دهمین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ ، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه « وادی ششم و تاثیر آن روی من » روز پنجشنبه 30 مرداد ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد .
خلاصه سخنان استاد:
یاد الله در هر جا یاد خود از قطره به اقیانوس است. سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، در ابتدا از ایجنت و لژیون مرزبانی تشکر میکنم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند. خدا قوت میگویم به مرزبانان دوره قبلی و یک تبریک هم میگویم به مرزبانان دوره جدید و امیدوارم هر دو گروه در ادامه راه موفق باشند و در این مسیر ادامه دهنده راه باشند. تبریک به افرادی که توانستند شال کمک راهنمایی را از دستان پر مهر آقای مهندس دریافت نمایند.
اما دستور جلسه در مورد وادی ششم و تاثیر آن روی من که میگوید حکم عقل را در قالب فرمانده به طور کامل اجرا کنیم. من تا قبل از ورود به کنگره فکر میکردم که کار عقل و مغز یکی است و از هم جدا نمیگرفتم و بعد از آمدن به کنگره و استفاده از آموزشهای کنگره متوجه شدم این دو متفاوت هستند. مغز جز صور آشکار ما است و تشکیل شده است از یک سری نورونها و سلولهای عصبی و سلولهایی به نام کالیا است. کار اصلی مغز مدیریت تمامی ارگانهای بدن با استفاده از دریافت پیامها از سرتا سر بدن توسط حواس میباشد و آنها را پردازش میکند و دوباره توسط سیگنالهای الکتریکی و شیمیایی به سراسر بدن ارسال مینماید.

اما تعریفی از عقل که برای ما کردهاند این است که جز صور پنهان است و حکم پیغمبر درون را دارد و مثل ترازو عمل میکند و فرایزدی دارد. تعریف دیگر که جا دارد خودم به آن اشاره کنم، نیروی که قدرت تفکر و استدلال و تشخیص خوب از بد و انتخاب درست از نادرست را به ما میدهد. عقل که در انسان است و پیشرفتهترین عقل در بین موجودات در انسان است ولی با این حال گاهی اوقات اشتباهاتی انجام میدهد و تعقل را از دست میدهد. تعقل زمانی است که روی افکار مثبت تمرکز دارد و به افکار مثبت میپردازد و نتیجهگیری درستی انجام میدهد. در جهان تاریکیها ما افکار مثبت نداشتیم.
این اطلاعاتی که به عقل میدهیم ازکجا میآید؟ از حواس میآید خوب حسهای یک مصرف کننده به چه صورت است، حسهای یخ زده حسهایی که دیگر خاموش شده ولی بعد در سفر این حسها آرام آرام بیدار میشوند چون اطلاعات سالمتری میرسد اما این اطلاعات درست عقل که مانند قاضی یا یک حاکم قرارگرفته آیا میتواند اطلاعات درست دریافت کند، پس ما از دو جنبه دچار مشکل بودیم یکی از حسها بود و یکی دیگر از مشکلات مشکل دانایی ما بود، یعنی دانایی وقتی اندک باشد هر چقدر حسها بخواهد خوب کار کند چون اینها در طول همدیگر تربیت میشوند و عمل میکنند، نمیتوانند درست عمل کنند اینجا برای بالا بردن دانایی چکار کردیم، تفکر زمانی که مثبت باشد تعقل حساب میشود، وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود ما باید یاد بگیریم به چه چیزهایی فکر کنیم و به چه فکر نکنیم یعنی ما باید یاد بگیریم در چه زمینهای فعالیت کنیم و فکر منفی نکنیم و مثبت بیاندیشیم.

وقتی در سه چهار وادی ابتدایی که روی تفکر کار میکند ما برای بالا بردن دانایی چکار میکنیم تفکر تجربه و آموزش، خوب این سه در من چگونه شکل میگیرد با خواندن وادیها با نوشتن سیدیها با گرفتن آموزش در لژیون و این درگاهها روز به روز رشد میکند، سیستم عقل چگونه باید کار کند یکی حواس که انتقال میدهد یکی دانایی است این وسط اتفاقی که میافتد در نفس ماست، نفس در جهانبینی خواندیم حکم مشاور را دارد یعنی بستگی دارد درکدام مرحله باشد اگردر مرحله نفس اماره باشد در مرحله حیوانی باشیم خواستههای ما چیست؟ نشانه نفس این بود که خواسته داشت. راه خروج از نفس اماره چیست؟ بالا بردن داناییهاست.
یعنی در پی آموزش گرفتن و بالا رفتن دانایی آرام آرام وارد مرحله نفس لوامه میشویم. هرچه تزکیه و پالایش ما بیشتر باشد یعنی داریم وارد نفس مطمئنه میشویم یعنی تمامی خواستههایی که میخواهد به عقل برسد انگار خود به خود یک فیلتر وجود دارد و خواسته نامعقول پایین میآید چرا؟ چون میدانیم که باید به چه چیزهایی فکر کنیم وقتی فکر کنیم میدانیم آنکه ارزشمندتر است را در اولویت قرار میدهیم و مثل یک پرونده در اختیار قاضی قرار میگیرد، حالا میخواهیم ببینیم که آیا ما به فرمان عقل نزدیک شدهایم و آیا فرامین عقل را اجرا میکنیم؟ راه تشخیصش این است که وقتی به فرامین عقل عمل کنیم در صراط مستقیم قرار میگیریم، و نشانه در صراط مستقیم قرار گرفتن آرامش و آسایشی است که به زندگی ما میآید. فرمان عقل هم مثل نقطه تحمل است یعنی با آموزش گرفتن ذره ذره و روزبهروز دامنه اطلاعات وسیعتر وکاملتر میشود و شخص میتواند فرمانهای بزگ را هم اجرا کند. مهمترین چیزی که من اجرا کردهام و به رهجوهایم هم توصیه میکنم این است که ببینیم چه کسانی موفق هستند و از آنها الگو بگیریم.
تایپ: مسافر حسین و همسفر پیمان
عکس: مسافر یحیی
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
107