درطول تاریخ، همواره این پرسش مطرح بوده که آیا زندگی بر پایه جبر است یا اختیار؟ عدهای جبرگرا بودهاند، برخی دیگر اختیارگرا و گروهی نیز معتقدند زندگی چیزی میان ایندو است. از نگاه ما، زندگی بر ۳ اصل بنیادین استوار است:
۱_ «جبر» که همان تقدیر است.
۲_ «خواست» که همان اختیار انسان است.
۳_ «فرمان الهی» که خارج از اراده ماست.
زندگی براساس این ۳ محور حرکت میکند، مثل چکی که یک ماه پیش کشیدهایم و امروز در حسابمان ثبت میشود، یا سیلیای که زدهایم و امروز پاسخ آن را دریافت میکنیم. اینها همان تقدیر، یعنی نتیجه اعمال گذشته ما است. وقتی به مدرسه میرویم و امتحان میدهیم، در پایان ترم کارنامهمان را دریافت میکنیم. کاری که امروز انجام میدهیم، تقدیر فردای ما را رقم میزند. اگر جو بکاریم، جو برداشت میکنیم و اگر نفرت بکاریم، نفرت درو خواهیم کرد.
ما کاری به تقدیر نداریم؛ تقدیر مسیر خودش را میرود. بهنظر من، چیزی به نام جبر وجود ندارد، این خود ما هستیم که بذر آن را کاشتهایم؛ البته بخشی از آن به زمان پیش از تولد بازمیگردد که به یاد نمیآوریم، اما از دوران کودکی تا اکنون، بخشی از پیمان الست را با خود آوردهایم و اما شاخه سوم «فرمان الهی»، حساب و کتاب خودش را دارد، مثلاً زلزلهای که رخ میدهد، فرمانی از سوی خداوند است. استاد میگوید: «در زندگی از هیچچیز نترسید، انسان موجودی است که بقا دارد و با مرگ از بین نمیرود. آنچه ما را آزار میدهد، ترس از گذشته و آینده است یا درگیر گذشتهایم یا نگران آیندهایم و همین باعث میشود زمان حال را قربانی کنیم.»
ما تلاش میکنیم تا آیندهمان خوش باشد؛ اما در این مسیر ۱۰۰۰ بیماری میگیریم و نمیتوانیم از آن لذت ببریم. بهتر است در لحظه زندگی کنیم و کسیکه در حال زندگی میکند، ترسی ندارد.
هنر زندگی در لحظه، هنری بسیار ارزشمند است. از گذشته درس بگیریم، برای آینده برنامهریزی کنیم؛ اما در حال زندگی کنیم. اگر تقدیری پیش آمد که ناخوشایند بود، نترسید، شاید پرده از رازهای نهان بردارد و گاهی مشکلات، منافعی پنهان درخود دارند. ما باید به اعمال خود نگاه کنیم؛ آیا کارمان درست است یا نه؟ وقتی کار درست انجام میدهیم، خودمان را تصفیه میکنیم. تصفیه باعث آرامش ذهن میشود و ما را به زندگی در حال نزدیکتر میکند. تصفیه یعنی عدالتخواه باشیم، ظلم نکنیم و دیگران را به صبر و محبت دعوت کنیم. هر کاری، مثل میوهای است که باید زمان رسیدنش را بشناسیم؛ اگر زود برداشت کنیم، کال خواهد بود. در قطبهای منفی قدم نگذاریم، مثلاً نزد دعانویس نرویم.
هر انسانی حریمی و هر موجودی مرز خودش را دارد. اگر نزد دعانویس برویم، یعنی اجازه دادهایم که وارد حریممان شوند. اگر میخواهید در کارهایتان به نتیجه برسید، در صراط مستقیم باشید؛ یعنی به سوی ارزشها حرکت کنید، افکارتان را به یاد خدا و نیروهایی که از آنها انرژی میگیرید سوق دهید و به مسائل منفی فکر نکنید. ما به تقدیر و فرمان الهی کاری نداریم. چیزی که مهم است، خواست امروز ماست و این خواست، تقدیر فردای ما را رقم میزند.
(نکته پایانی: قهوه تلخ را صبحها ننوشید؛ مانند موادمخدر عمل میکند، حالت نئشگی میآورد و سیستم ایکس بدن را مختل میکند.)
منبع: سیدی قانون
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر مهتاب ( لژیون اول)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
51