کار عقل، سنجش و ارزیابی است

منبع: نمایندگی شیروان
سه شنبه 28 مرداد 1404

تعداد بازدید از این مطلب : 83

جلسه ششم از دوره بیست و ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ روزهای سه‌شنبه نمایندگی شیروان به استادی مسافررضا ، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر صبرخان با دستور جلسه " وادی ششم و تاثیر آن روی من " 28 مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم، یک مسافر. ابتدا خداوند را شاکرم که در کنار شما دوستان هستم و می‌توانم از شما انرژی بگیرم . از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای عزیزم سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم.
دستور جلسه، در مورد “وادی ششم” است. این وادی می‌گوید: “حکم عقل را در قالب یک فرمانده کاملاً به اجرا درآوریم.” ما در آموزش‌های کنگره یاد می‌گیریم که انسان از دو بخش “صور آشکار” و “صور پنهان” تشکیل‌شده است. صور آشکار، همان چیزی است که قابل‌دیدن است؛ مانند چشم، دست، گوش و بینی؛ اما صور پنهان، آن بخش‌هایی هستند که ما نمی‌بینیم، ولی در وجود انسان هستند؛ مانند عقل، نفس، روح و چیزهای دیگر.
در وادی ششم، ما با دو جز اصلی از صور پنهان آشنا می‌شویم: یکی عقل است و دیگری نفس. حالا تعریف عقل چیست و چه‌کاری برای ما انجام می‌دهد؟ آیا عقل بامغز یکی است یا خیر؟ آقای مهندس می‌فرمایند که ما نمی‌دانیم جنس عقل از چه چیزی تشکیل‌شده است. این را می‌دانیم که جنس آن از گوشت، پوست‌واستخوان نیست و از روز ازل وجود داشته و تا بی‌نهایت هم ادامه خواهد داشت.

حالا آیا ما می‌توانیم به‌فرمان عقل نزدیک شویم؟ بله! چطور می‌توان به‌فرمان عقل نزدیک شد؟ با انجام دادن کارهای کوچک و دوری کردن از کارهای ضد ارزشی و در مقابل، انجام دادن کارهای ارزشی. آرام آرام، با رسیدن به دانایی، می‌توان به‌فرمان عقل نزدیک شد. آقای مهندس می‌فرمایند: “عقل فر ایزدی دارد”؛ یعنی تنها نیست و البته باروح هم در ارتباط است. در کنگره گفته می‌شود تنها عضوی از ما که فر ایزدی دارد، عقل است؛ یعنی خداوند قسمتی از خودش را در عقل ما قرار داده است. اگر کارهای خوب و ارزشی انجام دهیم، به سمت خداوند و صراط مستقیم حرکت می‌کنیم؛ و هرچقدر کارهای ضد ارزشی انجام دهیم، از راه راست خارج می‌شویم.
حالا آیا مغز باعقل برابر است؟ خیر. مغز یکی از صور آشکار انسان است که در سر قرار دارد و وزن آن حدوداً یک و نیم کیلوگرم است. مغز درواقع یک “اپراتور” برای عقل است؛ یعنی کارهایی را انجام می‌دهد که به مغز می‌رسند و مغز آن‌ها را ارجاع می‌دهد تا تصمیم‌گیری انجام شود. اگر ما بتوانیم اطلاعات درست و حس‌هایی که آلوده نباشند را به عقل برسانیم، عقل فرمان درست را صادر می‌کند. ولی اگر حس‌ها نادرست و آلوده باشند، یا در مسیر دانایی نباشیم و دنبال کارهای ضد ارزشی برویم و اطلاعات ما کافی نباشد، آنچه به عقل می‌رسد نادرست است و عقل نمی‌تواند کارش را درست انجام دهد و به تدریج از مسیر راه راست خارج می‌شویم. ما یک‌باره نمی‌توانیم به‌فرمان عقل نزدیک شویم؛ باید یواش یواش، با انجام کارهای ارزشی در مسیر قرار بگیریم تا به فرمان عقل نزدیک شویم.

حالا یک سوال برای من پیش آمد که در جامعه هم زیاد مطرح می‌شود: می‌گویند افراد معتاد عقل ندارند و بی‌عقل هستند؛ آیا این‌ها که مواد مخدر مصرف می‌کنند، عقل ندارند؟» آقای مهندس می‌فرمایند: همه عقل دارند. این حس‌های آلوده هستند که ما را به بیراهه‌ها می‌کشانند. استاد امین هم در سی‌دی “حیله‌های نفس” خیلی جالب در مورد استفاده از عقل صحبت می‌کنند که من گوش دادم و واقعاً لذت بردم. ایشان می‌گویند همه عقل دارند و کسانی می‌توانند از عقل خود استفاده کنند که آن را بیشتر به کار بگیرند. یکی هست که زیاد از عقل خود استفاده می‌کند و حتی سوخت موشک تولید می‌کند! و یکی هم از عقل خود استفاده نمی‌کند و ساده‌ترین مسئله را هم نمی‌تواند حل کند. پس دو راه وجود دارد که ما بتوانیم بیشتر از عقل خودمان استفاده کنیم: یکی “دانایی” است و دیگری “استفاده از عقل” که توضیح دادیم.
چه زمان به فرمان عقل نزدیک می‌شویم؟ زمانی که بتوانیم بر نفس اماره پیروز شویم. وقتی پیروز شدیم، یواش یواش به نفس لوامه می‌رسیم. تمام کسانی که اینجا بر روی این صندلی‌ها نشسته‌اند، در نفس لوامه قرار دارند و بر نفس اماره پیروز شده‌اند. آن‌ها دیگر مواد مصرف نمی‌کنند و اینجا در مسیر قرار گرفته‌اند.

در ادامه جلسه هماهنگی ایجنت محترم و تمامی خدمتگزاران نمایندگی :