برای رسیدن به فرمان عقل بایستی هوشیار باشیم

^{جلسه هفتم از دور دوازدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی امام قلی خان با استادی راهنمای محترم مسافر احسان، نگهبانی مسافر یحیی و دبیری مسافر مرتضی با دستورجلسه اول: «وادی ششم و تاثیر آن روی من» و دستورجلسه دوم: «تولد پنجمین سال رهایی و آزادمردی راهنمای محترم مسافر حسن» در روز پنجشنبه 30 مردادماه 1404 ساعت 16:00 آغاز به کار نمود.}

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان احسان هستم یک مسافر. خداوند را شکر که امروز در این جایگاه قرار گرفتم برای خدمت، آموزش گرفتن و آموزش دادن؛ و امیدوارم که بتوانیم یک فضایی را ایجاد کنیم برای کسانی که به سیستم کنگره 60 مراجعه می کنند. در مورد دستورجلسه ی اول، آقای مهندس در کتاب 60 درجه، سه مرحله برای عقل بیان کردنده اند. مرحله ی اول بکارگیری قوه عقل است. به کار گیری قوه عقل یعنی همان چیزهایی که می دانیم، عمل به دانسته ها؛ از چیزهای ساده. یک مسواک، یک استحمام، ورزش و... و سعی کنیم که از این ها فاصله نگیریم. مرحله ی بعدی، حاکم کردن و به فرماندهی رساندن عقل است. برای اینکه عقل را حاکم کنیم، باید هر حکمی که می دهیم را اجرایی نماییم. اگر حکمِ حاکم اجرا نشود ارزشی ندارد. اگر حکم می‌دهی درمان شوی، باید به درمان برسی. حکم می‌دهی روزی 5 دقیقه سی دی بنویسی باید انجامش دهی. یا نباید حکم داد یا اگر دادی بایستی بجنگی و آنرا به اجرا درآوری. باید حاکم را روی تخت حکومت بنشانیم. باید حکومت شهر وجودی خودمان را بر عهده بگیریم. از طرفی، هر حکمی می دهیم، قبل از هرچیزی آنرا بسنجیم؛ اندازه گیری کنیم و بعد کلام را جاری نماییم؛ تا در صورتی که از اجرای آن عاجز ماندیم حس بی لیاقتی نکنیم. مرحله ی آخر، تکامل عقل است. یعنی جایی که احساس درماندگی می کنی آنجاست که عقل می تواند به تکامل خود برسد. جایی که در مرزها قرار گرفتی، آنجا اگر از این وادی ها استفاده کنیم عقل تکامل پیدا می کند.
حاکم بایستی یک سری خصوصیات داشته باشد؛ باید با چشم باز مسائل را تحلیل کند و کاملا هوشیار باشد. بزرگترین درس کنگره به من، این بود که موادمخدر یک خمر و پرده است روی چشم هایم. به همین منظوریک سفراولی، نیاز به یک عقل بیرونی دارد؛ چون فقط بدی را می بیند. این آموزش ها همه برای این است که با چشم باز به مسائل زندگی نگاه کنیم. آموزش و تزکیه است که آن هوشیاری را به من می دهد تا بتوانم چند جانبه به مسائل نگاه کنم و جامع نگر باشم. فقط با تزکیه و پالایش و آموزش ها می توان به این مهم دست یافت. ویژگی دیگر یک فرمانده اینکه باید عاشق باشد. اول از همه خودش را دوست داشته باشد. اگر یک اشتباهی انجام داد خودش را ببخشد، تا بتواند اشتباهش را جبران کند و همچنین افرادی که تحت امرش هستند را دوست داشته باشد.

و اما در مورد دستور جلسه ی دوم؛ تولد پنجمین سال رهایی و آزادمردی راهنمای محترم حسن آقا میرعلایی

چه چیزی برای یک راهنما بهتر از اینکه رهجوی لژیونش خدمتگذار باشد و به هنموع خودش خدمت کند. این شال نارنجی تاییدی است که ازاین سیستم و آقای مهندس می شود گرفت و تحولی که در رفتار و گفتار حسن عزیز ایجاد شده گواه این مهر تایید است.
چه خوب است که یک رهجوی لژیون تولید داشته باشد و بداند که برای چه به کنگره 60 آمده. چه بهتر که آموزش را دریافت کرده باشد و رهجویانش انتقال دهد. راهنما هیچ چیز از رهجو نمی خواهد مگر بیداری رهجو.

