هشتمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، روزهای سهشنبه، نمایندگی قائمشهر، با استادی راهنما محترم مسافر اسحاق علی، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه وادی ششم و تأثیر آن روی من " سهشنبه 28 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اسحاق علی هستم مسافر. سپاس از آقای مهندس. سپاس از خانواده بزرگ کنگره ۶۰؛ و سپاس از ایجنت محترم، راهنمایان عزیز و تمام خدمتگزارانی که دارند در این شعبه خدمت میکنند و از خدمت خودشان آموزش میگیرند. خوشحالم امروز در خدمت دوستان هستم. در این جایگاه نشستم و یک سپاسگزاری از راهنمای عزیزم آقا محمود که این جایگاه را در اختیار من قراردادند تا بتوانم این لحظاتی که در خدمت شما هستم، یک اتفاقی در من صورت بگیرد.
الآن که من اینجا نشستم، نتیجه تفکر و تعقل من هست؛ همه این لژیونها، کارگاههای آموزشی، نوشتنها، مشارکت؛ این هست که من یک زندگی بهتری را تجربه بکنم؛ یعنی به همان فرمان عقل برسم.
در سفر دوم، همه این وادیها قوانین درست اندیشیدن و درست زندگی کردن را به ما یاد میدهند من اگر یک وادی را مطالعه کنم و نقش آن وادی را در زندگی جاری کنم، به وادی چهاردهم هم خواهم رسید.
من در سفر اول در دنیایی از تاریکیها، در دنیای رفتارهای نابهنجار بودم. چون زمانی که اینجا آمدم به من گفتند که مواد مخدر حکمرانی و فرمانروایی را از انسان میگیرد و انسان را تمام و کمال تحویل نیروهای شیطانی میدهد. در آن مسیر قدم برمیداشتم، تمام و کمال در مسیر نفسم قرار میگرفتم؛ یعنی باعقل هیچ کاری نمیکردم. وارد کنگره شدم، آقای مهندس در سیدی میفرماید چیزی را باید از دست بدهید تا چیزی را به دست بیاورید مواد مخدر از دست دادید رهایی را به دست آوردید.
باور داشتم که اینجا درمان میشوم اما ایمان نداشتم. الآن به این ایمان رسیدم. باید در مسیر صراط مستقیم قدم بردارم، حتی کمکم، یواشیواش که بتوانم بهفرمان عقل نزدیک شوم. البته نفسم باید به شناخت و آگاهی برسد
در سفر اول عظمت و شکوهی که در این وادیها بود، من بهعنوان یک حکایت میخواندم اما در سفر دوم تمام تلاشم را کردم که نقش این سیدیها را در وجود خودم کاربردی کنم.
من باید یکچیزی را از دست بدهم تا یکچیزی را به دست بیاورم و شناخت بدم، آگاهی بدم و تحت تأثیر نفس نباشم که بهفرمان عقل برسم. اگر قراراست شما به رهایی از مواد مخدر برسید. باید شربت اپیوم را میل بفرمایید. ۱۰ الی ۱۱ ماه ساختار درونی را بازسازی میکند و شخص را به رهایی میرساند. چهرهها تغییر میکند به همین علت شبیه مصرفکنندهها نیستیم.
نقش این وادیها، این است که ساختار درونی من را تغییر بدهد. زمانی میتوانید بهفرمان عقل برسید که فضیلت انسانی در شما شکوفا شود، فطرت انسانی شکوفا شود و احساس امنیت و شادی کنید. این امنیت و احساس شادی را به دیگران انتقال بدهید. تجربه بخشش، انفاق و گذشت را در زندگی خودتان تجربه کنید رفتارهایی که حال شمارا خراب میکند، ذرهذره از|آن دور شوم.
امروز من باید بهتراز دیروز من باشد. اگر این اتفاق در زندگی من متجلی شده باشد رشد میکنم، قطعاً و یقیناً من بهفرمان عقل رسیدهام.
اگر قراراست که من بهفرمان عقل برسم، باید ذرهذره رفتارهای ضد ارزشی، قضاوت کردن، کینه، حسادت، تمام رفتارهایی که حال من را خراب میکند از خودم دور کنم.
جمله زیبایی که یکی از دستیارهای دیدبانها به من گفتند: خداوند ۴ سال به شما فرصت داده است روی این صندلی بنشینید و خودتان را پیدا کنید. قراراست ما روی این صندلی بنشینیم و خودمان را پیدا کنیم.
آقای مهندس تلاش میکنند که ما به یک توانمندی، قابلیت و توانایی دست پیدا کنیم تا ساختار و استاندارد درستی در زندگی خودمان ایجاد کنیم. برای اینکه حالمان خوب شود این حال خوب را به خانواده، دوستان و عزیزانمان در زندگی منتقل کنیم.
با آقا محمود عموزاده از تهران برمیگشتیم، به من گفتند که چقدر میتوانید کمک کنید؟ گفتم ۵۰ میلیون تومان میتوانم کمک کنم. امروز اصلاً باورم نمیشود که جایگاه پهلوانی را توانستم تجربه کنم و این را مدیون آموزش و آگاهی کنگره هستم.
ممنونم که با سکوتتان به مشارکت من گوش دادید.
تنظیم وارسال : مسافر علیر ضا لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
81