گزارش تصویری از لژیونهای ویلیام (درمان سیگار) به روایت تصویر

خلاصه سخنان راهنمای محترم درمان نیکوتین مسافر فرزاد:
سلام دوستان فرزاد هستم مسافر نیکوتین؛
دستور جلسه امروز «وادی ششم؛ حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم». چهار وادی اول وادی تفکر بودند، در وادی پنجم یک سری ابزار به ما داده شد که ما چگونه بتوانیم از این مسیری که قرار است عبور کنیم و دوباره برگردیم و زندگیمان را بسازیم، استفاده کنیم! این تکنیکها به ما داده شد تا ما بتوانیم با کمترین آسیب حرکت کنیم. حرکت از تاریکی به روشنایی، از سختی به آرامش، از خرابی به حال خوش. این حرکت با تفکر آغاز و در ادامه به پختگی میرسد و بعد در نهایت در زندگی مادی به انجام می رسد. حال وقتی میخواهیم این پارامترها را اجرا کنیم، نیاز به یک اجرا کننده داریم که این فرمانده و اجرا کننده «عقل» میباشد. عقل در واقع یک نیرو یا توانایی است که به انسان داده شده و دارای «فرّ ایزدی» است، یعنی جایگاه خداوندی دارد. عقل انسان تکهای کوچک از عقل کل است، عقلی که هوشمندانه تمام هستی را هدایت میکند و از آن به انسان به امانت داده شد تا انسان هم از آن استفاده کند و به تکامل برسد. همانطور که میدانیم خداوند فرمانروای مطلق جهان هستی میباشد و نیز میدانیم بدون اذن او برگی از درخت نمیافتد. انسان هم به همین شکل، اگر عقل او فرمان ندهد هیچ اتفاقی برایش نمیافتد.
شاید این سوال پیش بیاید که خب اختیار چه میشود؟ برای این موضوع خیلی اتفاقات از قبل و اکنون در نظر گرفته شده که آیا این برگ روی زمین بیفتد یا نه؟ در وادی پنجم به خواست تقدیر و فرمان الهی اشاره شده است. شاید خیلی از اتفاقاتی که در زندگی تجربه می کنیم برای ما ناگوار باشند، اما از دید هستی رو به جلو حرکت کردن است. یعنی باید این مرحله به اتمام برسد و مرحله بعدی شروع شود. در جزوه جهانبینی، عقل به فرمانده قلعه تشبیه شده که در این قلعه هم ساکنین شرور و هم ساکنین دانا زندگی میکنند و هر کس میخواهد به خواسته خودش برسد. برای اینکه به خواسته خود برسد باید عقل یا فرمانروا به پای خواسته او مهر تأیید بزند، اما سربازان دانایی خیلی وقتها اجازه نمیدهند انسانهای شرور وارد قلعه شوند، ولی در یک شرایطی ممکن است تعداد آنها کم باشد و یا قوی نباشند و فریب انسانهای شرور را بخورند.
عقل انسان به دلیل زندگی فیزیکی و چون در چهارچوب محدودیتهای حسی قرار میگیرد ممکن است فریب بخورد، در اینجا میتوان گفت سره از ناسره جدا میشود و الماسهای هستی خودشان را از انسانهای معمولی جدا میکنند. همه انسانها دارای عقل هستند، اما ممکن است انسانی با عقلش به بهترین درجات انسانیت و دیگری بهترین تبهکار دنیا شود، این قضیه نسبت به میزان آگاهی، تفکر و تجربه در انسانها متفاوت است. عرفا و بزرگان زیادی در مورد عقل صحبت کردند، اما آقای مهندس با زبان بسیار ساده و قابل فهم عقل و نفس را برای ما توضیح دادند، که همزمان نفس و عقل با هم رشد میکنند و اگر نفس درست تربیت شود، عقل هم به سمت تکامل حرکت میکند. اگر بتوانیم نفس را به موازات عقل رشد دهیم، آن موقع است که میتوانیم به مرحله نفس مطمئنه و یا همان «فرمان عقل» برسیم.
بنابراین وادی ششم به ما میگوید: فرمان عقل را در قالب یک حاکم مطلق باید اجرا کنیم، اما در زندگی زمینی اگر جایی اشتباه کردیم، زمین خوردیم و زخمی شدیم یا انرژی از دست دادیم، نباید ناامید و سرخورده شویم، زیرا ما برای تجربه همین چیزها به این جهان آمدهایم و اگر ما خلاف هستی عمل کنیم و ساز ناکوک بزنیم، نیروهای هستی در مقابل ما قرار میگیرند تا درسی را که در اثر تجربیات در زندگی باید به دست بیاوریم را کسب کنیم.
و در نهایت، ما با آموزشهایی که در این مسیر میگیریم، تشخیص عقل ما دیگر بین خوب و خوبتر نباید باشد، بلکه باید خوب را از بد تشخیص بدهد، حتی خوب هم به درد ما نمیخورد، ما باید به این تشخیص برسیم که بهترین ها را در زندگی به کار بگیریم.




نگارنده و ویراستار: مسافر شمسالدین لژیون۳
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
816