^{پیام تولد حسن عزیز:}
 

^{حسن عزیزم
باید در این راه به کوشش های مداوم خویش ادامه دهید؛حتما میدانید که چه میگوییم؟!
یک پادشاه یا حاکم مقتدر باید کل برنامه خود را به اجرا در بیاورد تا در جای خود محکم و استوار باشد.}

اعلام سفر:

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی، شیره و تریاک. روش درمان دی اس تی. داروی درمان اوتی. 10 ماه و چهل روز سفر کردم به راهنمایی استاد خوبم آقای احسان پورپشنگ؛ رهایی از دام اعتیاد 5 سال و سه ماه و 26 روز. رهایی سیگار 5 سال و یک ماه؛ ورزش در کنگره: شنا، والیبال.

خواسته ی مسافر:

امیدوارم که خواسته ی جناب مهندس، در راستای عمومی شدن و گسترش علم کنگره 60 تحقق پیدا کند.

سخنان مسافر:

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد/ چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد. تشکر می کنم از آقا احسان، راهنمای محترم که من هنوزهم کلید مشکلاتم را از ایشان دریافت می کنم. این پیام و صحبت های آقا احسان کلید قفل مشکلات را می دهند. کنگره یک ساختار کاملا علمی است، شک نکنید. آقای مهندس قبل از تأسیس کنگره، اولین مقاله علمی را به دانشگاه زاهدان ارائه دادند. صورت مسئله اعتیاد و سیستم ایکس در کنگره یک موضوع کاملا علمی و پزشکی است. درمان کامل یکسری بیماری چون درمان صرع و ام اس و... در اینجا انجام می شود. سی دی سیاهچاله های آقای امین را به شما توصیه می کنم؛ این سی دی را گوش کنید. در مقابل فرماندهی عقل، فرماندهی نفس است. هرکسی برای خودش ایده هایی دارد؛ مثلا داشتن خانه و ماشین. ما در کنگره یاد گرفتیم بهترین و ایده آل ترین چیزاین است که زیر سایه ی آرامش باشیم. حکم عقل باید اجرا شود. حرفی درآن نیست. اجرا شدنش انرژی زاست. میوه اش شیرین است. اعتماد به نفس بالا می رود. حالا اگر انجام نشد باید چکار کنیم؟ اگر تمام تلاشمان را کردیم و جواب نداد، به هر دری زدیم و جواب نداد، اینجا چه می شود؟ نوع نگاه و برداشت مهم است؛ که من تلاش کردم، ولی نشد. نیروهای منفی همین روی نشدن ها تمرکز می کنند. حس های منفی را القا می کنند، تمسخر می کنند و در ادامه اگر برداشت من درست نشود، من را به سکون وادار می کند که همین موضوع اول تمام بدبختی هاست. اما می توان جوری دیگر برداشت کرد. نوبت باران محفوظ است. اقای مهندس می گویند که هستی انرژی را ذخیره می کند. انرژی هیچوقت از بین نمی رود. این تلاش های من جایی ذخیره می شود برای روزی دیگر. مهم تلاش من است. استاد امین هم فرمودند که ما مامورهستیم به تلاش. مامور به خدمت هستیم. دنبال جواب و نتیجه نیستیم.
در مورد تولدم، تشکر می کنم ازهمسفرم که لطف کردند و در تولد من شرکت کردند. من هر کاری می کنم اول باید خواسته داشته باشم. درمان اعتیادم را خواسته ام به انتها رساند. در زمان تخریب مدتی نامزد اعتیاد بودم، نامزدی هم شیرین است. عقل و ایمانم مسدود بود. مواد به من می گفت به تو قوت می دهم، من هم به میگفتم وقتم را برایت می گذارم. اما کم کم از نامزدی  بیرون آمدیم و عقد هم شدیم و دیگرهیچکدام همدیگر را تنها نمی گذاشتیم. خیلی از جاها نمی توانستم بروم، چون اجازه اش را نداشتم. اما امروز که اینجا هستم از کنگره 60 تشکر می کنم، از راهنمای خوبم آقا احسان، از آقای مهندس و همچنین خانواده محترم ایشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند تا انسان ها به آرامش برسند و زیر سایه آرامش زندگی کنند. از تمام کسانی که در این تولد شرکت کردند، ممنونم.

مرزبان کشیک: مسافر رضا

18