قلعه عقل

جلسه سیزدهم از دوره هشتادوپنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰، نمایندگی آکادمی با استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر مونس و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی ششم و تأثیر آن روی من» در روز سه‌شنبه ۲۸ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. ابتدا خداوند را بسیار تا بسیار سپاسگزارم که به من فرصت خدمتگزاری در این جایگاه را داد تا از همه شما دوستان آموزش بگیرم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان نهایت سپاس را دارم که این بستر را برای تک‌تک ما مهیا کردند تا بتوانیم در این مکان قرار بگیریم، آموزش بگیریم و گره‌هایی که در زندگی‌ و درونمان وجود دارد را بازکنیم و به آرامش برسیم. از ایجنت محترم شعبه همسفر گلناز، گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر جلسه که به من اجازه خدمت دادند بسیار سپاسگزارم.

دستور جلسه امروز «وادی ششم و تأثیر آن روی من» است. عنوان وادی بیان می‌کند: «حکم عقل را در قالب یک فرمانروای بزرگ کاملاً  اجرا کنیم». وقتی‌که دستور جلسات به وادی‌ها می‌رسد آقای مهندس می‌فرمایند: «درباره متن وادی در سی‌دی‌ها صحبت شده که می‌توانید به آن‌ها رجوع کنید». بهتر است حتما‌ً قبل از جلسات، سی‌دی مربوطه را گوش کنیم تا با دستور جلسات بیشتر آشنا شویم. بحث مهم و اصلی، تأثیر وادی روی من است و اینکه چگونه می‌توانم حکم عقل را در قالب یک فرمانروای بزرگ در زندگی خود اجرا کنم.

در وادی ششم آقای مهندس کاملاً شفاف و روان مدل قلعه عقل را توضیح می‌‌دهند و کلمه «بلد» که خداوند نیز در قرآن به آن قسم‌ خورده و در خیلی از تفاسیر به شهر مکه تعبیر شده را به سرزمین وجودی انسان تشبیه می‌کنند که فرمانروای آن عقل است. در این شهر شورا، مجلس، افراد صالح، خردمندان و دانشمندان وجود دارند که خدمت کرده و در صراط مستقیم حرکت می‌کنند. علاوه بر این افراد، یک‌ عده افراد شرور که دچار ضد ارزش‌ها هستند و باعث بی‌نظمی در جامعه می‌شوند مانند اراذل‌واوباش نیز وجود دارند.

فرمانروای شهر وجودی برای اینکه بتواند مشکلات را ببیند، مسائل را بررسی و درنهایت برای صادر کردن فرمان نیاز به مشاوران و نمایندگانی دارد که به او مشاوره دهند. اگر مشاورها افراد صالح و سالمی باشند و درست کار کنند؛ قطعاً فرمانروا هم دستوری که می‌دهد درست خواهد بود و فرمانی که اجرا می‌شود در مسیر صراط مستقیم و ارزش‌ها است. اما ممکن است مشاوران اطلاعات اشتباه به فرمانده بدهند؛ دراین‌صورت فرمانی که صادر می‌شود اشتباه و در مسیر ضد ارزش‌ها است.

برای نمونه اگر حس بینایی ما خوب کار کند وقتی به جلو‌ نگاه می‌کنیم به ما می‌گوید: یک چاله‌ وجود دارد. آن‌گاه حس این فرمان را به عقل می‌رساند و عقل دستور می‌دهد که از روی چاله بپر و یا از کنار چاله رد شو؛ ولی اگر حس من آلوده باشد، درست‌کار نکند و مشاوره درست ندهد یا بینایی من دچار اختلال باشد و آن چاله را نبیند و اطلاعات درست به عقل ندهد آیا می‌توانم، بگویم عقل فرمان اشتباه داده است؟ عقل بر اساس اطلاعاتی که مشاوران به او می‌دهند، دستور می‌دهد.

