جلسه پانزدهم از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی لویی پاستور با استادی راهنما همسفر مریم، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه: «وادی ششم (حکم عقل را در قالب فرمانده، کاملا اجرا نماییم.) و تأثیر آن روی من)» روز سهشنبه 28 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
از وادی اول تا وادی سوم که ما آنها را به عنوان وادی تفکر میشناسیم، به مراحل تفکر و اینکه ما به چه چیزهایی باید فکر کنیم، به چه چیزهایی نباید فکر کنیم، چرا باید فکر کنیم ما به هیچ نیستیم و هیچکس به اندازه خود ما به خود ما، فکر نمیکند؛ اشاره میشود. در وادی چهارم قبول مسئولیت کردیم و به من تفهیم شد که مسئولیت تمام امورات زندگی و کارهایم به عهده خودم است. در وادی پنجم گفته شد که تفکر تنها کافی نیست و باید شروع به حرکت کنیم. این حرکت کردن خب یکسری قوانین، چهارچوبها و مراحلی دارد که اگر قرار باشد به سر منزل مقصود و نتیجه درستی برسد و در جهت صراط مستقیم باشد باید با یک راهنمایی انجام گیرد، این راهنما توسط یک فرمانده در کنگره۶۰ به نام عقل معرفی شده است.
من بهشخصه قبل از اینکه وارد کنگره شوم، واژه عقل را مثل تمام مفاهیم دیگر شنیده بودم و تعریف دیگری برای من داشت. مثلاً اگر کار ناشایستی از خودم یا شخصی سر میزد از این واژه استفاده میکردم که بی عقلی کردم یا اینکه عقل نداشته که این کار را انجام داده است. این را شاید خیلی شنیده باشید؛ ولی وقتی که وارد کنگره شدم متوجه شدم که اصلاً تعریف عقل این نیست که من میدانستم. همه انسانها دارای عقل هستند و عقل در جایگاه خیلی بالایی قرار دارد. عقل فر ایزدی دارد و اشتباه نمیکند؛ اما شدت و قوت تصمیمگیریهای ما نشاندهنده میزان تکامل عقل ماست.
در کنگره گفته میشود اگر اطلاعات به درستی به عقل داده نمیشود، انگار غذای عقل تأمین نمیشود، هر دو طرف را به اشتباه میاندازد و دچار عملکردی میشود که نتیجه خوبی ندارد. تعریف دیگری که در کنگره با آن آشنا شدم و برایم متفاوت بود، تعریف حس است. حس در ایجاد حرکت عقل و راهاندازی آن نقش مستقیمی دارد به این شکل که اگر حس آلوده باشد در عملکرد عقل هم ایجاد اختلال میکند و عقل هم عقل سالمی نخواهد بود.
در مورد نیروهای مثبت در کنگره آموزش گرفتیم؛ اما نیروی منفی و قوی هم هست که بیکار نمینشیند و اگر ببیند نیروی مثبت در صراطمستقیم حرکت میکند و عملکرد خوبی دارد نیروی منفی وارد عمل شده و در مقابل عقل قرار میگیرد که نفس اماره نام دارد. تعریفی که ما از نفس اماره داریم، همانطور که از اسمش پیداست نفس امر کننده است، نفسیست که بدون چهار چوب، سرزنش و قیدوبند هر آنچه را که طلب میکند تحت عنوان خواستههای نامعقول به آنها میرسد. وقتی خواستههای نامعقول به من مریم غلبه میکند دیگر نمیتوانم فرمان درستی به عقلم بدهم و پیام درستی برای آن بفرستم و آن هم نمیتواند فرمان درستی برای اجرا در اختیار من قرار دهد. زمانی که نفس امرکننده به من غلبه میکند برایم مهم نیست که چه اتفاقی میافتد، ناامید باشم و یا در دل تاریکیها بمانم.
حالا در مورد دیدگاه کنگره به مصرفکنندهای که به اینجا میآید گفته شده است مواد برای شما ضرر دارد؛ یعنی عقل را دارد ولی به صدای فرمان آن گوش نمیدهد، میداند مواد ضرر دارد؛ اما نفساماره به او غلبه کرده و میگوید یک نفر هست که 40 سال تریاک مصرف میکند و حالش هم خیلی خوب است. نفس امرکننده اجازه میدهد، غلبه میکند و پیام اشتباه برای عقل صادر میکند در نتیجه خروجی آن خوب نخواهد بود. مثل هر سیستمی که اگر به آن اطلاعات غلط بدهیم خروجی مناسبی نخواهد داشت. عقل ما زمانی کاملتر میشود که ما با تفکر به دانایی و در نتیجه به داناییمؤثر برسیم.
باید عقل را رشد داده و کامل کنیم. در یکی از صحبتها استاد امین میگفتند: هم عقل کامل مسئله را حل میکند و هم عقلی که تکامل پیدا نکرده؛ ولی عقل کامل قادر است مسائل بزرگتر و مهمتری را حل کند. عقلی که کامل رشد نکرده و به تکامل نرسیده مسائل سادهتری را میتواند حل کند، عقلی که کامل است به تمام مسائل بله نمیگوید. جایی که توانایی ندارد میگوید نمیدانم یا اطلاعاتی ندارم؛ ولی عقلی که کامل نیست در هر مسئلهای میگوید من توانایی آن را دارم و میتوانم حلش کنم. بهعنوان یک همسفر که در کنگره قرار میگیرم یا بهعنوان یک تازهوارد که وارد میشوم یکسری آداب و قوانینی برای من وضع شده است که اگر آنها را اجرا کنم به فرمان عقلم نزدیک شدهام، نزدیک شدن به فرمان عقل زمانبر ولی شدنیست درصورتیکه بتوانم به نفساماره غلبه کنم. زمانی که به نفس لوامه نزدیک شوم اگر جایی عملکردم اشتباه است، به من نهیب میزند که آن را دریافت کرده و سعی کنم از آن مرحله و تاریکی خارج شوم.
زمانی میتوانیم به فرمان مطلق عقل نزدیک شویم که وارد نفس مطمئنه شویم و برای همه عزیزان این را آرزو میکنم. یک سفر اولی باید فرمانبردار راهنمایش باشد تا در آینده به فرماندهی برسد، وارد سفر دوم شده و راهنما شود، باید سیدی بنویسد و غیبت نداشته باشد. در سفر دوم خدمت کردن مهم است تا شما را به فرمان عقل نزدیک کند. هر جایگاه خدمتی که باشد باعث تکامل عقل ما میشود. من هم در جایگاه راهنما باید در رشد عقلم و جایگاهی که برایم در نظر گرفته شده است و پرورش آن کوشا باشم. وقتی تصمیم میگیرم کاری را انجام دهم دائماً این نفس به من نهیب میزند، باید هوشمند باشم و وارد بازیهای آن نشوم. وادی ششم نکات بسیار زیادی دارد. این وادی، وادی بسیار بحثبرانگیزیست و در موردش میتوان زیاد صحبت کرد.

رهایی 30 سیدی همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر الهام

تقدیر دبیر جدید همسفر زهره از دبیر قبلی همسفر پانتهآ

مرزبانان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر محمدسام
عکاس: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دهم)
تایپیست: همسفر پروین و همسفر طلا رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
60