ضمن خوشآمدگویی به جنابعالی به نمایندگی وکیلی یزد، به رسم کنگره خواهشمندم ابتدا خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر. آنتیایکس مصرفی من تریاک و شیره بود. راهنمای من جناب مهندس دژاکام بودند و حدود بیست سال از رهایی من میگذرد.
به نظر جنابعالی، نمایندگی وکیلی یزد دارای چه نقاط قوت، نقاط ضعف یا نقاط قابل اصلاحی میباشد؟
من تقریباً به همه نمایندگیهای کنگره سر زدهام و هیچجا ضعفی ندیدم. ممکن است برخی نمایندگیها به دلایل خاصی دیرتر یا کمتر رشد کنند، اما اینها ضعف نیستند؛ بلکه بخشی از مسیر طبیعی رشد هستند و باید وجود داشته باشند.
چرا میگویند کنگره یک مکان مقدس و امن است؟
هر مکانی که بتواند به من کمک کند تا از درد و رنج رهایی یابم و به آرامش برسم، برای من مقدس و امن است.
در کنگره، اولین قدم این است که بتوانیم به تازهوارد احساس امنیت و اعتماد بدهیم. چون اگر این اتفاق نیفتد، فرد تازهوارد ماندگار نخواهد شد. مصادیق واقعی یک تازهوارد را میتوان در نوشتار «مصرفکننده کیست؟» دید. تازهوارد با دنیایی مملو از ترس وارد میشود، بنابراین باید تلاش کنیم تا اعتمادسازی شکل بگیرد.
چه تجربه یا دغدغهای باعث شد شما مسیر دیدبانی کنگره را طی نمایید؟
من اصلاً به کنگره نیامدم که دیدهبان شوم؛ هدفم درمان بود. باقی مسیر خودبهخود اتفاق افتاد و من نقشی در آن نداشتم. تنها کاری که انجام دادم این بود که وظیفهام را درست انجام دادم. از همان سفر اول تا امروز، هرچه کنگره گفت، من با دل و جان پذیرفتم و گفتم "چشم".

شما در مقطعی دیدهبان تازهواردین بودید. برای جذب فرد تازهوارد چه پیشنهادی دارید؟
تمام مسئله جذب فرد تازهوارد، به راهنمای تازهواردین بستگی دارد. راهنمای تازهوارد باید خوشتیپ، خوشاخلاق و خوشرفتار باشد تا بتواند فرد را جذب کند. کسی که وارد کنگره میشود، در ابتدا نباید از خودِ کنگره خوشش بیاید، بلکه باید از راهنمای تازهوارد خوشش بیاید؛ چون هنوز چیزی از کنگره نمیداند و اولین برخوردش با راهنماست.
به عنوان آخرین سؤال، چرا اعضای این نمایندگی هنوز در راستای کمک به راهاندازی شعبه یزد تردید دارند و مسئولیت را به یکدیگر واگذار میکنند؟
عیبی ندارد، همیشه همینطور بوده. اما به مرور زمان انسانها تغییر میکنند. البته بخش مهمی از این موضوع به راهنماهای شعبه برمیگردد. سؤال این است که آیا خودِ راهنما این کار را انجام داده و در این مسیر کمک کرده است؟ چون راهنما یک الگوست. ما همیشه منتظر هستیم دیگران درست شوند، اما ابتدا باید خودمان درست شویم و درست رفتار کنیم؛ آنوقت دیگران نیز بهتدریج تغییر خواهند کرد.

مصاحبه فوق با تلاش مسافر علیرضا از لژیون هفتم و همچنین عکاسی خبری مسافر مسعود از لژیون سوم تنظیم گردیده است.
- تعداد بازدید از این مطلب :
75