اگر مشاورانی که در وجود ما زندگی می‌کنند از نوع اراذل‌واوباش بوده و یا تعدادشان از افراد صالح بیشتر باشد؛ درنتیجه قدرتشان زیاد می‌شود و فرمان اشتباه صادر می‌کنند. برای مثال زمانی‌که ما درگیر ضدارزش‌هایی همچون مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و قرص‌های روان‌گردان هستیم و یا در حین حرکت وارد مسیر ضدارزش‌هایی مانند دروغ، تهمت، تجسس، قضاوت و افکار منفی می‌شویم‌. این‌ ضدارزش‌ها همان اراذل‌واوباشی هستند که در شهر وجودی ما حضور دارند؛ اما زمانی‌که تعداد و قدرتشان زیاد شود، قدرت در شهر وجودی از فرمانروا گرفته شده و در دستان نفس اماره قرار می‌گیرد.

درواقع فرمانروا تبدیل به یک مترسک می‌شود که هیچ‌گونه قدرت اجرایی و فرماندهی ندارد. چون این اراذل‌واوباش آمده‌اند و در رأس کار قرارگرفته‌اند و هر فرمانی که نفس اماره می‌دهد، اجرا می‌شود. دیگر عذاب وجدان از بین می‌رود و فرد از انجام ضدارزش‌ها ناراحت نمی‌شود و می‌گوید: دروغ می‌گویم که می‌گویم، اصلاً خوب کاری کردم یا اینکه می‌گویم حق‌شان بود و یا اگر در این جامعه دروغ نگویید و رشوه نگیرید کارتان پیش نمی‌رود و هر کار ضدارزشی دیگر را انجام می‌دهم؛ دراین‌صورت حکم عقل را دیگر نمی‌توانیم‌ اجرا کنیم‌.

بعضی مواقع هم دوست داریم فرمان عقل را اجرا کنیم؛ اما نفس اماره جلوی آن را می‌گیرد و یا زمانی‌که وارد نفس لوامه می‌شویم، می‌دانیم که مثلاً تجسس یک ضدارزش است و نباید انجامش دهیم؛ ولی دیگر قدرت نداریم که به صدای عقل گوش کنیم. چون‌ قدرت از ما گرفته‌ شده است. هر قدر که افراد صالح در شهر وجودی من به‌آرامی تعدادشان بیشتر شود و قدرتشان بالاتر رود، می‌توانم پله‌پله و آهسته‌آهسته به‌سوی ارزش‌ها حرکت کنم.

ما باید برای کنار گذاشتن ضدارزش‌ها از روشی که در کنگره به ما آموختند، استفاده کنیم. مهندس دژاکام می‌فرمایند: «ما در تمام مسائل باید از متد DST استفاده کنیم». نمی‌توانم‌، بگویم که من امروز یاد گرفتم که باید ضدارزش‌ها را کنار بگذارم  و یا به‌صورت جهادی از فردا همه را کنار می‌گذارم. درواقع این کار امکان ندارد. باید تلاش کنیم، تصمیم بگیریم و آهسته‌آهسته آن‌ها را کنار بگذاریم.

تاریکی چه بخواهیم و چه نخواهیم به میزانی که نور وارد اتاق تاریک شود و بدون اینکه زور بزنیم خارج می‌شود. این نور آگاهی، اطلاعات و آموزش‌هایی است که از کنگره فرا می‌گیریم؛ همچنین نور همان خدمت‌هایی است که در این مکان انجام می‌دهیم و درنهایت دانایی که به دانایی مؤثر تبدیل می‌کنیم. به میزانی که دانایی ما بیشتر می‌شود قدرت، کیفیت و کمیت نیروهای صالح در شهر وجودی ما افزایش یافته و یک‌ زمان به خودمان می‌آییم و می‌بینیم که دیگر اصلاً از تاریکی خبری نیست.

رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه‌ (لژیون نوزدهم)

مرزبانان کشیک: همسفر بهاره و مسافر مرتضی
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیست‌وپنجم)
تایپیست: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر شادی
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی آکادمی