جدال بین نفس اماره و عقل

در خدمت راهنما همسفر مینا هستیم؛ ایشان به همراه مسافرشان با تخریب ۲۵ سال و آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره تریاک وارد کنگره شدند به روش DST همراه با داروی  OT به راهنمایی مسافر ابراهیم و همسفر باران سفر کردند و اکنون هم مدت شش سال و ۱۰ ماه و ۲۴ روز است که آزاد و رها هستند. ورزش در کنگره والیبال.

در وادی ششم ما می‌آموزیم که باید به فرمان عقل نزدیک شویم. منظور از فرمان عقل چیست؟ و برای این‌که ما به فرمان عقل برسیم، باید چه کارهایی انجام دهیم؟

منظور از فرمان عقل، این است که‌ هر چه عقل من فرمان داد؛ همان را اجرا کنم. هر کدام از ما در وجودمان یک فرمانروا داریم به نام عقل و در طی مسیر زندگی و مراحل تکامل باید به فرمان آن برسیم؛ مانند خداوند که فرمانروای کل هستی است و هرچه فرمان می‌دهد در سراسر گیتی به انجام می‌رسد. ما هم باید به جایی برسیم که هرچه عقل حکم کرد همان را انجام دهیم ولی متاسفانه به دلیل ضد ارزش‌هایی که تاکنون انجام داده‌ایم و حس خودمان را آلوده کرده‌ایم، عقل از فرمانروایی برکنار شده و نفس ما حکومت را در دست گرفته و هر چه نفس فرمان می‌دهد،‌ همان را اجرا می‌کنیم.

حال اگر بخواهیم؛ دوباره عقل فرمانروایی را به‌دست گیرد؛ باید دانایی کسب کنیم، آموزش بگیریم، اطلاعات و آگاهی خود را بالا ببریم، تجربه کسب کنیم‌‌ و ذره‌ذره شروع کنیم از ضد ارزش‌ها دوری کردن و به سمت ارزش‌ها حرکت کنیم تا بتوانیم ذره‌ذره عقل خود را افزایش دهیم، قوه تشخیص پیدا کنیم و شروع کنیم؛ فرمان‌های عقل را اجرا کردن، از کارهای جزئی شروع کنیم تا بتوانیم کارهای بزرگ‌تر هم انجام دهیم.

اگر من بتوانم همان موقع که عقل فرمان می‌دهد؛ فلان کار را انجام بده، انجام دهم کم‌کم در من اعتماد به نفس به وجود می‌آید و حواسم باشد، عقل فرمان می‌دهد ولی نفس اماره مرتب تکرار می‌کند که حالا بگذار برای بعد انجام بده و این حقه نفس است و اگر من همان موقع بدل آن را به نفس بزنم، کم‌کم آن نفس از حکومت بر کنار می‌شود و عقل دوباره جایگاه خود را به‌دست می‌آورد و در واقع صدای نفس روز به روز کم‌تر می‌شود و صدای عقل بیشتر به گوش می‌رسد.

آقای امین در جزوه جهان‌بینی از مدل قلعه عقل برای توضیح این وادی استفاده کرده‌اند، نقش جهان‌بینی در وادی ششم چیست؟

مقوله جهان بینی، دیدگاه، نگرش، احساس، ادراک و برداشت من را نسبت به خودم، محیط پیرامونم و جهان هستی تغییر می‌دهد. وقتی صحبت از تغییر نگرش نسبت به خودمان می‌شود؛ یعنی باید نسبت به احوالات خودمان به شناخت و آگاهی برسیم و بخش عمده‌ای از این آموزش‌ها در وادی‌ها، سی‌دی‌ها و آموزش‌های جهان‌بینی است.

در وادی ششم هم صحبت از عقل و نفس است و تسلط نفس‌اماره بر عقل و جدال بین این دو نیرو است. در این مبارزه عقل، بدون شناخت، آگاهی و جهان‌بینی به پیروزی نمی‌رسد؛ من باید همیشه در حال ارتقای جهان‌بینی خود باشم تا تفکرات و دیدگاهم درست شود، زمانی‌که تفکر من سالم شود؛ ایمان، عمل، حس و عقل من سالم می‌شود.

