English Version
This Site Is Available In English

عقل هست و نیست و پیامبر درون و روزنه وجود من است

عقل هست و نیست و پیامبر درون و روزنه وجود من است

جلسه پنجم از دوره سی‌وششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی مسافر حمید، نگهبانی مسافر محمداسماعیل و دبیری مسافر ابوالقاسم، با دستور‌‌ جلسه "وادی ششم و تأثیر آن روی من" پنج‌شنبه 30 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱7 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر؛
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر می‌کنم. خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز "وادی ششم و تأثیر آن روی من" می‌باشد؛
همه ما می‌دانیم یک مصرف کننده برای درمان باید یک شناخت خوب از خودش داشته باشد و ما درکنگره60 این شناخت را به خوبی از سی‌دی‌ها و چهارده وادی می‌آموزیم. از وادی یکم تا چهارم ما یاد می‌گیریم که چگونه و به چه چیزهایی فکر کنیم، حتی یاد می‌گیریم به چه چیزهایی فکر نکنیم. در وادی پنجم من یاد گرفته‌ام که آن تفکر و تصویری که در ذهنم مجسم کرده‌ام حتی اگر به تعقل هم رسیده باشد یعنی تفکر مثبت و خوبی باشد من تا آن را در این بُعد از حیات به اجرا در نیاورم، آن تفکر بود و نبودش برای من فرقی نمی‌کند. در وادی ششم آقای مهندس از عقل و فرمان عقل صحبت می‌کنند؛

اینکه عقل چه هست، در کجا هست؟ ما اطلاع درستی از آن نداریم و من بعد از ساعت‌ها تفکر روی این موضوع به این نتیجه رسیدم که؛ عقل هست و نیست من، بود و نبود من و پیامبر درون من و روزنه وجود من است. عقل روزنه‌ای است که هر چقدر من از ضدارزش‌ها فاصله بگیرم و به ارزش‌ها بپردازم، این نور ایمان در تاریکخانه وجود من می‌تابد و می‌توانم به تاریکی‌های درون خودم پی ببرم. حالا من که نزدیک 30سال مصرف‌کننده مواد مخدر بودم، آیا من هم از نعمت عقل برخوردار بوده‌ام یا نه؟! قطعاً بوده‌ام! خداوند متعال نعمت عقل را در تمام موجودات قرار داده است و آن چه که بین من و موجودات دیگر تفاوت ایجاد می‌کند، آن مقدار عقل است که متأسفانه من مصرف‌کننده با آن ساختارِ اعتیادی که در وجود خودم ساخته بودم، فرمان عقلم را زیر سؤال برده بودم.

در واقع با نقض فرمان‌های متعدد، توسط افکار غلط و مصرف مواد مخدر حس‌های خودم را آلوده نمودم و در نتیجه این پیامبر درونی خودم را زیر سؤال برده بودم. خودم می‌فهمیدم که در اشتباه سر می‌کنم، همان‌طوری که خداوند در کلام‌الله می‌فرماید: انسان به نفس خودش آگاه است. من دقیقاً می‌دانستم که دارم با مصرف سیگار و موادمخدر به شهر وجودی خودم آسیب وارد می‌کنم، اتفاقاً برای خلاصی خودم سعی هم می‌کردم، ولی چون موادمخدر مانند باتلاق می‌ماند، هرچه دست و پا می‌زدم بیشتر درون آن فرو می‌رفتم. معتقدم که خداوند به من توفیقی عنایت کرد تا موفق شدم در کنگره60 حضور پیدا کنم. در کنگره فهمیدم که تنها یکی از ساختارهایی که درون من وجود دارد اعتیاد است و متوجه شدم این ساختاری که به مدت 30 سال به آن تاریکی و انرژی داده‌ام، نمی‌توانم به یک باره متوقفش کنم و اگر هم یکباره این کار را انجام دهم، قطعاً در من تخریب‌های زیادی ایجاد خواهد کرد.

شاید در ظاهر، اعتیاد من درمان بشود ولی آن انرژی‌ای که بخاطر اعتیاد به دست می‌آوردم در ساختارهای تاریک دیگری درون شهر وجودی من ذخیره شده است که همان‌ها نیز باعث تخریب می‌شوند. در پایان این وادی آقای مهندس می‌فرمایند: که ما چگونه به فرمان عقل برسیم؟ شاید ظاهر کلمه فرمان عقل کمی سخت به نظر برسد، اما چنین نیست. برای رسیدن به فرمان عقل ما باید از کارهای کوچک شروع کنیم، مثلاً گوش دادن به فرمان‌های راهنما، همین سی‌دی نوشتن، به موقع در جلسات شرکت کردن، استخر رفتن و از همین امور شروع کنم. در سی‌دی یین و یانگ استاد امین این موضوع را زیبا شکافتند که انسان دو نیمه تاریک و روشن دارد، اینکه کدام نیمه در انسان غالب باشد بستگی به قدرت اختیار و انتخاب‌های خودمان دارد. از خداوند می‌خواهم ذره‌ای از آنچه که آقای مهندس از ما توقع دارند بتوانم با این آموزش‌ها، در کنگره و زندگی خودم کاربردی کنم تا بیشتر به فرمان عقل نزدیک شوم.
از اینکه به حرف‌های من توجه کردید متشکرم.

تایپ: مسافر حسن لژیون دوم و مسافر مسلم لژیون سوم
عکاس: مسافر عادل لژیون یکم
ویراستاری و ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم: گروه سایت امین قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .