به بهانه قبولی در آزمون راهنمایی و تجربه جایگاههای خدمتی مختلف گفت و گویی دوستانه با همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر بهناز داشتهایم.

۱. لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر. ما با بیش از پنج سال تخریب وارد کنگره شدیم. آخرین آنتیایکس مصرفی مسافرم هروئین و شیشه بود. حدود یک سال با راهنمایی راهنمایان گرامی آقا علیرضا، خانم طاهره و خانم بهناز سفر کردیم. اکنون حدود سه سال و یازده ماه از رهایی اول ما میگذرد. مسافرم یک بار دیگر سفر مجدد داشتند که حدود دو سال و یک ماه از رهایی ایشان نیز میگذرد. خدا را شکر در حال حاضر مسافرم در جایگاه مرزبانی نمایندگی سیمرغ خدمت میکنند و به امید خدا بهزودی هر دوی ما شال نارنجی را از دستان پرمهر آقای مهندس دریافت خواهیم کرد.
۲. شما یک دوره مرزبان بودید. لطفاً از حال و هوای مرزبانی برای ما بگویید.
دوره مرزبانی یکی از شیرینترین و پرآموزشترین دورههای خدمتی در کنگره است. اگر خدمت بهدرستی انجام شود، رشد، تغییر و پختگی برای شخص اتفاق میافتد. امیدوارم این تغییرات در من هم شکل گرفته باشد. بزرگترین آموزش کنگره نظم است و مرزبان اگر خودش منظم نباشد، نمیتواند این نظم را در محل خدمت پیاده کند. از دستاوردهای مهم این دوره برای من این بود که تمام تلاشم را کردم تا انسان منظمتری باشم.
۳. شیرینترین خاطرهی دوره مرزبانی شما چه بوده است؟
دریافت شال مرزبانی برایم بسیار بهیادماندنی بود؛ اما خاطرات شیرینتری هم داشتم. برای مثال لحظههایی که از نزدیک با تازهواردان در ارتباط بودم، حال خرابشان را درک میکردم و بعد از مدتی تغییراتشان و نور امیدی که در چشمانشان پیدا میشد را میدیدم. این لحظهها برایم لذتبخش بود و هر بار بابت آنها خدا را شکر میکردم.
۴. برای همسفرانی که مسافرهای بدحال یا نامتعادل دارند، چه توصیهای دارید؟
در کنگره۶۰ جملهای هست که برای من بسیار الهامبخش بوده است: «نوبت باران محفوظ است.» وقتی مسافرم برگشت خورد، این جمله نقطه امید من بود. نگرانی همسفرانی که مسافرشان خوب سفر نمیکند، کاملاً قابل درک و لمس است؛ اما مطمئن هستم اگر همسفر تلاش خودش را بکند و ناامید نشود، مسافر در بهترین زمان ممکن به تعادل و درمان میرسد. یادمان باشد گاهی همسفر هنوز نتوانسته مسافر را به راهنمایش بسپارد و با دخالت یا تکرار رفتارهای بیثمر گذشته مانع حرکت او میشود. این دوران بسیار حساس است و تمرکز روی حال خوب خودمان، بهترین کمک به مسافر است.
۵. در میان وادیها، به کدام وادی علاقه بیشتری دارید؟
ما چهارده وادی داریم که برای رسیدن به عشق طراحی شدهاند. شروع این مسیر با وادی یکم است که تفکر را به من میآموزد و هر وادی، آموزش ناب خودش را دارد. این وادیها از هم جدا نیستند و برای رسیدن به هر کدام باید مراحلی طی شود. آرزوی من رسیدن و درک واقعی وادی چهاردهم است، بهویژه خطابه دوم از «عقاب سفید» با نام «امواج» که عشق را به زیبایی توصیف میکند.
۶. به نظر شما، راهنما چگونه میتواند رهجو را با کنگره همراه کند؟
ما جزوهای داریم به نام «شرح وظایف» که در آن، وظایف یک راهنما بهروشنی بیان شده است. مهمتر از همه، ما استاد بزرگی مانند آقای مهندس داریم که تمام نکات لازم را برای راهنما و رهجو آموزش میدهند. اگر راهنما این آموزشها را عملی کند بهترین نتیجه حاصل میشود. بسیار دیدهایم که راهنماها با پیروی از این آموزشهای ناب در احیای دوباره رهجوها موفق بودهاند و آنها را به مقصد رساندهاند.
۷. چند کلمه میگویم، حستان را کوتاه بیان کنید:
وادی چهاردهم (عشق): مقصد نهایی.
همسفر: انتخابشده برای رشد کردن.
لژیون سردار: یکی از ستونهای اصلی کنگره و برای من، محل امتحان.
مصاحبه کننده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر صنم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
128