انسان یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد

جلسه چهارم از دوره سوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی مسافر مسعود ، نگهبانی مسافر یونس و دبیری مسافر ماشالله، با دستور جلسه «وادی ششم و تأثیر آن روی من» سه‌‌شنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارنمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز به من فرصت داد تا در جمع شما باشم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم، از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و همچنین راهنمای لژیون دوم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم و پیشاپیش رهایی‌های این هفته را به کلیه دوستان در شعبه تبریک عرض می‌نمایم.
همه‌ی ما اینجا جمع شدیم تا یک نفر به رهایی برسد و یک نفر با رهایی از بند موادمخدر و اعتیاد آزاد شود و بتواند در جامعه و خانواده تاثیر گذار باشد و من بابت این رهایی ها بسیار خوشحال هستم.
امروز دستور جلسه وادی ششم است؛ طبق آموزش‌های کنگره، انسان به دو بخش تقسیم میشود یک صور آشکار که جسم انسان است مانند مغز - دست و پا و یک صورپنهان که شامل روح، عقل، آرشیو و ذهن می‌شود که قابل مشاهده نیست و متاسفانه در جامعه ما فقط آمدند بر روی جسم انسان صحبت کردند و یکسری آزمایش‌ها دادند و همیشه ما مغز را با عقل اشتباه گرفتیم و فکر می‌کنیم که عقل همان مغز است و کاربرد عقل با مغز یکی است، در حالی که مغز را می‌توان یک گیرنده یا فرستنده از آن یاد کرد که این اطلاعات را از حس می‌گیرد و به عقل می‌دهد، و ما جنس عقل را هم نمیدانیم که چیست، فقط میدانیم هست و تصمیم گیرنده اصلی او می‌تواند باشد و چون به عقل کل وصل است هیچوقت اشتباه نمی‌کند، در واقع فرامین توسط مغز به جسم داده می‌شود و جسم هم طبق آن فرمان حرکت می‌کند.

حالا ممکن است این سوال پیش بیاید که چگونه می‌شود که عقل فرمان اشتباه نمی‌دهد؟ پس چرا ما همیشه به مشکل برمیخوریم و خیلی جاها اشتباه می‌کنیم؟ در واقع یک نیروی دیگر در صور پنهان ما است بنام نفس اماره که دقیقا مقابل عقل قرار می‌گیرد و این نیرو کم‌کم توسط اعمال ضد ارزشی، بخش حکمرانی جسم انسان را در دست می‌گیرد و باعث می‌شود جسم از حالت طبیعی خودش خارج شود و شروع می‌کند به فرمان‌های اشتباه و غلط که انتهایش به نا امیدی، ترس، افسردگی و اعتیاد ختم می‌شود و حس انسان دیگر بسته می‌شود و وقتی حس بسته شود اطلاعات غلط به عقل داده می‌شود و انسان را دچار سردرگمی می‌کند و نمی‌گذارد که انسان مسیر درست را پیدا کند و دیگر کاملا فرمان به دست نفس‌اماره می‌افتد.
زمانی که وارد کنگره می‌شویم با آموزش‌های کنگره کم کم متوجه می‌شویم که باید دارو را سر موقع مصرف کنیم، سر موقع در جلسات حاضر شویم و سی‌دی را بنویسیم، نمی‌توانیم فرماندهی را از نفس اماره بگیریم و به عقل بدهیم، زیرا عقل با فرمان درست وارد مرحله نفس لوامه شده، که انسان وقتی کار ضدارزشی انجام می‌دهد احساس ناخوشایندی پیدا می‌کند و خودش را سرزنش می‌کند و با مرور زمان، با تزکیه و پالایش دیگر کار اشتباه و خطایی و هیچ عمل ضد ارزشی انجام نمی‌دهیم و وارد مرحله نفس مطمئنه میشویم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید مچکرم.
گروه سایت نمایندگی دزفول
عکاس و تایپ گزارش: مسافر داود
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار