English Version
This Site Is Available In English

باید می‌دانستم که خداوند در درون من است

باید می‌دانستم که خداوند در درون من است

در وادی نهم آقای مهندس در مورد نقطه تحمل صحبت می‌کنند. وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود. آقای مهندس می‌فرمایند: در تمام مراحل زندگی در هر حالتی باید نقطه تحمل خودمان را تغییر دهیم و بالا ببریم. این یک پیامی است برای کسی‌که قدم به دنیای جدیدی گذاشته است، مانند من و مسافرم که قبل از ورود به کنگره۶۰ شاید خیلی مطالب را از تراپیست و روان‌شناس می‌شنیدیم؛ اما چون ذهنمان تاریک و خاموش بود، مفهوم و عمق آن‌ را نمی‌دانستیم. وقتی به دنیای زیبای کنگره‌۶۰ پا گذاشتیم متوجه شدیم که چه‌قدر در اعماق تاریکی فرورفته‌ایم و به‌عبارتی نقطه تحمل‌ خود را در ضد‌ارزش‌ها تقویت کرده‌ایم. چه بسا که در باتلاقی بودیم، گرچه دست‌و‌پا می‌زدیم تا نجات پیدا کنیم؛ اما بیش‌تر فرو می‌رفتیم.

چند ماه که از آموزش‌هایم در کنگره۶۰ می‌گذشت نفسم را روبه‌روی خود قرار دادم، دستمالی از دانایی و تفکر به‌دست گرفتم و گرد‌وغبار آن‌را پاک کردم؛ اما هنوز بعضی از لکه‌های سیاه مانده بود و با تداوم در بالا بردن نقطه تحملم آن‌ها را هم پاک می‌کردم. متوجه شدم چه‌قدر نقاط تاریک و مبهمی دارم. تمام عمر در حال ناله و شکایت کردن از معبود خود بودم و فکر می‌کردم او است که این مشکلات و موانع را در زندگی‌ام به‌وجود آورده است؛ ولی باید می‌دانستم که خداوند در درون من است. حالا فهمیده‌ام که اگر تمرین کنم و نقطه تحملم را در ارزش‌ها بالا ببرم، چه‌قدر سود کرده‌ام. مسافرم هم خیلی تغییر کرده است؛ زیرا او هم تلاش می‌کند و به آرامش نسبی رسیده است. کسی‌که با یک کلمه حرف، پر از خشم، داد‌وفریاد می‌شد، حالا با یک لبخند از موضوع پیش آمده گذر می‌کند.

من دیگر در جمع مباحث غیبت و قضاوت دیگران حضور ندارم؛ اگر هم به اجبار باشم، سکوت می‌کنم؛ اگر سختی و مشکلی پیش رویم قرار بگیرد به‌جای گریه، زاری و خشم تدبیر می‌کنم تا با حل آن مشکل سربلند بیرون بیایم؛ چون دانسته‌ام که هر مشکلی برای ارتقاء روحم است؛ اگر قوی نباشم، نقطه تحملم به‌سمت ناامیدی و یأس می‌رود. در این دنیای جدید دریافتم که وقتی از اشتباه کسی بگذرم و پرخاش نکنم چه‌قدر شیرین است. چه‌قدر لذت‌بخش است وقتی کسی را قضاوت نکنم؛ چرا که شاید در آینده‌ای نه چندان دور من هم دچار آن معضل شوم. من این را یاد گرفتم که در کارهای ضدارزش هم نقطه تحمل بالا می‌رود؛ یعنی ناشکری و خشم از کمبودهایی که در زندگی‌ام دارم با مرور و تکرار مداوم و ناامیدی و ترسی که از آینده دارم؛ اگر مداوم باشد و تکرار شود، در این مورد هم نقطه تحمل بالا می‌رود و من را به نابودی سوق می‌دهد؛ زیرا تمام این کمبودها ریشه در وجود خودم است؛ باید دانایی خود را بالا ببرم تا دچار مشکل و سرخوردگی نشوم.

منبع: سی‌دی‌های وادی نهم
نویسنده: همسفر سوری رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر ملاحت رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .