استاد در مورد وقایع گذشته، فرمان و تقدیر بودن آنها صحبت میکنند، با کوشش در زمان خویش از هیچ موضوعی نباید خوف داشت زیرا تقدیر و فرمان الهی است با مسئله نیک و بد آن سخنی نداریم زیرا فکر ما ممکن است پرده از رازهای نهان بردارد، فلاسفه ما برخی جبرگرا و برخی دیگر اختیارگرا بودند و بعضی نیز بینهما بودند بین این دو بودند.
مولوی که هنوز کسی مانند او نیامده در کتاب خود در قصهای ناتمام که همه مطالب به او القا و الهام شده پرده از رازهای نهان بر میدارد. مولانا میفرماید؛ زندگی هم جبر و هم اختیار است، سوال پیش میآید که آیا زندگی ما جبر است و یا اختیار؟ که ما گفتیم سه پارامتر دارد جبر به معنای تقدیر، خواست یعنی اختیار و فرمان الهی که در اختیار ما نیست و تقدیر همان جبر است.
همان مثال چک، که روزی کشیدی و تاریخ وصول چک جبر است تقدیر به معنای نامه پیشین، مانند کارنامهای است که بعد از امتحان میگیریم، کاری که امروز انجام میدهیم تقدیر فردا است هر عمل نیک و بدی امروز انجام دهیم فردا نتیجه آن را میبینیم، مولانا در غالب شعری میفرماید؛ کسی در باغی میوهها را پنهانی میچید صاحب باغ گفت: تو شرم نمیکنی؟ چه میکنی؟
گفت: میوه مال خداست من هم بنده خدا و استفاده میکنم صاحب باغ او را با طناب به درخت بست و چوبی برداشت و گفت: از چوب خدا این بندهاش میزند بر پشت دیگر بندهاش، من بنده خدا برای کتک زدن دیگر بنده خدا آمادهام. به عنوان مثال اعتقاد فردی به جبر و دیگری به اختیار است جبر کاشت گندم، برداشت گندم است و اگر باد بکاریم طوفان برداشت میکنیم.
استاد میفرماید؛ ما با تقدیر کار نداریم چون تقدیر کار خود را انجام میدهد و ما چیزی به نام جبر نداریم و این تقدیر از قبل و پیمان الست برای ما رقم خورده است و تقدیر زندگی اکنون پس از مرگ رقم زده میشود، فردوس و دوزخ نیز در این جهان و جهان بعدی مشترک و جاری است.
جبر و اختیار و فرمان الهی یک مثلث است این فرمان برای خواص به گونهای و برای عوام به گونهای دیگر است در گذشته اگر اتفاقاتی افتاده تقدیر و فرمان الهی بوده و از هیچکدام نباید روی برگرداند؛ زیرا انسان بقا دارد و از بین نمیرود و ما دائماً یا درگیر گذشته و یا آینده هستیم و زمان حال را از بین میبریم.
مانند کسی که پول جمع میکند که در آینده خوشگذرانی کند اما در آینده نیز نمیتواند از آن بهره ببرد یا کسی که به او میگویند چند سال دیگر فوت میکند فوری مرگ را از ترس آینده احساس میکند زندگی در زمان حال مسئله بسیار مهمی است داشتههای شما متعلق به شما است از آن استفاده کنید وقتی به مسائل منفی فکر میکنید مانند لیزر عمل میکند و مدام بدتر میشود از گذشته درس بگیریم.
برای آینده برنامهریزی کنیم و در زمان حال زندگی کنیم. تقدیر همیشه نیکو نیست ممکن است بد باشد، زیرا بد بودن آن پرده از رازهای بسیاری برمیدارد استاد گذشته خود را بیان میکند که تقدیر بد و تاریکی بود که پرده از راز درمان اعتیاد، سیگار و چاقی بر داشت اگر مشکلی پیش میآید شاید در آینده در جهت مثبت باشد.
باید به اعمال خود نظر افکنیم بد یا خوب بودن آن را سنجیده ظن و گمان بد میبریم یا اعمال خوب و خدمت انجام میدهیم باید تصفیه کنیم آب گلآلود را به آبی صاف تبدیل کنیم به مسائل منفی فکر نکنیم این افکار فقط انرژی ما را میگیرد، در امور دیگران تجسس و دخالت نکنیم از خوشحالی دیگران خوشحال شویم، از موفقیت دیگران حسادت نبریم عمل نیک پاداش در بر خواهد داشت.
طبیعت به همه جایزه میدهد لذت بردن از عملی که انجام میدهیم پاداش آن کار است. همه مسائل را به صراحت بیان ننمائید، زیرا مانند میوه نرسیده میباشد باید حرف پخته شود شرایط فراهم باشد سپس آن را بیان کنید.
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و زبانش دوختند
باید زمان و مکان فراهم باشد با قطبهای منفی هیچ ارتباطی نداشته باشید، با انسانهای منفی فاصله را حفظ کنید در صراط مستقیم باشید. به یاد خدا و نیروهایی باشید که از آنها انرژی دریافت نمائید.
تایپیست: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
182