جلسه یازدهم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر علی با دستور"وادی ششم و تاثیر آن بر روی من" پنجشنبه 30 مرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاس گذارم که امروز روزی من شد تا بتوانم بین شما دوستان حضورداشته باشم آموزش ببینم و خدمت کنم خدا قوت میگویم خدمت ایجنت و گروه مرزبانی و تشکر میکنم از آقا روحالله راهنمای محترمم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم.
دستور جلسه:وادی ششم و تأثیر آن بر روی من
دستور جلسه در مورد عقل و حاکم شدن عقل میباشد و من باید بدانم چگونه بر نفس امارهام غلبه بکنم و با حسم چگونه زندگی کنم ، یکزمانی مصرفکننده مواد مخدر بودم و در تاریکی مطلق بودم . درک و فهم حاکمیت عقل و اجرا کردنش را نداشتم. بنده در عمق تاریکی بودم تا اینکه با کنگره 60 آشنا شدم و نور و روشنایی بر من القا شد.
من روزی بین 15 الی 16 گرم مواد مصرف میکردم و هیچچیزی متوجه نبودم تا اینکه دوستان کنگرهای در شهر ساوه من را به کنگره دعوت کردند و با ورود به کنگره متوجه شدم روح و روانم از بین رفته است، خدا را شکر میکنم که توانستم به کنگره بیایم و در مسیر کنگره 60 باشم و روح و روانم را درمان بکنم.
با مصرف مواد یک پرده و حجاب بر روی مغز خود کشیده بودم و این حجاب خیلی سخت بود، استاد امین میفرمایند کسی که 21 روز داروی اوتی مصرف میکند مانند کسی است که 5 سال سلولهایش را بازسازی میکند و کسی که 10 ماه داروی اوتی مصرف میکند مانند شخصی است که 50 سال سلولهایش را بازسازی کرده است.
حاکمیت عقل و اجرا کردن آن یعنی چه؟ یعنی وقتی یک شخص سفر اولی وارد کنگره میشود سر و عقل خود را با راهنمایش عوض کند، چون راهنمایش زحمتکشیده است و حداقل 7 الی 8 سال در کنگره حضور و آموزش داشته است و وقتی راهنمایش به رهجو میگوید داروی اوتی را سر موعد مقرر بدون حتی یک دقیقه تأخیر مصرف بکن و تذکر میدهد در نوشتن سیدیها به دلیل ارتقای جهانبینی و روان و سیستم ایکس بدن میباشد چون سیوهشت هزار میلیارد سلول درگیر مواد مخدر بوده است و باید رهجو (سفر اولی ) به صحبتهای راهنمایش بهخوبی گوش دهد تا به درمان برسد.
من وقتی وارد کنگره شدم با بیماری اعتیاد و دیابت درگیر بودم که این بیماریها در کنگره درمان شد و مدیون زحمات راهنمایم آقا روحالله هستم و خیلی زحمت من را کشیده است و به من میگفتند که سی دی بنویسم و من میگفتم که سواد ندارم و ایشان باراهنمایی به من میگفتند که اشکال ندارد، در ابتدای سفر در دو هفته یک سی دی بنویس تا اینکه بعداً توانستم هر هفته یک سی دی بنویسم تا اینکه حاکمیت عقلم را به دست بیاورم و نسبت به خودم شناخت پیدا بکنم و بتوانم زندگی کنم و نیز بگذارم دیگران زندگی بکنند تا بتوانم به آن آرامش نسبی دست بیابم و این آرامش با نوشتن سی دی و آموزش میسر است و سی دی نوشتن در کنگره از نان شب واجبتر است، من در سفر اول ساعت 5 صبح که از خواب بیدار میشدم تا ساعت 7 سیدیهایم را مینوشتم در طول روز بههیچوجه نمیخوابیدم و کسی که وارد کنگره میشود باید قوانین کنگره را رعایت بکند.
در ادامه آقای مهندس به نقل از اشعار حضرت مولانا میفرمایند:
عقل کل و نفس کل مرد خداست عرش و کرسی را مدان کزوی جداست
عقل جزوی عقل را بد نام کرد کام دنیا مرد را بی کام کرد
واقعاً اگر کلمات این شعر را درک کنیم هر کلمهاش در وزن یک کتاب میباشد و علمی که همراه باتجربه باشد سند است و بدون نقص است و مسیر علم کنگره 60 در هیچ کجای دنیا نیست و ما باید قدر این بستر را بیشتر بدانیم و سفر اولیها صبر داشته باشند که قطعاً به درمان میرسند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.

تایپ خبر: مسافر حمزه لژیون چهارم ، مسافر بهزاد لژیون هفتم
عکاس: همسفر امیرمحمد
ارسال خب:ر همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
61