قله مورد نظر کنگره، همان فرمان عقل است

بنام قدرت مطلق

چهاردهمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی لواسان به استادی مرزبان محترم مسافر فرزاد، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر مصیب با دستور جلسه «وادی ششم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه تاریخ 29 مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

قبل از هر موضوعی خداوند عزیز را بی نهایت شکر و سپاس به من فرصت دادند تحت حمایت خودشان به این مکان امن و مقدس آمده ایم تا از این دانایی استفاده کنیم و از جهل بیرون آییم تا کم کم صدا هایی را که باید بشنویم رعایت کنیم. داستانی داریم از عطار بزرگ که یکسری مرغ و پرنده با هم جمع می شوند تا به قله قاف بروند و سیمرغ را ملاقات کنند و سفر خود را شروع می کنند. رفته رفته داخل سفر خیلی از مرغ ها از ادامه سفر باز می ایستند. یکی بخاطر کار و زندگی ، دیگری برای زیبایی اش و دیگری هم بخاطر جهل. با گذشت زمان از تعداد مرغ ها کاسته می شود و در نهایت سی تا مرغ باقی می مانند و  به قله قاف می رسند. آنجا می بینند از سیمرغ خبری نیست و فقط خودشان سی تا مرغ هستند. در نهایت می بینند که فقط خودشان سی تا هستند و در نهایت به خودشان رسیده اند. آن سیمرغی که به دنبالش می گردیم همان فرمان عقل است. ما در پی هم روان شده ایم تا بدانیم آنچه نمیدانیم تا دانایی به دست آوریم و در نهایت به مکانی برسیم که از آن انشعاب یافته ایم و به فرمان عقل نزدیک شویم. قله ای که در کنگره به آن می خواهیم برسیم فرمان عقل است. در مسیر زندگی و سفر انسان حقیقتی هست که همیشه دو نیرو انسان را همراهی می کنند.

یکی مسئول الهام فجور و ضد ارزش ها است و دیگری به تقوا و ارزش ها فرمان میدهد. از ابتدا تا انتها زندگی انسان این دو مشاور همراه ما هستند و این خود انسان است که با قدرت اختیار خودش انتخاب می کند کدام مسیر را انتخاب کند و به کدام القا گوش کند. دانایی انسان ها به آن ها می گوید که در نهایت کدام را باید انتخاب کند که در زندگی به آرامش برسیم. فرمان عقل موضوع پیچیده ای نیست. فرمان عقل همان چیزی است که باعث می شود در نهایت به آرامش برسیم. فرمان فجور و ضد ارزش ها تا پایانی ترین نقطه زندگی انسان در جریان است. اسم آن را شیطان ، ضد ارزش و یا نیروی منفی می توان گذاشت. این نیرو مشغول سرگرم کردن انسان است تا متوجه عقل نشویم. مسئولیت این نیرو آن است که من را به سمت ضد ارزش ها سوق دهد. اول با سرگرم کردن انسان گام بر میدارد. قبل از ادامه صحبت هایم ، یک انسان مصرف کننده در مرحله قرار دارد که حتی نیروی ضد ارزش سمت ما نمی آید. انسان مصرف کننده خود به خود تحت فرمان ضد ارزش ها است. از لحظه طلوع آفتاب تا پایان وقت تحت فرمان ضد ارزش است. از سفر اول به بعد هم کار شیطان این است که تو را سر گرم می کند. باعث می شود از ارزش ها جا بمانم. باعث می شود از واحبات زندگی ام مانند درست دارو خوردن ، به موقع سر جلسه حضور داشتن و درمان شدن جا بمانم. حتی هنگام انجام واجبات  هم از واجباتی که اولویت بالا تری دارند جا بمانم. این بازی ها هیچ وقت تمامی ندارد. برای من فرمان عقل مساوی است با رحم و محبت. هر چقدر عاقل تر ، رحیم تر و با محبت تر. ملاک محبت است.

تایپ،عکس و بارگذاری: مسافر سینا