جلسه دوازدهم از دوره سی و هفتم کارگاهی آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی خواجو ویژه مسافران با استادی؛ مسافر علی اکبر، نگهبانی؛ مسافر کریم و دبیری؛ مسافر فرجالله با دستور جلسه؛ "وادی ششم و تاثیر آن بر روی من" در روز سهشنبه مورخ 28 مرداد ماه 1404 رأس ساعت 17 آغاز بهکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی اکبر هستم مسافر.
تشکر میکنم از قدرت مطلق که اجازه حضورم را در کنگره داد، از آقای مهندس، خانواده محترمشان و همچنین از تمام راهنمایان کنگره۶۰ کمال تشکر و قدردانی را دارم.
وادی ششم میگوید: *حکم عقل را در قالب فرمانده کاملا اجرا کنید.*
در کتاب آسمانی سوره یاسین را قلب قرآن میدانند، در وادیهای کنگره۶۰ میشود گفت؛ وادی ششم قلب تمام وادیهاست، چرا که؛ اگر این وادی را درک کنیم، متوجه میشویم بیهوده به هستی نیامدهایم یا معنی عشق و محبت را بهتر درک میکنیم و در آرامش قرار میگیریم به دلیل اینکه از صفت خداوند و قوانین پیروی کردهایم.
قبل از کنگره فکر میکردم عقل همان مغز است اما بعد از دریافت آموزشهای کنگره متوجه شدم؛ عقل از جنس استخوان، گوشت و پوست نیست بلکه عقل یک فرمانده میباشد و مغز مترجم عقل است.
راهنمایم همیشه میگوید؛ عقل هیچ وقت اشتباه نمیکند چون از صفت خداوند است، بهخاطر اطلاعاتی نادرستی که به او (عقل) داده میشود، او هم دستور اشتباه و غلط صادر میکند.
همه انسانها دارای نفس میباشند که از لحاظ دانایی هر شخص در سه مرحله قرار میگیرند؛
نفس اماره
نفس لوامه
نفس مطمئنه
در وجود هر شخصی یک جن قرار دارد که او را به سمت زشتیها سوق میدهد و یک روح که به سمت زیباییها هدایت میکند.
اگر فرمانبردار روح باشیم به آرامش و حال خوش میرسیم برای مثال؛ در سفر اول به روح درون خود گوش دادم، به رهایی رسیدم و الان در این جایگاه قرار دارم، میتوانستم به حرف جن گوش کنم که مدام میگفت: تو که پول داری، تو که مشکلی نداری، بیخیال شو و مصرف کن ولی عقل میگفت: دیگر کافی است، در این ۲۵ سال مصرف چند بار آن هم به اجبار طلوع خورشید رو دیده بودم.
آقای مهندس میفرمایند؛ رسیدن به فرمان عقل این نیست که پرواز کنیم یا کارهای غیر عادی انجام دهیم، باید از کارهای کوچک شروع کنید؛ اگر لباست کثیف شد، فرمان عقل میگوید باید آن را بشورید در واقع هر کاری را به عمل در بیاروریم یا عقل میگويد باید به همسایه، خانواده و دیگران احترام بگذارید ...
اگر فرمان عقل را ذرهذره اجرا نکنم برای من یأس، ناامیدی و مشکلات متعددی را بهوجود میآورد؛ مثل زمان مصرف که دیگر هیچ راهی نبود و ناامید شده بودم و همیشه از خدا طلب مرگ میکردم، ولی الان خدا را شکر میکنم که مصرفکننده شدهام و به اذن او توانستم به کنگره پا بگذارم تا هم درمان اعتیاد را بهدست آورم و هم از جهانبینی و حال خوش بهرمند شوم.
ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.

جلسه هماهنگی راهنمایان نمایندگی خواجو



تایپ: مسافر ابراهیم لژیون یکم
عکس: مسافر رضا لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر سروش لژیون چهاردهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
122