اگر آموزش‌های جهان‌بینی نباشد؛ نمی‌توانم به فرمان عقل برسم، عقل سالمی داشته باشم و از صلح و آرامش هم خبری نیست.

توصیه شما به همسفرها برای توجه و اجرای وادی ششم در طول سفر چیست؟

من همسفر وقتی وارد کنگره می‌شوم؛ اول این‌که باید حافظ حرمت‌ها و قوانین کنگره باشم و نکاتی که در کنگره به من گفته می‌شود را مو به مو اجرا کنم؛ همین فرمان‌های کوچک را که به من گفته می‌شود را اجرا کنم، مثلا تجسس در کار مسافرم نکنم، به او احترام بگذارم، به او اعتماد کنم‌‌ و به آموزش‌های خودم بپردازم؛ وقتی فرمان عقل می‌گوید: الان موقع حضور در جلسه است به موقع حضور داشته باشم، کنگره را در اولویت زندگی خودم قرار دهم، به موقع سی‌دی بنویسم، خدمت کنم، در تمام قسمت‌های کنگره حضور به موقع داشته باشم تا به نتیجه و هدف برسم و برنامه‌ریزی داشته باشم در زندگی تا بتوانم به همه کارهایم برسم.

به نظر شما منظور از تغییر نگرش که ما باید نسبت به خودمان داشته باشیم چیست؟

ما سال‌ها در تاریکی‌ها به سر بردیم و در اثر همین جهل و نادانی به یک‌سری باورهای منفی رسیدیم؛ نگرش ما نسبت به خودمان تغییر کرد و توانایی‌هایی که داشتیم در اثر ضد ارزش‌ها کم‌کم به خواب رفت، ناامید، بی‌انگیزه، بی هدف و دچار یک‌سری ترس‌ها شدیم، اعتماد به‌نفس خودمان را از دست دادیم و ارتباط اجتماعی‌مان کم‌رنگ شده بود ولی الان زمان آن رسیده که دیدگاهمان را نسبت به خودمان تغییر دهیم، نیروهای خفته را با شناختی که از خودمان به‌دست می‌آوریم، بیدار کنیم و با گرفتن آموزش‌ها نقاط قوت و ضعف خودمان را شناسایی کنیم و به اصلاح آن‌ها بپردازیم. وقتی نگرش و تفکر ما تغییر کند؛ روی خودمان کار کنیم، کم‌کم عزت نفس در ما پیدا می‌شود و عملکرد ما در جنبه‌های مختلف زندگی بهبود پیدا می‌کند، روابطمان با دیگران درست می‌شود، انگیزه در ما ایجاد می‌شود و برای رسیدن به اهدافمان تلاش می‌کنیم؛ همین‌که می‌پذیریم، نقاط ضعفی داریم در ادامه سعی می‌کنیم اصلاح کنیم و این‌که با خودمان مهربان باشیم به جای انتقاد و سرزنش با خودمان با ملایمت و صبوری رفتار کنیم تا در نهایت محیطی مثبت و پرانرژی برای خودمان ایجاد کنیم.

کلام آخر...

در کنگره آموختم که باید آموزش بخشی از زندگی من باشد؛ یعنی قبل از هر کاری که بخواهم انجام دهم، نیاز به آموزش دارم، اگر آموزش نباشد، اصلا زندگی معنا، مفهوم و لذت نخواهد داشت و با آموزش است که می‌توانم تمام مسائل زندگی‌ام را در کمال آرامش حل کنم.

از خدواند سپاسگزارم که استادان بزرگواری چون آقای مهندس و خانواده محترمشان را سر راه من قرار داد و این بستر آموزشی را برای ما فراهم کردند، از صمیم قلبم از آن‌ها تشکر می‌کنم و امیدوارم که همیشه سالم، شاد، تندرست و سایه‌ ایشان مستدام باشد.

مصاحبه کننده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
طراح سوال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم) همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم) و همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد