سلام دوستان آذر هستم یک همسفر
عقل چیزی مثل کلیه و قلب و… نیست که بتوانیم آن را ببینیم و جز صور پنهان است. آقای مهندس فرمودند: « عقل مانند خورشید است به تمام هستی و نیستی میتابد». اگر من به فرمان عقل نرسم؛ قطعاً به تاریکی میرسم و از نور و روشنایی چیزی دریافت نمیکنم. آقای مهندس در سیدی اخیرشان صحبت کردند که «ما ذرهذره به چیزی دست پیدا میکنیم» ما اگر میخواهیم به فرمان عقل برسیم، قطعاً باید ذرهذره و از چیزها و کارهای کوچک شروع کنیم، کسی از ما نمیخواهد که از پله اول به پله آخر برویم یا بخواهیم یک کار خیلی ماورا فکرمان انجام دهیم؛ باید کارهای کوچک را از قوه به فعل درآوریم تا به کارهای بزرگ دست پیدا کنیم و کمکم تزکیه و پالایش شویم و یاد بگیریم که چطور باید ارتقا پیدا کنیم. هرچقدر که رشد و دانایی و آگاهی پیدا کنیم بیشتر به فرمان عقل نزدیک میشویم و این قطعاً برای بعدهای بعد ما نیازمند است. آقای مهندس هم میفرمایند: «هر چقدر که دانایی و آگاهی و تحصیلات شما بیشتر باشد برای بعد بعدتان خیلی به کارتان میآید». در این وادی در مورد نفسها صحبت کردند که ما ذرهذره میتوانیم به نفس مطمئنه برسیم. وقتی که ناآگاه هستیم و تازه وارد کنگره شدهایم در نفس اماره هستیم و ذرهذره میتوانیم به نفس مطمئنه و حکم عقل برسیم. انشالله که بتوانیم از تکتک این آموزشها استفاده کنیم تا به صلح و آرامش که همان فرمان عقل است برسیم.
سلام دوستان نرگس هستم یک همسفر
در مشارکتم به یک گوشهای از صحبتهای آقای مهندس در روز چهارشنبه اشاره کنم که در ادامه همین دستور جلسه صحبت کردند در مورد خدمت مالی در کنگره۶۰ آقای مهندس در مورد لژیون فرمودند: «که تکتک افرادی که در کنگره۶۰ هستند ثابت شده در کنگره اگر آموزشها را دریافت کنند و به آن معرفت، آگاهی، شناخت برسند بهترین قدمها را میتوانند بردارند، حتی برای جایی که توانسته اینقدر بهشان ارزش دهد حاضر هستند فرش زیر پایشان را هم بفروشند و میتوانند در بحث خدمت مالی کنگره۶۰ کمکهای خودشان را داشته باشند». ما ساختمانی که در حال ساخت داریم اگر بهش نگاه کنیم میبینیم این ساختمان را چه کسانی ساختهاند؟ حالا از زمین خرید شده تا ساختمانی که به این مرحله رسیده به نظر شما چه افرادی مشارکت داشتهاند؟ میتوانیم تمام اسامی افراد را بگوییم، به خاطر اینکه جمعیت کم است؛ ولی من میگویم این ساخت و ساز این خرید زمین و خدمت مالی از همان افرادی که سال اول در بخش مالی شروع کردند به خدمت کردن از همان جا شروع میشود. آنها یک سهمی در ساخت و ساز داشتهاند تا این مرحله و کمک چه کسی و خدمت چه افرادی بوده است از همان افراد شروع شده، و به اینجا رسیده و میتوانیم افتخار کنیم که یک ساختمان از خودمان داریم و در حال ساخت آن هستیم اگر به اینجا رسیده کمک همه همسفران و مسافران بوده نمیگویم فقط مسافران مشارکت داشتند؛ همسفران مانند مسافرهایشان نسبت به این ساخت و ساز بودهاند. از خیلی از خواستههای خودشان زدند کمک کردند تا بتوانیم ساختمان را به این مرحله برسانیم؛ ولی باز هم ساخت و ساز تمام نشده است و همچنان نیاز به همراهی و حمایت تک تک عزیزان داریم تا حالا آن همراهی را داشتهایم و قطعاً خیر و برکتش به زندگیشان چه جانی و چه مالی برگشته است. بعد از این هم کاری به مسافران نداریم به همسفران میگویم باز هم نیاز داریم که آن خدمت مالی باشد. چند ماه دیگر جشن گلریزان را داریم و ما باید از سال قبل برای گلریزان امسال آن پس انداز را داشته باشیم. نگاه به جیب مسافرت نکن مسافرت برای خودش، بر اساس آن آموزشی که دیده دارد این کار را انجام میدهد. من همسفر چه کار کردم، من هم باید به سهم خودم آن چیزی که در کنگره دریافت کردهام، با چه حالی آمدم کنگره ۶۰؟ چرا فراموش میکنم که کنگره حال منو خوب کرد؟ چرا یادم میرود روز اولی که آمدم کنگره۶۰ چقدر به هم ریخته بودم؟ با آغوش باز کنگره و اعضای کنگره۶۰ بود که من را به اینجا رساند و الان توانستم این حال خوش را داشته باشم. چرا یادم میرود که چه کسی کمک کرد مسافرم به درمان برسد؟ همه ما دنبال یک راه حل بودیم حاضر بودیم همه چیزی که داریم، بدهیم تا بتوانیم با آن درمان به حال خوش برسیم. آیا تمام چیزی که دادهایم همین بود، آن چیزی که حاضر بودیم بدهیم همین بود نه؛ قطعاً آن لحظه اگر کسی میآمد حاضر بودیم همه چیزمان را بدهیم؛ ولی الان برای کنگره، من خودم را میگویم کاری به بقیه همسفران ندارم حاضر نیستم پایم را بیشتر از آن چیزی که در حد توانم هست بگذارم. در کنگره کاهش وزن اتفاق افتاد، حال خوش خودم اتفاق افتاد، بیماریها اتفاق افتاد، درمان مسافرم همه اینها در کنگره۶۰ اتفاق اتفاق افتاد من کجا میتوانستم اینها را به دست بیاورم این همه چیز ارزشمند یکباره به من دهد؛ ولی باز من چشمم را روی همه اینها میبندم و بیخیال میشوم، انگار نه انگار که کنگره ۶۰ یک پشتیبانی میخواهد. به عنوان خدمت مالی که من باید پرداخت کنم. ساختمان ما باز هم نیاز به حمایت شما دارد ما دوست داشتیم که بعد از تعطیلات برویم به ساختمان جدید و جلسات را آنجا برگزار کنیم، ولی متاسفانه از نظر مالی و خیلی مسائل دیگر نتوانستیم برویم. امیدوارم همسفران مثل سالهای قبل و حتی قدمهای محکمتری نسبت به سالهای قبل بردارند و حمایت خودشان را داشته باشند. ما درست است که تعدادمان کم است و از لحاظ مالی پشتیبانی برای خودمان نداشته باشیم، حقوقی نداشته باشیم؛ ولی ثابت کردهایم در این چند سال که اگر بخواهیم واقعا میتوانیم این کار را انجام دهیم. همه ما عضو لژیون سردار شویم، میتوانیم تلاش را داشته باشیم و اگر بخواهیم و از خیلی از خواستههای خودمان بزنیم این کار را میتوانیم انجام دهیم و اگر کسی هم میگوید چه کاری برای کنگره ۶۰ انجام میدهد، دنبال فخر فروشی نیست میگوید که یک آموزش و الگویی شود برای عزیزانی که بتوانند در این بخش و مسئله آن همکاری خودشان را داشته باشند. به برکتی که واقعاً به زندگی به جسم خودشان بر میگردد. امیدوارم که به فکر بیفتیم و در ساخت و ساز کنگره۶۰ آن حمایت را باز داشته باشیم؛ چون واقعاً میطلبد که این حمایت باشد تا ما بتوانیم به زودی زود ساختمان خودمان را بسازیم و جلسات را در ساختمان جدید برگزار کنیم.
تایپ و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون سوم) و همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) دبیران سایت
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون سوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
53