جلسه چهارم از دوره سی و نهم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شیخبهایی اصفهان با استادی راهنما مسافر علی و نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه«وادی ششم و تاثیر آن روی من» در روز سهشنبه ۲۸ مرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
-
سلام دوستان، علی هستم یک مسافر
-
خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم. دستور جلسه امروز ما این است: «حکم عقل را در قالب یک فرمانده، کاملاً به اجرا درآوریم».
-
برای اینکه بتوانیم هر کاری را به درستی انجام دهیم و آن را بشناسیم، ابتدا باید تعریفی روشن از آن داشته باشیم. در اینجا قبل از هر چیز باید بدانیم عقل چیست؟ کجاست و چه کارکردی دارد؟ شناخت دقیق عقل به ما کمک میکند تا بتوانیم از آن به نحو احسن استفاده کنیم.
-
تعاریف کلی متعددی در مورد عقل وجود دارد. در کتب و جزوهها آمده است که عقل یکی از بخشهای مهم «صور پنهان» انسان است. عقل آغاز و پایانی ندارد و جنس آن برای ما ناشناخته است. در مسیر تکامل، عقل انسان مانند ماشینی است که تابع خودش عمل میکند. گفته میشود عقل فر ایزدی دارد و به تنهایی هرگز اشتباه نمیکند. اینها همه تعریفهایی است که از عقل ارائه شده است.
-
اما جایگاه عقل کجاست؟ آیا در سر انسان است؟ خیر! آنچه در سر ما قرار دارد، مغز است نه عقل. حالا در این دستور جلسه، تأکید شده که حکم عقل را در قالب یک فرمانده به اجرا در آوریم. عقلی که حکم صادر میکند، به جایگاهی رسیده که اشتباه نمیکند و فر ایزدی دارد.
-
هیچکس از ابتدا و انتهای عقل خبر ندارد. به نظر میرسد عقل از یک مقام یا جایگاه والاتر به همه انسانها عطا شده است. عقل همچون خورشیدی است که بر تمام هستی و نیستی میتابد و نور آن مانند روزنهای به همه انسانها و موجودات (که شبیه یک خانه هستند) وارد میشود. حتی روح ما با تمام لطافتش، تابع عقل است.
-
با تمام این ویژگیهایی که در مورد عقل گفته شد، حالا عقل قرار است حکم صادر کند. اما عقل در مورد چه چیزهایی و برای چه کسی میتواند حکم صادر کند؟ عقل هدایتکننده است؛ اما چه چیزی و چه کسانی را میخواهد، هدایت کند؟
-
عقل با تمام خصوصیاتش، وظیفه هدایت «نفس اماره» ما را بر عهده دارد؛ همان نفسی که فقط امر به بدیها میکند. در کتابها خواندهایم که نفس اماره تنها به دنبال لذت طلبی و راحتی است. اما عقل، همه چیز را با دقت بررسی و تجزیه و تحلیل میکند. میسنجد که آیا این کار، این حرف یا این حرکت در نهایت به صلح و آسایش، راحتی یا سلامتی منجر میشود؟ آنگاه است که فرمان انجام دادن یا ندادن کاری را صادر میکند.
-
همه ما که اینجا نشستهایم، پیش از ورود به کنگره در مرحلهی نفس اماره بودیم. چون فقط به فکر مصرف مواد بودیم و به چیز دیگری نمیاندیشیدیم و هیچگاه کارهای عقلانی انجام نمیدادیم. اکنون که در کنگره حضور داریم و اذن ورودمان صادر شده است، میخواهیم وارد مرحله «نفس لوامه» شویم.
-
در واقع به طور ناخودآگاه به نفس سرزنشکنندهای تبدیل شدهایم. وقتی اشتباهی میکنیم، بعداً از خودمان ناراحت میشویم و از گفتارمان پشیمان هستیم. اگر بیرون از کنگره اشتباهی مرتکب شویم و بعد عذاب وجدان بگیریم، ممکن است بخواهیم با دروغ آن را توجیه کنیم؛ اما داستان کنگره متفاوت است. در کنگره چون میخواهیم به فرمان عقل برسیم، تازه متوجه میشویم که عقل داریم و میتوانیم به طرز صحیح از آن استفاده کنیم. به قول جناب آقای منصوری اگر اشتباهی کردیم و کسی به شانهمان زد، تنها هدفش این است که آن اشتباه را به ما یادآوری کند.
-
اگر بیرون کسی به فرمان عقل رسیده باشد حتی ممکن است بخندد، چرا که میفهمد آن کارش اشتباه بوده است و دیگر نمیخواهد آن را با دروغ توجیه کند. او به سادگی میگوید: فهمیدم که این کار اشتباه است و دیگر تکرار نمیکنم. در نهایت، کسی که میخواهد به فرمان عقل برسد این را در سرلوحه قرار میدهد که عقل مانند خورشید است که به همه جا میتابد.
-
کسی که میخواهد به فرمان عقل نزدیک شود باید از ضدارزشها برگردد؛ اگر تا یک دقیقه پیش ضدارزشی انجام میدادیم، اکنون برای تغییر جایگاهمان سعی وتلاش کنیم دیگر آن ضدارزش را انجام ندهیم. باید به آرامی صورت، حرکت و مسیرمان را از ضدارزشها به سمت ارزشها بچرخانیم. باید در نظر داشته باشیم که تغییر یکباره به روشنایی ممکن نیست؛ اگر ناگهان از تاریکی به روشنایی برگردیم، مانند این است که ناگهان نور چراغی به چشمانمان بتابد و اذیت میشویم. هر چیز باید به تدریج انجام شود.
-
اما چگونه میتوان به فرمان عقل نزدیک شد؟ نمیتوانیم صرفاً با اطلاعات و آگاهی، تجربه کنیم و فقط به دنبال شناخت و آگاهی باشیم. رسیدن به یک جا تنها با معرفت و شناخت امکانپذیر نیست. در اینجا باید به اضلاع مثلث معرفت، عمل سالم و عدالت توجه کنیم. معرفت به معنای شناخت و آگاهی است؛ اما بدون عمل سالم نمیتوان به هدفی دست پیدا کرد.
-
پس وقتی شناخت، اطلاعات و آگاهی پیدا کردید، باید چه کاری انجام دهید؟ باید عمل سالم انجام دهید. و عمل سالم زمانی ممکن است که افکار و اندیشههای شما سالم باشد و گفتار شما نیز سلامت داشته باشد. بعد از این مراحل میتوانید عمل سالم را به انجام برسانید و پس از آن عدالت را برقرار کنید. دستور جلسه هفته قبل به این موضوع اشاره داشت. وقتی به عدالت رسیدید، آن زمان میتوانی فرمان عقل را به درستی اجرا کنید. در دعای کنگره چه میگوییم؟ ما در پی هم روان شدهایم تا چه هدفی را دنبال کنیم؟ تا بدانیم آنچه نمیدانیم. تاریکیها را تجربه کردهایم تا با روشناییها آشنا شویم.
-
روشنایی چیست؟ روشنایی همان فرمان الهی، حق و حقیقت، راستی و درستی، صداقت، عشق، ایمان، محبت و تمامی خوبیهاست. اینها به ما کمک میکنند تا به فرمان عقل نزدیک شویم و به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافتهایم. برای رسیدن به فرمان عقل، نیازی نیست از کارهای بزرگ شروع کنیم؛ هر چیز باید به تدریج و قدم به قدم با تمرین انجام شود.
-
در ادامه با مسائل سختتری نیز مواجه خواهیم شد؛ مثلاً باید سر وقت در جلسه حاضر شویم یا دارو را به موقع مصرف کنیم. اینها همه نشانههای فرمان عقل هستند؛ زیرا میخواهیم به آرامش و آسایش برسیم و حالمان خوب شود. در این مسیر هر جا از جاده خارج شویم باید تاوانی بپردازیم؛ چرا که خودمان با اختیار خود از فرمان عقل و روشنایی دور شدهایم.
-
هر جا که با انحراف از مسیر فرمان عقل لذتی بردهایم، در آینده باید تاوان آن لذت را بپردازیم. ما در تمام کارهایمان باید از قدرت عقل استفاده کنیم و از عقل جزئی به عقل کلی برسیم. عقل فقط در یک مسیر نیست و در همه جا به کار میآید. ما باید عقل معاش، عقل معاد و عقل معاشرت داشته باشیم.
-
باید بدانیم کی، کجا و چگونه با دیگران برخورد کنیم؛ اینکه آیا جواب سلام شخصی را بدهیم یا ندهیم. بعضی وقتها، جواب سلام دادن و صحبت کردن با برخی افراد میتواند به انحراف و مصرف مواد ختم شود. عقل به خودی خود دستور و فرمان غلط صادر نمیکند. اطلاعات غلط و خراب شدن حسها است که موجب صدور فرمانهای نادرست میشود. اگر میخواهیم به فرمان عقل در هر زمینهای نزدیک شویم، باید ناخالصیها را دور بریزیم. انشاءالله که همه ما بتوانیم آرام آرام از ضدارزشها برگردیم و به فرمان عقل نزدیک شویم تا مردود نشویم و بخواهیم کارمان را از نو شروع کنیم تا اشتباهاتمان را جبران و پاک کنیم. در آخر وادی ششم نوشتهاند: «پس آن کنیم که فرمان است». این امر چیز سختی نیست. همه ما خوب و بد را میدانیم؛ باید خوبیها را انجام دهیم و از بدیها پرهیز کنیم.
-
اگر در مسیر صحیح باشیم، چرخ زندگی بر روی غلطک میافتد و به حرکت ادامه میدهد؛ اما اگر در مسیر صحیح نباشیم و از چاله درآمده در چاهی عمیق سقوط خواهیم کرد؛ پس باید آن کنیم که فرمان است.
-
تایپ: مسافر سینا (لژیون۵)، مسافر سعید (لژیون۴)، مسافر احمدرضا (لژیون۱۲)
-
ویراستار: مسافر حسین (لژیون۲۳)، مسافر رضا (لژیون۱۶)
-
عکس: مسافر نیما (لژیون۵)
-
سیستم صوتی: مسافر مهران (لژیون۴)
-
دیتاشو: مسافر محمدحسین (لژیون۱۹)
-
مرزبان خبری: مسافر محسن
-
تهیه و تنظیم: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
95