان چه هست

وقتی تحت آموزش الهی و دانش الهی قرار می‌گیریم می‌توانید نیروهای درون خودتان را شناسایی کنید و این نیروها تعیین‌کننده هستند که چه عملی انجام بشود یا نشود کسی می‌تواند این دریچه عقل یا این روزنه موجودیتش بین هستی و نیستی تفاوت بگذارد که توانایی تزکیه و پالایش را داشته باشد کسی که بتواند از خواسته‌های خود که دودسته هستند دسته اول خواسته‌هایی که نباید انجام شوند و دسته دوم خواسته‌هایی که باید انجام شود این خواسته‌ها را اجرا می‌کند کم‌کم می‌داند تحت آموزش قرار می‌گیرد می‌تواند تزکیه پالایش کند از ضد ارزش‌ها دوری می‌کند و به سمت ارزش‌ها حرکت کند و این خودبه‌خود عاملی می‌شود دریچه عقل یا روزنه موجودیت تغییر کند و بسیار کار سختی می‌باشد این تزکیه و پالایش که جناب آقای مهندس صحبت می‌نمایند بحث تن را گذاشته است کنار، تن هم هست ولی بحث تن در سفر اول کاملاً مشخص است بیست‌ویک روز، یازده ماه سفر می‌کنیم این سی‌دی‌هایی که می‌نویسیم ما همه دبیر آقای مهندس هستیم در هفته صحبت می‌نماید ما می‌نویسیم مفهوم آنچه برداشت می‌نماییم از آ ن نوشته‌ها این است که بین ما تفاوت می‌گذارد که در لحظه می‌تواند بین خوب و بد را تشخیص بدهد کلام و رفتارش را تحت کنترل قرار بدهد آن‌هایی که همت و عمل می‌کنند قضیه آن‌ها متفاوت است در انتهای کلام می‌گوید که عقل فرمان نمی‌دهد این خواسته‌ها هستند که فرمان می‌دهند زمانی عقل فرمان می‌دهد که خواسته‌های نفس به یک اجماعی تربیتی رسیده باشند که خواسته‌ها معقول هستند آن موقع هست که نفس مطمئنه در کنار عقل قرار می‌گیرد در بحث تفکر یک مکانیزمی هست شامل فکر افکار تفکر، این اجماع وقتی صورت می‌گیرد، مثلث بسته می‌شود که دست تعقل سپرده می‌شود، تعقل ما را به خواسته‌هایمان می‌رساند این آموزش‌هایی که ما در کنگره 60 یاد می‌گیریم تصور می‌کنیم که پیچیده است همانند روش تدریجی ولی وقتی‌که اجرا می‌کنیم متوجه می‌شویم که یک واقعیت، قانون و فرمان است وقتی قانون را انجام می‌دهیم فرمان رهایی برای ما صادر می‌شود. مهم‌ترین چیزی که مکانیزم تزکیه و پالایش را راه‌اندازی می‌کند، همه ما خوب و بد را می‌دانیم همه انسان‌ها با قسمت روشنشان تصمیم می‌گیرند ولی با قسمت تاریک حرکت می‌کنند، نمی‌شود مگر این‌که یک ویژگی همراهت باشد که آن‌هم صفت بخشش می‌باشد ما در کنگره 60 این مکانیزم را یاد می‌گیریم کسی که بخشش می‌کند در حال تزکیه و پالایش می‌باشد

به گفته آقای مهندس اعضای کنگره 60 گدا نیستند، فقیرند، چه کسی فقیراست؟ کسی که ستون فقراتش شکسته است و فقیر اگر بتواند انفاق کند می‌تواند از جایش بلند شود، کسی که می‌تواند درد دیگران را التیام بدهد و نمی‌دهد صاحب (مند) شده و می‌شود دردمند، کسی که دائم درد دارد. ما خیلی چیزهایی را می‌خریم که بلااستفاده می‌شود ولی اگر دانشی کسب می‌کنیم در قبال آن بهایی پرداخت کنیم کاملاً برایمان متفاوت می‌باشد، همان‌قدر که در کنگره 60 جسممان را به تعادل می‌رسانیم معیشت خودمان را نیز به تعادل برسانیم بخشش یک فرمان است.

اعلام رهایی و ورود به سفر دوم جهان بینی

تایپ: مسافر ناصر لژیون یکم، مسافر محمد رضا لژیون دهم،

ویراستار: مسافر محمد حسین  و مسافر علیرضا لژیون پنجم

تصویر و ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم