English Version
This Site Is Available In English

رازهای نهان

رازهای نهان

آقای مهندس در سی‌دی قانون می‌فرمایند: مطالبی را که برایتان امروز می‌خوانم مربوط به تاریخ ۷۵/۳/۳ یعنی تقریباً ۳۰ سال پیش است. عنوان، رازهای نهان است. اینجا راجع‌به تقدیر و فرمان الهی صحبت می‌کنند که بین تمام فلاسفه و بزرگان همیشه این مبحث بوده است که زندگی جبر است یا اختیار؟ یکسری جبرگرا و یکسری اختیارگرا بودند و یکسری هم می‌گویند نه جبر است نه اختیار، بین این دوتا است. آقای مهندس می‌فرمایند: شاعر، دانشمند، فیلسوف و عارف بزرگ ما مولوی، از بسیاری مطالب عظیم پرده برداشته‌اند. شعرهای مولوی به ایشان القاء و الهام می‌شد و کاملاً شعرهایشان منطبق با حقیقت است. 

بحثی است که آیا زندگی جبر است یا اختیار؟ آیا زندگی ما در اختیار خودمان است؟ ما آن را رقم می‌زنیم یا نه از جای دیگری رقم می‌خورد؟ بعضی‌ها می‌گویند جبر است و بعضی‌ها می‌گویند اختیار است و بعضی‌ها هم می‌گویند بین این دو تا است؛ ولی ما در اینجا گفتیم سه تا است: ۱- جبر که همان تقدیر است. ۲- خواست یعنی همان اختیار است. ۳- فرمان الهی است یعنی کل زندگی ما بر مبنای این سه تا در حرکت است، یکی نیست، خواست ما نیست که بگوییم ما فلان چیز را می‌خواهیم چرا نشد؟ ما می‌خواستیم این‌جوری بشود؛ اما نشد در اختیار ما نیست مقداری در اختیار ماست که تقدیر یعنی نامه‌پیشین است ما همیشه در حال امتحان دادن هستیم و همیشه داریم تقدیر را می‌ریزیم.

کاری که امروز انجام می‌دهیم تقدیر فردا است و کاری که دیروز انجام دادیم امروز نتیجه‌اش را می‌بینیم حالا هر عمل نیک و بدی انجام بدهیم قدر مسلم نتیجه‌اش به خودمان برمی‌گردد. بزرگان ما تقدیر را با جبر یکی گرفتند و گفتند این جبر است در صورتی که این خود ما هستیم وقتی گندم می‌کاریم جبر کاشت گندم برداشت گندم است و آن چیزی که ما می‌کاریم و برداشت می‌کنیم تقدیر است؛ ولی ما با تقدیر کاری نداریم؛ چون کار خودش را انجام می‌دهد. تقدیر مانند تیری است که از چله کمان رها شده است و قطعاً به هدف می‌خورد. گندم کاشتید قطعاً گندم برداشت می‌کنید، نفرت کاشتید قطعاً نفرت برمی‌دارید و این را زمان مشخص می‌کند.

قدیم می‌گفتند صبر کوچک خدا ۴۰ سال است؛ گاهی اوقات هم سریع‌الحساب است یعنی خداوند سریع به حساب‌ها رسیدگی می‌کند؛ پس به اعتقاد آقای مهندس چیزی به نام جبر نداریم آن تقدیر است که تخم و بذرش را خودمان کاشتیم در اینجا یک مثلث بوجود می‌آید: جبر، اختیار، فرمان الهی، فرمان الهی حساب و کتاب خودش را دارد؛ برای خواص، کسانی که در مرحله بالایی قرار دارند یک جور و برای عوام هم یک جور دیگر عمل می‌کند. انسان موجودی است که بقا دارد؛ حتی با مرگ هم از بین نمی‌رود؛ ولی آن چیزی که ما را اذیت می‌کند، همان خوف و ترسی است که ما داریم و این خوف هم از آینده و هم از گذشته است و زمان حال را به مسلخ می‌بریم.

ما باید این هنر را یاد بگیریم که در زمان حال زندگی کردن کار خیلی‌خیلی سختی است آن چیزی که دارید استفاده کنید متعلق به شماست، حرص نخورید از زمانی که در آن هستید استفاده کنید هنر زندگی کردن در زمان حال هنر بسیار ارزشمندی است و اگر ما روزی این هنر را یاد بگیریم آن موقع از زندگی‌مان لذت می‌بریم از گذشته درس بگیریم و برای آینده برنامه‌ریزی کنیم و در زمان حال هم زندگی کنیم. اگر تقدیر بد برای شما پیش آمد از آن نترسید؛ چون پرده از روی بسیاری از رازها برمی‌دارد پس اگر یک مشکل برای ما پیش می‌آید ممکن است آن مشکل برای ما منافع داشته باشد؛ حتی ممکن است در این مقطع حیات هم نداشته باشد و برای مقاطع بعدی و جهان دیگری داشته باشد، پس اگر مشکلی پیش می‌آید؛ باید نگاه کنیم که ممکن است در آن، بعداً خیری باشد.

هر کاری انجام می‌دهیم؛ باید به اعمال خویش نگاه کنیم و تصفیه کنیم. وقتی کار نیکی انجام می‌دهیم پاداش در بر خواهد داشت؛ وقتی خوبی کنید مردم هم به شما خوبی می‌کنند. حرفی هم که می‌خواهید بزنید؛ باید پخته بشود یعنی شرایطش مهیا باشد حرف پخته باشد و جو آماده باشد پذیرش داشته باشد و زیر بنا را بسازید و فهم، شعور و آگاهی به یک مرحله خاصی برسد؛ آن موقع حرف خود را مطرح کنید اگر یک‌مرتبه مطرح کنید ایجاد بحران و مشکل می‌‌کند و اگر شرایط مکان و جو را در نظر نگیرید؛ مانند یک میوه نرسیده و کال است ما باید یکسری چیزها را بدانیم تا در صراط مستقیم دغدغه کمتر و آرامش و موفقیت بیشتری داشته باشیم.

منبع: سی‌دی قانون
نویسنده: همسفر معصومه.(ح) رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .