جلسه پنجم از دوره چهلوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره60 همسفران نمایندگی ستارخان به استادی دستیار اسیستانت تغذیه راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر گندم با دستور جلسه «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه 28 مردادماه 1404 ساعت 16:00 آغاز بهکار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم که در جمع شما حضور دارم. خدا را شکر میکنم بابت خدمت و فرصتی که به من داده شد و از نگهبان، ایجنت و مرزبانان تشکر میکنم. امروز در خدمت شما هستم برای تبادل اطلاعات؛ چون همه ما به اندازه کافی با علم کنگره آشنا هستیم. من اینجا هستم تا اطلاعات را باهم در میان بگذاریم. امیدوارم دستاورد خوبی داشته باشیم.
دستور جلسه این هفته وادی ششم است. تیتر وادی میگوید: «حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا کنیم». این وادی به ما میفهماند که با چیزی به نام عقل روبهرو هستیم. عقل چیست؟ برای من این موضوع با ورود به کنگره شکافته شد. قبل از کنگره، عقل و مغز برای من یک معنی داشت؛ اما با ورود به کنگره متوجه تفاوت آنها شدم. مغز، کارش مترجمی است، مثل زبان که کارش انتقال حس چشایی است و اینها ابزار هستند. در اصل، خود وادی این موضوع را به زیبایی میشکافد و میگوید عقل فناناپذیر است و فرّ ایزدی دارد.
حال، چرا عقل فناناپذیر است؟ چون چیزهایی که در دنیای خاکی با آنها روبهرو هستیم، از جنس خودمان هستند و قابل لمساند. ما آنها را میبینیم و میفهمیم؛ اما عقل قابل رؤیت نیست؛ چراکه از جنس مواد تشکیلدهنده جهان مادی نیست و برای همین فناناپذیر است. هر چیزی که از جنس ما و از جنس دنیا باشد، از بینرفتنی و قابل رؤیت است.
همانطور که میدانید، انسان دارای دو صور است: صور آشکار و صور پنهان. صور آشکار همان است که در وجود خود میبینیم، یعنی تمام اعضای بدن ما قابل رؤیت هستند و جزء صور آشکار به شمار میروند؛ اما یکسری اجزا جزء صور پنهان هستند و قابل رؤیت نیستند که اینها مصالح جهانبینی محسوب میشوند. این مصالح چه چیزهایی هستند؟ صور پنهان انسان مثل عقل، روح، نفس و ...
این وادی، عقل را برای ما باز میکند. عقل چیست؟ ما در زندگی تصمیمهای زیادی میگیریم. خیلی مسیرها را رفتهایم و خیلی کارها انجام دادهایم که در ابتدا فکر میکردیم درست هستند؛ اما وقتی وارد آن مسیر شدیم و نتیجه را دیدیم، متوجه شدیم که تصمیم درستی نبوده است. چرا؟ چون اطلاعات و آگاهی لازم نسبت به آن موضوع نداشتیم؛ اگر بخواهیم مسیری را برویم و تصمیمی بگیریم؛ باید نسبت به آن موضوع اطلاعات و آگاهی داشته باشیم و در صورتیکه اطلاعات درست باشند، عقل تصمیم درست میگیرد؛ اما اگر اطلاعات غلط باشند، باز هم عقل براساس همان اطلاعات تصمیم میگیرد؛ در واقع عقل اشتباه نمیکند، بلکه دادههایی که ما به او دادهایم اشتباه بوده است؛ پس اگر بخواهیم نتیجه مطلوب بگیریم، باید اطلاعات درست در اختیار عقل قرار بدهیم. این اطلاعات چه زمانی داده میشود؟ زمانیکه آگاهی و دانایی خودمان را بالا ببریم؛ چون عقل در دو حالت دچار مشکل میشود: ۱. اطلاعات غلط به او داده شود ۲. نفس بر او غالب شود.
ما بارها در زندگی خواستهایم کارهای درستی انجام بدهیم مثل ورزش کردن، کمخوری برای اندام زیبا، تلاش برای کار خوب، مهاجرت، درس و دانشگاه یا کسبوکار؛ اما گاهی نفس غالب شده است مثلاً: میخواهی به پارک بروی، نفس میگوید: امروز بخواب، هر هفته که میروی با یکبار نرفتن اتفاقی نمیافتد یا میخواهی درس بخوانی، نفس میگوید: امروز نه، فردا! همین اتفاق برای درمان هم افتاده است. در مورد مسافر هم همینطور بود؛ نفس میگفت امروز مصرف کن، فردا خدا بزرگ است یا از شنبه شروع میکنم. گاهی هم اطلاعات غلط داده شده است. اطلاعات از چه طریقی میآید؟ از طریق حس.
حس، مثل خبرنگاری در کائنات میچرخد و اطلاعات را به عقل میدهد، سپس عقل آنها را پردازش میکند. کار عقل، تجزیه و تحلیل است برای مثال: بچه سه ساله اگر تراول صدهزار تومانی دستش باشد و بستنی به او بدهی، راحت آن تراول را میدهد؛ چون بستنی برایش جذابتر است و نمیداند که آن مقدار پول چه ارزشی دارد؛ اما وقتی کودک سوم یا چهارم دبستان باشد دیگر بهراحتی آن را نمیدهد؛ چون اطلاعات درستی دارد و میفهمد با آن پول میتواند چیزهای زیادی بخرد. در مسیر درمان هم همینطور است.
ما باید یاد بگیریم تفاوت بین صدای عقل و صدای نفس را بشناسیم. وقتی آگاهی نباشد عقل صدای آرام دارد؛ ولی صدای نفس بلند است. نفس همیشه کوتاهترین راه را پیشنهاد میدهد؛ اما عقل راهی را نشان میدهد که زمانبر است، مثل درمان اعتیاد. قبلاً اگر میگفتند مسافر را سه روز ببرید جایی، سریع میرفتیم؛ چون از زمان و روند درمان آگاهی نداشتیم، حتی تبلیغات ماهوارهای برای قرص ترک اعتیاد ما را گول میزد؛ ولی نتیجهای نداشت.
وقتی وارد کنگره شدیم، راه درمان درست به ما نشان داده شد. اطلاعات لازم درباره اعتیاد، آسیبهای آن و روش درمان داده شد. ما فهمیدیم که 11ماه باید صبر و تلاش کنیم تا درمان کامل شود. آقای مهندس در روز چهارشنبه بهخوبی این موضوع را شکافتند و گفتند: اگر میخواهیم به فرمان عقل برسیم، بهتر است از کارهای ساده شروع کنیم.
خیلی وقتها ما فکر میکنیم عقل سالم داریم؛ اما در عمل میبینیم که نداریم. نشانه عقل سالم این است که اگر کاری به شما محول شد، بررسی کنید که آیا در توان شما هست یا نه؟ اگر در توانتان بود و پذیرفتید، نشانه عقل سالم است و اگر در توانتان نبود و نپذیرفتید، باز هم نشانه عقل سالم است. عقل سالم عقلی است که به تکامل رسیده مثلاً: بعضیها هر کاری به آنها بگویی، میگویند: باشد من انجام میدهم؛ اما عقل سالم کاری را که در توانش نیست نمیپذیرد.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
.jpg)
مرحله ۳۰ سیدی همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون اول)
.jpg)
.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر مهدیه
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون دهم)
تایپیست: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
122