در راستای بخشش،موارد بسیاری آموختم

بنام قدرت مطلق

نهمین جلسه از دوره ی اول کارگاه های خصوصی لژیون سردار نمایندگی لواسان به استادی مسافرمصیب و دبیری مسافر شاهین با دستور جلسه "وادی ششمو تاثیر آن روی من" در تاریخ ۱۴۰۴/۵/۲۹ رأس ساعت آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که به من لطف کرد و من را در این جایگاه قرار داد. سعادتی شد در خدمت شما باشم تا آموزش بگیرم و همچنین آموزش دهم. من گذشته خوبی نداشتم زیرا ضمن اینکه دارای عقل بودم ، نمی توانستم از آن به خوبی استفاده کنم. سال قبل که به کنگره آمدم با کمک خداوند و زحمت های راهنمای عزیزم ، در لژیون سردار متوجه شدم که من هم باید ببخشم. برخی از افرادی که تازه به کنگره آمده اند ، فکر می کنند اینجا طلب پول می کنند و دارای هزینه هست بلکه اینطور نیست. اینجا دلی است و کاملا رایگان است. هر کسی دلش بخواهد کاملا با اختیار خود هر چقدر که در توانش باشد می تواند ببخشد. مستلزم این است که دلت بخواهد. با گذشت زمان و کسب آموزش و تجربه ، این عشق و محبت در دل شما هم تجلی پیدا می کند. درون من هم تجلی پیدا کرد. در زمان مصرف ، فکر می کنیم هر چقدر برای خود نگه داریم ثروتمند می شویم. در صورتی که اینطور نیست. من اگر بتوانم ببخشم خیلی موارد دیگری می توانم به دست آورم. از زمانی که این را یاد گرفتم توانستم به افراد ببخشم. حتی در محیط بیرون. حتی به فردی که مصرف کننده است. من این درس را در کنگره ۶۰ آموختم. کنگره ۶۰ راه زندگی را به من آموخت. من در راستای بخشش بسیار آموختم. در زمان قبل از سفر حتی به دنبال مبالغ نا چیز هم می رفتم. شما سعی و یاری خود را در زمینه بخشش انجام بدهید ، قطعا نتیجه آن را خواهی دید.

لژیون سردار با زور نیست بلکه کاملا با عشق و محبت است. از خداوند می خواهم خداوند من را در این زمینه کمک کند و بتوانم همینطور که امسال برای دنوری قدم برداشتم ، بتوانم در آینده نیز برای پهلوانی قدم بردارم. خدا را شاکرم که در اینجا صاحب این صندلی هستم. من در سفر اول خواستار این بودم که دبیر شوم ، الام هفت جلسه دبیری من تمام شد. الان هم تلاش می کنم برای نگهبانی زیرا خواسته من این است. من می خواهم اینجا زندگی کنم. خواسته این را دارم که بتوانم به یک مصرف کننده را را نشان دهم و به او ذره ای از عشق و محبت را نشان دهم که بتواند طعم محبت را در زندگی و خانواده خود بچشد. من نمیدانستم چطور زندگی کنم. اما در کنگره یاد گرفتم که من هم دارای عقل هستم. من هم می توانم درست زندگی کنم ، من هم می توانم فحش ندهم ، من هم می توانم غیبت نکنم و ناسزا نگویم. آموزش های کنگره برای من از هر آموزش دیگری که دیده ام بسیار با ارزش تر است. خدا را شکر می کنم که بذرم را در اینجا کاشته ام و حالا باید قوی تر شوم. ممنون از اینکه به صحبت هایم توجه کردید.

با احترام مسافر سینا