در خرابات مغان نور خدا میبینم
به بهانه دستور جلسه این دوره بر آن شدیم تا در خدمت راهنما همسفر منیره بوده و با ایشان گفتگویی داشته باشیم و از تجارب ایشان بهره ببریم. همسفر منیره و مسافرشان با آخرین آنتیایکس مصرفی قرص نالتروکسن و سقوط آزاد به مدت ۱۱ماه و ۲۶ روز با داروی شفابخش OT سفر کردند و در حال حاضر ۲ سال و ۸ ماه است که آزاد و رها هستند. ایشان در جایگاه راهنمایی در حال خدمت هستند.
در وادی ششم به یکی از بنیادیترین مؤلفههای صور پنهان انسان یعنی «عقل» اشاره میشود. با توجه به آموزههای کنگره۶۰ تأثیرگذارترین درسی که از این وادی گرفتهاید، چه بوده است؟
در دعای مرسوم کنگره۶۰ میخوانیم: «خدایا ما را با روشناییها آشنا گردان تا بهفرمان عقل نزدیک شویم» این دعا از همان ابتدای ورودم به کنگره جرقهای برای شناخت عقل و اهمیت آن در زندگیام شد. حدود پنج سال است که در کنگره آموزش میگیرم و از این بابت خدا را شاکرم که در این بستر با مفاهیم صور پنهان دقیقتر آشنا شدم. درس بزرگی که در این مدت گرفتم این بود که عقل مانند راهبر و راهنمایی است که انسانی که طالب درک عشق است را به وادی محبت میرساند و اگر نباشد، رسیدن به وادی چهاردهم ادعایی بیش نیست. انسان فقط و فقط باعقل میتواند سرشار از عشق شود و این عشق را بدون منت و چشمداشتی نثار همه مخلوقات کند.
لطفاً از تجربه خودتان در جایگاه خدمتی که در سایت داشتهاید، بگویید و اینکه آیا این خدمتها تأثیری برای ادامه راهتان تا جایگاه راهنمایی داشته است؟
خدمت سایت اولین تجربه جایگاه خدمتی من در کنگره بود. من بابت این اعتمادی که کنگره به من کرد و قدمبهقدم به من جرأت خروج از ترسهایم را داد بسیار مدیونم. با هر خدمتی که در سایت داشتم رفتهرفته حسهایم باز، دقتم بیشتر، استعداد و توانمندیهایم شکوفاتر میشد. این حرکت درواقع همان تجربه روشنایی و نزدیک شدن بهفرمان عقلی بود که در دعاها خواستارش بودم.
زمانی که شخصی به حاکمیت عقل رسید به آرامش نیز میرسد. آیا شما در این زمینه به نتیجه رسیدهاید و اگر اینگونه بوده آن را برایمان شرح دهید.
رسیدن به حاکمیت عقل مقصدی است که من هنوز در حال حرکت در مسیرش هستم؛ اما آرامشی که بیان کردید تلألؤ عقل است که در این مسیر تکاملی کموبیش از آن بهرهمند میشوم و لذتش غیرقابل وصف است. تجربه آخری که در این زمینه داشتم مربوط به فوت مسافر دومم است که اگرچه رابطه محبت عمیقی باهم داشتیم و رفتنش برایم خیلی سخت بود؛ ولی با آموزشهایی که دریافت کرده بودم پذیرش این مسئله به لطف الهی برایم با آرامش خاصی توأم بود و حتی میتوانم بگویم در این آرامش به درسهای ارزشمندی در زندگی دست پیدا کردم که در حالت عادی قادر به دستیابی به آن نبودم.

در وادی ششم به این نکته مهم اشارهشده است که از «فرماندهی عقل تا فرماندهی نفس اماره ازنظر مکانی یک مو فاصله است؛ ولی ازنظر زمانی هزاران سال به طول میانجامد» نظر شما در این خصوص چیست؟
این جمله بسیار قابلتأمل است و آنچه به من القاء میکند این است که اگرچه ازنظر مکانی فاصلهای بین فرمانروایی عقل تا فرمانروایی نفس اماره نیست؛ اما کسی که بخواهد در یکی از این دو مکان قرار بگیرد باید زمان طولانی را صرف کند. یعنی من یکشب عاقل نمیشوم و برای خارج شدن از تاریکیها نباید به دنبال معجزه باشم؛ بلکه سالها باید وقت بگذارم و تلاش کنم البته بالعکس آنهم صادق است، کسی یکدفعه در دام خواستههای نفس اماره قرار نمیگیرد و این بیانگر آن است که او سالهاست که در تاریکی دستوپنجه نرم میکند و باید نگاه واقعبینانه داشته باشد تا بتواند جهت خود را عوض کند.
به نظر شما چگونه آموزشهای کنگره برای کمک به اعضاء در جهت رسیدن بهحکم عقل تأثیرگذار است؟
آموزشهای کنگره در کنار فرصت خدمتی که به هرکدام از اعضاء میدهد در رسیدن بهفرمان عقل بسیار مؤثر است. من به جرأت میتوانم بگویم که در جایگاههای خدمتی که کنگره در اختیارم گذاشت و به من اعتماد کرد، توانستم بدون پرده با گرهها و تاریکیهایم روبرو شوم و درصدد رفع و خارج شدن از آن برآیم. بارها به رهجوهای خودم گفتم که هیچ جایی را نمیتوان پیدا کرد که آموزش میدهد و برای عملی کردن آموزشها به انسان فرصت میدهد و در این فرصتی که میدهد قدمبهقدم همراه فرد است و مهمتر از آن، خطاها را به رخ نمیکشد؛ بلکه بامحبت، قدرت رفع آن را میدهد. این همان جهتی است که انسان در مسیر فرمان عقل باید طی کند.

چرا کنگره۶۰ به اهمیت حاکمیت عقل تأکید میکند و به عبارتی عدم حاکمیت قوه عقل چه تبعاتی میتواند برای یک مصرفکننده و یا حتی هر فرد دیگری داشته باشد؟
یک مصرفکننده یا هر فردی که با تاریکی درگیر است باید چشمانداز وسیعی را برای خود ترسیم کند و زندگی و مسئله خود را محدود به دوره زمانی کوتاه نبیند. دفتر زندگیاش را پر از فصلهایی بداند که یکفصل آن از گذرگاه اعتیاد یا مشکلی دیگر میگذرد؛ اما تمام کتاب این نیست و موضوع کتاب در جهت تکامل و رسیدن به حاکمیت عقل است که برای رسیدن به آن باید از جهل، نفرت، قهر، فقر، بیماری و غیره گذر کرد. این است که در دعای کنگره میگوییم: «تاریکیها را تجربه کردیم ما را با روشناییها آشنا گردان تا بهفرمان عقل نزدیک شویم».
حضور شما در طی این چند سال در کنگره و بهرهمندی از آموزشهای آن تا چه اندازه بر زندگی شما و روابط بین اعضاء خانوادهتان تأثیر داشته است؟
حضور من در کنگره و دریافت آموزشهای نابش تأثیر به سزایی در زندگی و روابط خانوادگیام داشته که بابتش خدا را بسیار شاکرم؛ اما اگر بخواهم دقیقتر بیان کنم شروع خدمت در جایگاه راهنمایی دریچههای ژرفی را ازنظر مادی و معنوی در زندگیام باز کرد که من را به شگفت آورده و من را تا بینهایت مدیون کنگره و آموزشهایش کرده است.
معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
گفتوگو با راهنما همسفر منیره نشاندهنده حقیقتی روشن، صبر و عشق ایشان در کنگره بود. سخنان باارزش این همسفر نهتنها بازگویی تجربههای شخصی؛ بلکه ارزش بیشازپیش کنگره۶۰ را برای همه رهجویان در مسیر درمان روشن ساخت. ازایشان تشکر و قدردانی کرده و امید است این قلم نیز الهامبخش نیرویی دوباره برای ادامه مسیر در دل همه افراد باشد.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شادی
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
ویرایش: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت همسفران
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
224