خواست امروز ما تقدیر فردای ما را نقش می‌بندد

این مطلب مربوط به تاریخ ۱۳۷۵/۳/۳ با عنوان «رازهای نهان» است.
استاد فرمودند: بین فلاسفه و بزرگان همیشه این سوال مطرح بوده که زندگی جبر است یا اختیار؟ عده‌ای می‌گویند جبر است، عده‌ای می‌گویند اختیار است، عده‌ای هم می‌گویند: نه جبر است و نه اختیار؛ بلکه بین این دو است، اما در کنگره مطرح می‌شود که کل زندگی بر مبنای سه مورد در حرکت است؛ تقدیر، خواست و فرمان الهی. تقدیر یعنی نامه ‌پیشین؛ شما یک مقطع تحصیلی را به پایان می‌رسانید و پس از امتحانات کارنامه را به دست شما می‌دهند، آن کارنامه همان نامه‌ پیشین است. ما همیشه در حال امتحان دادن هستیم و همیشه داریم برنامه تقدیر را می‌ریزیم. کاری که دیروز انجام دادیم امروز نتیجه‌اش را می‌گیریم، کاری که امروز انجام می‌دهیم تقدیرِ فردا است و هر عمل نیک و بدی که انجام بدهیم قدر مسلم نتیجه‌اش به خود ما بر‌می‌گردد. تقدیر همان جبر است؛ وقتی که ما گندم می‌کاریم جبر یا تقدیرش برداشتِ گندم است، اگر نفرت بکاریم برداشت آن نفرت است، اگر باد بکاریم برداشت آن طوفان است؛ بنابراین هرچیزی که ما می‌کاریم آن چیزی که برداشت می‌کنیم تقدیر است. تقدیر کار خودش را انجام می‌دهد؛ زیرا مانند تیری است که از چلّه کمان رها شده و قطعاً به هدف می‌خورد. تقدیر از زمانی که پیمان اَلَست بسته شده است ادامه دارد؛ یعنی یک‌سری از مسائل تقدیر مربوط به زمان قبل از تولد است، یک‌سری مربوط به زمان حال، از بچگی تا به امروز است و یک‌سری هم بعد از مرگ می‌رسد که خداوند در قرآن می‌فرماید:« در روز قیامت نامه بعضی‌ از افراد در دست راست است و بعضی از افراد در دست چپ است». این همان نامه ‌اعمال یا نامه پیشین ما است که بر مبنای آن در بهشت یا دوزخ قرار می‌گیریم.

ما همیشه خیال می‌کنیم که تقدیر باید چیز خوبی باشد، ولی ممکن است چیز بدی باشد. از بد بودن تقدیر نباید ترسید؛ زیرا بد بودنش پرده از روی رازهای بسیاری برمی‌دارد؛ مانند آقای مهندس که درگیر اعتیاد شدند و در اعماق تاریکی‌ها فرو رفتند و این تقدیر بدی بود، ولی از درون آن همه تاریکی‌ها و آن همه تقدیر بد رازهای زیادی پرده برداشته شد؛ راز درمان اعتیاد، راز درمان سیگار، راز درمان چاقی، راز درمان انواع بیماری‌ها و غیره، پس اگر مشکلی برای ما پیش می‌آید باید بدانیم که ممکن است بعداً در آن خیری باشد.

