موضوع اختیار همان خواست است و تقدیر هم جبر است یک شاخه سومی هم وجود دارد که تا به حال کسی از بزرگان و فیلسوفان راجع به آن شاخه سوم سخنی نگفته است و همه بین جبر و اختیار گیر کرده و در مورد آن بحث میکنند؛ ولی این مسئله به صورت یک مثلث است. اضلاع این مثلث را جبر، اختیار و فرمان الهی تشکیل میدهند. اگر بخواهیم مثالی در مورد فرمان الهی بزنیم سیل یا طوفان فرمان الهی هستند.
وقایع و اتفاقاتی هم که برای انسانها در زندگی میافتد ممکن است فرمان الهی باشد و برای همین ما نباید برای هیچ یک از وقایع تلخ گذشته اندوهگین باشیم؛ چون هر موضوعی در جای خود هم فرمان الهی و هم تقدیر است. انسان موجودی است که بقا دارد و بعد از مرگ هم از بین نمیرود؛ بنابراین ما باید یاد بگیریم که در زمان حال زندگی کنیم؛ ولی متأسفانه اکثریت انسانها یا در گذشته سیر میکنند و یا در آینده، در واقع زمان حال را کاملاً رها کردهاند.
اگر فردی در زمان حال زندگی کند، اصلاً ترسی ندارد و از لحظه به لحظه زندگیاش لذت میبرد و فکر آرامی خواهد داشت آن موقع است که میتواند بیاموزد و به آگاهی برسد. زندگی کردن در زمان حال هنری بسیار ارزشمند است که اگر بتوانیم این هنر را یاد بگیریم، اندوختههای معنوی عظیمی کسب خواهیم کرد، پس بنابراین باید از زمان حال استفاده کرد و از گذشته درس گرفت و برای آینده برنامهریزی کرد؛ زیرا تقدیر به فرمان الهی است.
امکان دارد انسانی تقدیر بدی داشته باشد؛ چون تقدیر پرده از رازهای بسیاری برمیدارد مثلاً فردی که دچار بیماری اعتیاد میشود سختیها و مشکلات زیادی را متحمل شده و در عمق تاریکیها فرو میرود؛ تقدیر او از قبل اینگونه نوشته شده است؛ ولی ممکن است پرده از رازهای نهان باز کند، مانند آقای مهندس که با فرو رفتن در عمق تاریکیها در این راه توانستند رازهای درمان اعتیاد، راز درمان سیگار، راز چاقی و راز بیماریهای مختلف را پیدا کنند و پرده از رازهای پنهان هستی را بردارند.
درمان بیماری اعتیاد در حال حاضر در جهان ناشناخته است؛ ولی ایشان به امر خداوند و تقدیری که بر عهده داشتند، پرده از این بیماری خانمانسوز برداشته و انسانهای دردمندی زیادی را نجات دادند.
ما نمیتوانیم به دیگران به اجبار قوانین درست زندگی کردن را بباموزیم؛ حتی اجازه نداریم به طور واضح عیبهای کسی را بگوییم؛ زیرا مانند میوه نرسیده است و قابل خوردن نیست شاید آن فرد ظرفیت قبول کردن آن مسئله را نداشته باشد و ذهنش پریشان شود؛ بنابراین باید خیلی به آرامی و با حالت پختگی مطرح کنیم؛ یعنی شرایط محیا باشد. در اعمال خود با دقت انجام وظیفه نماییم و با قطبهای منفی هیچ ارتباطی نداشته باشیم، اگر انسان بخواهد در کارهایش به نتیجه برسد باید در صراط مستقیم باشد و به یاد خدا و نیروهای خوب باشد، از آنها انرژی دریافت کرده و در عمل خویش به کار ببندد.
زندگی انسان بر اساس ۲ مبنا بنا نهاده شده است، این ۲ گزینه جبر و اختیار در حیات انسان تعیینکننده راه و مسیر او در زندگی است. تمام بزرگان و اندیشمندان گفتهاند که حیات انسان به صورت جبر یا اختیار است؛ ولی چیزی که در کنگره ۶۰ مطرح میشود، فقط این ۲ مورد نیست ؛ بلکه زندگی انسان از ۳ مولٔفه تشکیل شده که هر ۳ مورد باهم هماهنگ هستند که عبارتند از : تقدیر، خواست و فرمان الهی، حال با توجه به این موارد، چیزی که برای ما مهم است خواست انسان است که تقدیر فردا را رقم میزند اگر من در زندگی ظلمی میکنم، تقدیر فردا را رقم میزنم و اگر در کارهای خیر قدم برمیدارم، حتماً پیامدهای آن را در زندگیام خواهم دید.
منبع: سیدی قانون
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
رابط خبری لژیون اول: همسفر نینا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمايندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
89