با اجرای فرمان های کوچک می توان به فرمان عقل رسید

جلسه یازدهم از دوره چهل و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه همسفران و مسافران شعبه دانیال اهواز با استادی راهنمای محترم مسافر شارود، نگهبانی مسافر منصور و دبیری مسافر علی با دستور جلسه وادی ششم و تاثیر آن روی من در روز سه شنبه مورخ 1404/5/28 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان  استاد:
سلام دوستان شارود هستم مسافر، تشکر می‌کنم از ایجنت محترم که اجازه دادند که در این جایگاه باشم خدمت کنم و انشالله خدمت گذار خوبی در این زمینه باشم. دستور جلسه وادی ششم و تاثیر آن روی من هست، [ حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا نمایید ] ما یک کتاب داریم به اسم چهارده وادی برای رسیدن به خود در این کتاب چهارده تا موضوع وجود دارد و هر کدام از این موضوع  ها به من یک مسیری را نشان  می‌دهد و چهار وادی اول مربوط به تفکر هستند که وادی اول می گوید با تفکر ساختار ها آغاز می گردد بدون تفکر آن چه هست رو به زوال می رود.  و وادی دوم، سوم و چهارم که معروف هستند به تفکر، در وادی پنچم می‌گویید تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید. یعنی اگر من می خواهم به نتیجه برسم اینکه مدام خودم را گول  بزنم بگم یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت هست اما هیچ حرکتی نباشد خیر اینجوری نیست. وقتی این جمله گفته می شود یعنی تفکری که رسیدن داشته باشد، تفکری که رفتن داشته باشد تفکر خالی کافی نیست.

در وادی ششم برای من این سوال پیش می آید، وادی پنجم به من می گویید حرکت کن فقط بنشینی و تفکر کنی کافی نیست باید حرکت کنی و به مقصد هم برسی نه این که من حرکت خالی داشته باشم در واقع من یک هدفی داشته باشم باید برای رسیدن به آن مقصد باید تلاش کنم. برای من یک سوال پیش می آید که چگونه باید حرکت کنم چه مسیری را باید انتخاب کنم!؟ این جا وادی ششم می آید جوابم را می دهد می گوید حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا رعایت کن و اجرا کن. و  من باید وقتی می خواهم کاری را انجام دهم ببینم عقل من چه می گوید. ما در دعای کنگره ۶۰ هم داریم که می گوید به فرمان عقل نزدیک شویم، ولی برای اینکه من به این فرمان عقل نزدیک بشوم چکار باید کنم؟ حالا وقتی من وارد کنگره می شوم به عنوان یک تازه وارد اتفاقی که برای من افتاده فرماندهی جسم از من گرفته شده فرماندهی جهان بینی از من گرفته شده فرماندهی خلق و خو از من گرفته شد و چه شده!؟ فرمانده شده مواد مخدر یا نفس اماره، حالا چه باید بکنم؟ می خواهم این فرماندهی را از این ها بگیرم و خودم  فرمانده باشم، در واقع راه آن این است که حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا کنم.

در مباحثی که در کنگره ۶۰ هست در آموزش ها به من یاد داده شده است که عقل نشان از فر ایزدی دارد و شکوه خداوند را دارد و هیچ وقت اشتباه نمی کند پس چرا من رفتم سمت مواد مخدر؟ عقل من گفت که رفتم، چرا؟ چون اطلاعات اشتباه به آن داده شد و معلومات اشتباهی فرستاده شد برای عقل و عقل بر مبنای آن ها فرمان می داد. حالا باید تلاش کنم این اطلاعات درست بشود چگونه درست می شود؟ با آموزش درست می شود و حالا من شروع کردم و کنگره این همه تاکید دارد برای نوشتن سی دی ها این هست که دانایی و آگاهی من بالا برود وقتی دانایی و آگاهی بالا رفت دیگر اطلاعات اشتباه داده نمی شود و خود به خود آن اطلاعات وقتی به عقل می رسد اطلاعات درستی است چرا چون نگهبانان قلعه عقل من دانا شدند آگاه شدند و دیگر می توانند خوب و بد را از هم تشخیص بدهند و بر مبنای آن اطلاعات درست حکم درستی هم اجرا می‌شود. و حالا سوال این جا می آید من چگونه به آن فرمان عقل برسم؟ وادی ششم جوابم را می‌دهد می گوید با اجرا کردن فرمان های کوچک و مثال هم می‌زند مثل یک مسواک زدن وگذاشتن اشغال ها در بیرون از خانه، با این کار های کوچک شروع می‌شود آرام آرام و ذره ذره فرمان های کوچک را انجام داد و آرام آرام آن شهر وجودی و جسم من آماده می شود برای انجام فرمان های بزرگ. من همیشه به شاگرد هایم می گفتم که جلسه بعدی که می آیی با لباس سفید بیا و می گفتم اگر این را اجرا کردی می توانی مواد مخدر هم کنار بگذاری عوض کردن لباس دردی ندارد ولی عوض کردن هروئین درد دارد، این کارهای کوچک را که اجرا کنی کار های بزرگ تر هم می توانی اجرا کنی و وادی ششم این نوید را به من می دهد که اگر فرمان بردار خوبی باشم فرمانده خوبی هم می شوم. ممنون از این که به صحبت های من گوش دادید.

گروه سایت نمایندگی دانیال اهواز

عکس و تایپ : مسافر محسن

ارسال خبر: همسفر ابوالفضل