مورد بعدی خواست ما است که خواست همان اختیار است و مورد سوم فرمان الهی است، فرمان الهی حساب و کتاب خودش را دارد که برای خواص، یعنی کسانی که در مراحل بالایی قرار دارند و عوام به صورت متفاوت است. اتفاقاتی که برای ما افتاده‌ است هم فرمان الهی و هم تقدیر بوده است و از هیچ‌کدام نباید ناراحت باشیم.
انسان موجودی است که بقا دارد و هیچ‌وقت از بین نمی‌رود؛ حتی با مرگ هم از بین نمی‌رود. در زندگی از هیچ چیزی نباید خوف و ترس داشته باشیم. این نکته بسیار مهمی است که ما بتوانیم  در زمان حال زندگی کنیم که متأسفانه یا در گذشته هستیم و یا در آینده و زمان و زندگی حال خودمان را خراب می‌کنیم، اگر کسی در زمان حال زندگی کند ترس‌هایش از بین می‌رود. هنر زندگی کردن در زمان حال هنر بسیار ارزشمندی است و اگر ما روزی این هنر را یاد بگیریم آن موقع از زندگی‌مان لذت می‌بریم؛ آن موقع شکسته نمی‌شویم، رنجور نمی‌شویم، عقده‌ای نمی‌شویم، باید از گذشته درس بگیریم، برای آینده برنا‌مه‌ریزی کنیم و در زمان حال زندگی کنیم. ما باید به اعمال خودمان نگاه کنیم که آیا کارهای خوب انجام می‌دادیم یا کارهای بد انجام می‌دادیم؟ اگر کارهای بد می‌کنیم باید خود را تصفیه کنیم، تصفیه مثل این است که یک آب کثیف و گل‌آلود باید تبدیل به آب زلال بشود، تصفیه یعنی دروغ نگوییم، بدخواه دیگران نباشیم، در کار دیگران تجسس نکنیم، عدالت‌خواه باشیم، ظلم نکنیم، دیگران را به محبت و صبر توصیه کنیم، از خوشحالی دیگران خوشحال شویم و از غم دیگران ناراحت بشویم، تصفیه باعث می‌شود که افکار ناآرام و پریشان نداشته باشیم، موقعی که افکار پریشان داریم نمی‌توانیم تصمیم درستی برای زندگی و آینده بگیریم، ولی موقعی که افکار ما سالم باشد خیلی آرام و زیبا ‌می‌توانیم برای کارهایمان برنامه‌ریزی کنیم. وقتی کار نیکی انجام می‌دهیم پاداش در بر خواهد داشت، زمانی که به دیگران کمک می‌کنیم احساس خیلی خوبی داریم، وقتی که یک نفر گرسنه است و به او غذا می‌دهیم ما هم احساس لذت می‌کنیم و این پاداش همان کاری‌ است که به ما داده می‌شود.

استاد فرمودند: با قطب‌های منفی هیچ تفکر و هیچ ارتباطی نداشته باشید، پیش دعانویس‌ها نروید! در قوانین الهی یا قوانین هستی بین انسان و موجودات دیگر یک حریم و مرزبندی وجود دارد که موجودات دیگر اجازه ورود به حریم ما را ندارند، ما هم اجازه ورود به حریم آن‌ها را نداریم، این قانونی است که نوشته شده و اجرا می‌شود، آن‌ها نمی‌توانند وارد حریم ما شوند مگر اینکه خود ما اجازه بدهیم. با رفتن پیش دعانویس این اجازه را به آن‌ها می‌دهیم که وارد حریم ما بشوند، پس ارتباط با دعانویس‌ها حتی اگر به خیال خودمان برای کار خیر باشد یک عمل کاملاً شر و شیطانی است. انسان‌های منفی، گروه‌های منفی، حزب‌های منفی و هر چیزی که شامل قطب منفی می‌شود باید از آن فاصله بگیریم، اگر می‌خواهیم در کارهایمان به نتیجه برسیم باید در صراط مستقیم باشیم یعنی؛ به طرف مثبت‌ها و ارزش‌ها حرکت کنیم و از منفی‌ها و ضدارزش‌ها فاصله بگیریم.

در زندگی ما به فرمان الهی و تقدیر کاری نداریم؛ چون آن‌ها کار خودشان را انجام می‌دهند. مسئله‌ای که برای ما مهم است خواست ما است و این خواست امروز ما است که تقدیر فردای ما را نقش می‌بندد، پس اگر من امروز ظلمی بکنم و تن یک نفر را بلرزانم، تقدیری را به وجود آورده‌ام که فردا تن من خواهد لرزید. هدف ما این است که یک‌سری مطالب را بدانیم تا بتوانیم مسیر زندگی‌مان را در صراط مستقیم با دغدغه کمتر، آرامش بیشتر و با موفقیت بیشتر پیش ببریم.

منبع: سی‌دی «قانون» از آقای مهندس دژاکام
نویسنده: همسفر  نسرین رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم( لژیون پنجم)
ارسال: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان