English Version
This Site Is Available In English

ما نویسنده زندگی خودمان هستیم

ما نویسنده زندگی خودمان هستیم

پازل وسیله‌ای است برای بازی که با کنار هم قرار گرفتن قطعاتش، شکلی مشخص و کامل پدیدار می‌شود. برای این کار باید از شواهد، مدارک، رنگ‌ها و بریدگی‌های قطعات استفاده کنیم تا هر قطعه در جای درست خودش قرار بگیرد. پازل درست مانند ما انسان‌هاست؛ قطعات آن، همان افکار و اندیشه‌های پراکنده‌ی ما هستند که بی‌نظم و در هم ریخته‌اند. ما باید این قطعات را پیدا کرده و با نظم در کنار هم بچینیم تا در نهایت به تصویر مشخصی از خودمان برسیم. اگر یک قطعه‌ی پازل نباشد، تصویر کامل نمی‌شود؛ همچنین نمی‌توان هیچ قطعه‌ای را به زور در جایی قرار داد که متعلق به آن نیست. سفر ما هم مانند همین بازی پازل است. مهندس اعتقاد دارد که کل زندگی یک بازی است و ما بازیگر آن هستیم. هرکدام از ما بسته به ظرفیت و توانایی‌ خود، نقش‌های مختلفی در این بازی پذیرفته‌ایم. از یک دیدگاه، زندگی بسیار جدی است و از دیدگاهی دیگر، آن‌قدرها هم جدی نیست؛ به عبارتی، هم سخت است و هم آسان.

آن چیزی که در نهایت پازل را کامل می‌کند، باید فرمانش صادر شود. این قضیه شوخی‌بردار نیست. اگر می‌خواهید مؤمن شوید، باید اذن آن برسد. اگر می‌خواهید از ظلمت خارج شوید، باید خداوند اجازه‌ی آن را بدهد. این‌ها شوخی نیستند. گاهی اوقات لازم است انسان در تاریکی، شکنجه و عذاب باقی بماند و حتی مصرف‌کننده باشد. به بعضی افراد نباید فشار آورد، زیرا برای آن قطعه‌ی آخر، باید فرمان صادر شود. تشکیلات الهی و نظام هستی بسیار دقیق و حساب‌شده است. ما حرکت و تلاش می‌کنیم تا ببینیم خواست خداوند چیست، اما نتیجه‌ی کارهایمان در طول زمان ظاهر می‌شود. تبدیل، تغییر و ترخیص نیز فرآیندهایی هستند که در گذر زمان اتفاق می‌افتند. بازی سفر، درست مانند رشد یک گیاه، زندگی یک انسان یا ساختن یک پازل، طراحی‌شده و هدفمند است.

ما هرکدام نویسنده‌ی زندگی خود هستیم. صفحه‌به‌صفحه زندگی را می‌نویسیم و خودمان نقش اول آن هستیم. این کتاب شبیه قالی است که باید گره‌به‌گره بافته شود. سیستم‌های فراموش‌شده‌ی ما دو بخش دارند: ۱. فیزیولوژی، ۲. فکر و اندیشه. هر دوی این بخش‌ها باید به چرخه‌ی طبیعی خود بازگردند و زمانی که این اتفاق می‌افتد، حال ما دگرگون می‌شود. سفر ما مانند چند توپ پشت سر هم است؛ وقتی توپ اول را می‌زنیم، بقیه‌ی توپ‌ها نیز به حرکت درمی‌آیند. وقتی ما برای رهایی قدم برمی‌داریم، انرژی درون ما در یک دایره شروع به حرکت می‌کند، مانند چرخش ماه به دور زمین. این انرژی به حرکت درمی‌آید و سیستم‌های ما را بازسازی می‌کند. این همان بازی‌ای است که در آن، سیستم خود را بازنویسی می‌کنیم. ما در کنگره ۶۰ این بازی را آماده می‌کنیم برای کسانی که می‌خواهند در این مسابقه‌ی بزرگ شرکت کرده و برنده شوند. اما برای بردن در چنین مسابقه‌ای، باید آمادگی داشته باشیم. زندگی، دریایی پرتلاطم است و مشکلات، بخشی از آن هستند. افرادی که فکر می‌کنند فقط خودشان مشکل دارند یا دیگران مشکلات آن‌ها را ندارند، سخت در اشتباه‌اند. این طرز تفکر موجب می‌شود که هیچ‌گاه به رهایی نرسند.

تصور نکنید راهنما از مشکلات شما بی‌اطلاع است. آن‌ها هم این مسیر را رفته‌اند و در طول زمان، مشکلات‌شان را حل کرده‌اند. هرکس این سفر را به پایان برساند، اولین برنده‌ی آن، خودش است. ما در حال نوشتن یک صفحه از زندگی‌مان هستیم، که مقدمه‌ای است برای صفحه‌ی بعدی. اگر صفحات گذشته را بد نوشته باشیم، آینده‌ی ما دچار مشکل می‌شود. در کنگره، ما به عمل سالم معتقدیم، نه به عملِ به ظاهر نیک. در این مکان چیزی به نام خرید و فروش وجود ندارد؛ کنگره محل کسب‌وکار نیست و ما اجازه نداریم به خانه‌ی یکدیگر رفت‌وآمد داشته باشیم. کسی گفت: «شراب حرام است.» اما باید دید چه کسی خورد؟ با که خورد؟ کجا خورد؟ چقدر خورد؟ گاهی ما تصویری در ذهن‌مان می‌سازیم و آن را با تصویری دیگر جایگزین می‌کنیم تا راه گریز و کلکی برای خود بسازیم. اما آن‌چه با انسان آغاز می‌شود و ادامه و بقایش نیز به‌عهده‌ی خود اوست، از هر چیزی برای خودش مهم‌تر است. زمانی که انسان راه درست را انتخاب می‌کند و اعمال را درست انجام می‌دهد، به مرحله‌ای می‌رسد که نور ایمان همانند امواج، در وجودش دمیده می‌شود؛ و این یعنی ایمان، تجلی نور خداوند در وجود انسان.

خلاصه سی‌دی بازی پازل
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر اتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .