« حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملا به اجرا درآوریم »

نهمین جلسه از دور دوم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی لژیون فیروزآباد فارس، ویژه مسافران، با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر امیرحمزه و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه « وادی ششم و تأثیر آن روی من » در روز سه شنبه مورخه ۱۴۰۴٫۵٫۲۸ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
« حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملا به اجرا درآوریم » انسان دارای دو صور هست صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار همین جسم خاکی؛ دست، پا، چشم که می بینیم و صور پنهان؛ حس، نفس، ذهن، آرشیو ذهن است که بحث امروز ما عقل است بعضی ها عقل را با مغز اشتباه می گیرند مغز جزء صور آشکار هست.
مثلا اگر دستم را می‌خواهم بیاورم بالا حتما باید مغز دستور به بدن من بدهد تا دستم بیاید بالا! اما عقل جزء صور پنهان است یک فرمانده ای است در جایگاه بالا و حکم می‌کند و حکمش هم باید اجراء بشود.
سه مرحله نفس داریم یکی مرحله نفس اماره هست یا همان اسب سرکش که هر طوری که دلش می‌خواهد دستور می‌دهد، یکی دیگر که نفس لوامه است که بعد از عمل ناشایست پشیمان می‌شویم. وقتی که به مرتبه نفس مطمئنه رسیدیم و مطمئن هستیم که یک عمل درست است انجام میدهیم. عقل حکم می‌کرد که من بلند بشوم و بروم در خانه ساقی و بیایم تخریب به جسم خودم بزنم خب عقل حکم می‌کرد و درست حکم می‌کرد و من هم انجام می دادم! دلیلش چی بود؟ دلیلش این بود که من دانایی نداشتم من اطلاعاتی نداشتم من دانش نداشتم، من آگاهی نسبت به مواد مخدر و تخریب آن نداشتم. استاد امین در جزوه چهان بینی۱ مبحثی داره به نام قلعه عقل؛ عقل به عنوان فرمانده نشسته و یا مثل یک پادشاه هست که در قلعه هستش و سرباز هایی اطراف قلعه نگهبان هستند که اجازه ورود هر اطلاعاتی را به این قلعه و پادشاه یا همان عقل نمی‌دهند ولی اگر اطلاعات اشتباه وارد قلعه شدند و رفتند به حضور عقل؛ عقل هم بر مبنای آن اطلاعات حکم صادر می کند. سربازان اطراف قلعه؛ عقل یا همان دانایی هستند همان آگاهی هستند که روز به روز از آقای مهندس، و دیدبانان محترم و راهنماهای محترم به ما می رسند مطالب جدید و دقیق و به روز به ما می رسند. این دانش و آگاهی ما را به فرمان عقل نزدیک و نزدیکتر می کند.
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

خلاصه و تایپ: مسافر محمد ( لژیون دوم )
ویرایش: مسافر بهنام ( راهنما )
ارسال: مسافر آرمین ( خدمتگزار سایت )