مشارکت مکتوب اعضاء لژیون چهارم در رابطه با سیدی «غار» (استاد امین)
راهنما همسفر مرضیه
من وظیفه دارم نسبت به اتفاقات زندگی اطرافیان خود توجه کنم؛ اما خانواده و دوستانم این وظیفه را ندارند؛ زیرا اگر این توقع را داشته باشم به فردی زودرنج تبدیل میشوم که مدام از دیگران ناراحت است. انسان اگر بهخاطر خواستههای خود، نسبت به اطرافیانش بیتفاوت باشد و عکسالعمل نشان ندهد، کمکم به خواب میرود که بهای آن را خود باید بپردازد. خواب رفتن یکی از سنتهای الهی است که بعضی اوقات برای پالایش یا جدا شدن انسان از یکسری نیروهای منفی و پیوندهای نامیمون به خواست انسان و طبق فرمان ممکن است، اتفاق بیفتد؛ برای مثال اصحاب کهف انسانهایی جوانمرد بودند؛ اما به ناچار کنار قومی زندگی میکردند که رفتارشان برخلاف اصول و قوانین خداوند بود؛ بنابراین از خداوند درخواست کمک کردند و فرمان صادر شد که به غار پناه ببرید.
نیروهای منفی فقط انرژی را میشناسند. انسانی که مانند درخت سرسبز است، اگر نزدیک فرد نااهلی باشد، مانند پیچک برای وی مزاحمت ایجاد میکند و رهایش نمیکند تا از او انرژی بگیرد. برای اینکه ارتباط قطع شود؛ باید سطح انرژی پائین بیاید و این یعنی خواب رفتن که با یکسری محرومیتها همراه است؛ در نتیجه این محرومیت پیوندهای نامیمون را جدا میکند و انسان را از درون تغییر میدهد. محرومیتها سخت هستند و ممکن است زمان زیادی به طول بیانجامد؛ اما اگر کسی بتواند از این مرحله (خواب رفتن) عبور کند، فلز وجودی وی تغییر میکند. این تغییر مانند کیمیاگری است که این مهم در کنگره اتفاق افتاده است.
گاهی ممکن است اعتیاد و یا محرومیت مالی نیز نوعی خواب رفتن باشد که خداوند به این موضوع آگاه است. در کنگره، فرد در حال سفر (DST) از بیرون سرد و بیماریها و پیوندهای وی قطع میشود و با کم کردن پلهها، بیداری اتفاق میافتد. نوع نگاه انسان به محرومیتها بسیار مهم است. انسان میتواند تصور کند که فرد بدبختی است و همه بلاها سر او میآید و یا بگوید، داستان چیز دیگری است و نتیجه درخشان خواهد شد. این کیمیاگری است که خداوند برای انسانها به خواست فرد و به فرمان الهی انجام میدهد.
همسفر آزاده (لژیون چهارم)
سیدی غار عالی بود و جای تفکر بسیاری داشت. در این سیدی استاد امین به اهمیت آب در بدن انسان اشاره میکند. بدن انسان مانند زمین است که به آب نیاز دارد و اگر آب کافی داشته باشد، سالم است.
فرآیند پیری زمانی اتفاق میافتد که آب درون بافتهای بدن کم میشود. بهترین زمان برای اینکه آب جذب بدن شود، نیم ساعت قبل و دو ساعت بعد از خوردن غذا است.
نکته مهم دیگر در این سیدی، خواب رفتن ولی از نوعی دیگر است. ما وظیفه داریم به دیگران خدمت و توجه کنیم؛ اما دیگران این وظیفه را ندارند. در گذشته، من به اطرافیانم محبت و توجه میکردم و انتظار داشتم این رفتار دوطرفه باشد و زمانی که این توجه از سمت اطرافیان مشاهده نمیشد، نشخوارهای فکری به سراغ من میآمد و به روح و روان خود آسیب وارد میکردم. خدا را شاکرم که به لطف آموزشهای کنگره آموختم به دیگران توجه و محبت کنم؛ اما توقع جبران نداشته باشم. اگر حس توقع را داشته باشیم، تبدیل به انسانی زودرنج و ناراحت میشویم و کمکم به خواب میرویم و بهای آن را باید خود پرداخت کنیم.
موضوع مطرح شده بعدی در این سیدی، داستان اصحاب کهف در کلامالله است. کهف یعنی غار و جایی دور از چشم و نور کافی که مانند پناهگاه است. اصحابکهف برای اینکه از نیروهای منفی و بعضی ارتباطات جدا شوند به غار پناه بردند و به خواب رفتند. گل پیچک نیز به دور درخت میپیچد و از آن تغذیه میکند. تا زمانیکه درخت سرحال است، پیچک نیز سرحال است. اگر زمانی درخت بخواهد از پیچک جدا شود، راه آن این است که دیگر سرسبز نباشد و به خواب رود و از بیرون سرد شود؛ اما درون آن زنده است. زمانیکه ما در شرایط سخت و محرومیت هستیم، نیروهای الهی آگاه هستند و این محرومیت انسان را از درون تغییر میدهد؛ بنابراین اگر در زندگی محرومیتهایی وجود دارد، همیشه بد نیست؛ چراکه باعث میشود در صورپنهان ما تغییراتی ایجاد شود و متوجه میشویم آن چیزهایی که به ما داده میشود در زمان خودش قابل استفاده و مفید است.
همسفر زهرا (لژیون چهارم)
در این سیدی در مورد اصحابکهف و قوم رقیم صحبت شده است. بدن انسان، شبیه زمین است؛ باید به درستی و به موقع به آن آب برسد تا دچار کمآبی نشود.
داستانهای قرآن برای زمان و یا انسانی خاص نیست؛ بلکه برای همه انسانها است تا از آن تمثیلها آموزش بگیرند. کهف به معنی «غار» و معنای دیگر آن «محاسبه شدن به صورت دقیق» است. در تاریکی درون پناهگاهی پنهان شدن، نوعی خواب رفتن است. این خواب رفتن میتواند مقطعی باشد؛ مانند زمانیکه فرد مصرفکننده، سفر ایکس را شروع میکند؛ پیوندهای بیرون قطع میشود و در تاریکی از درون کمکم درمان اتفاق میافتد و به بیداری میرسد.
موضوعی که برای من در این سالها به کرات اتفاق افتاده است این بود که هر گاه به موفقیتی دست پیدا نمیکردم، ناراحت میشدم؛ اما اکنون متوجه شدم که باید قوی شوم و آموزش بیشتری بگیرم تا فلز وجودی من تغییر کند و بدانم اگر کاری انجام نمیشود، شاید به صلاح من نیست. بنابراین با امید و تلاش بیشتر به لطف پروردگار به هدف خواهم رسید.
منبع: فایل صوتی «غار» (استاد امین)
رابط خبری: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم) دبیر دوم سایت
تنظیم و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
146