در وادی ششم از کتاب عشق، به یکی از اساسیترین ارکان زندگی انسان یعنی عقل پرداخته میشود. عقل نیرویی است که میتواند راه درست را به ما نشان دهد، اما تنها در صورتی که فرمان او را اجرا کنیم. اگر عقل در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد و بر جسم، نفس و خواستههای ما فرماندهی کند، بسیاری از مشکلات و سردرگمیها از بین میرود. در مسیر درمان و حتی در سایر جنبههای زندگی، زمانی به آرامش و موفقیت میرسیم که عقل فرمانده باشد و ما فرمانبردار خوبی برای او باشیم.
پیرامون دستور جلسه گفت گویی صمیمانه داریم با یکی از همسفران، شما را به ادامه آن دعوت میکنم.
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید:
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
مسافر من با ۵ سال تخریب وارد کنگره شد، آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک، ۱۱ماه سفر کردیم به روش DST، داروی درمان شربت OT، راهنمای مسافرم آقای مصطفی لژیون سوم، راهنمای خودم خانم مریم لژیون نوزدهم، ورزش مسافرم شنا، به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس ۲ سال و ۳ ماه است که آزاد و رها هستیم.
لطفاً فرآیند تکامل عقل را برایمان توضيح دهید.
تکامل عقل به معنای طی کردن یک فرآیند تدریجی برای رسیدن به دانایی مؤثر و توانایی تشخیص درست از نادرست است، این فرآیند با تفکر، آموزش و تجربه آغاز میشود و با مدیریت حسها و درک صحیح از جهان اطراف به سوی تعادل و آرامش پیش میرود. آقای مهندس برای عقل الگوی ماشین را بهکار بردهاند و بیان میکنند که عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود عمل میکند و حتی برای آن مترجمی درنظر گرفتهاند که نام آن مغز است.
به ما بگویید انسان چگونه میتواند صدای عقل را از صدای نفس امرکننده تشخیص دهد؟
انسان با بالابردن دانایی میتواند صدای عقل را از صدای نفس امرکننده تشخیص بدهد، نفس فقط میتواند خواسته بفرستد اما اینکه خواسته اجابت شود به عهده نفس نیست، باید از جای دیگر فرمان اجرا شدن این خواسته صادر شود و آن عقل است. فردی که دانا باشد، میتواند تشخیص بدهد که این خواسته معقول است یا نامعقول، زمانی انسان میتواند به فرمان عقل برسد که به دانایی رسیده باشد.
خواهشمندیم اکنون که در کنگره آموزش گرفتهاید، تفاوت حال امروزتان را با قبل از ورود به کنگره بیان کنید.
من قبل از ورود به کنگره انسانی بودم که فکر میکردم خیلی میدانم اما بعد از اینکه با آموزشهای کنگره آشنا شدم فهمیدم هیچچیز نمیدانستم و فقط در تاریکیها فرو رفته بودم و الان بعد از گذشت ۱ سال و ۵ ماه که در کنگره هستم بهتر معنی زندگی کردن را فهمیدهام و موفق شدم خیلی از ضد ارزشها را کنار بگذارم.
به نظر شما چه کاری باید انجام دهیم که درگیر افکار منفی، ناامیدی و زیاده طلبی نشویم؟
به عقیده من جواب این سوال بالا بردن دانایی است. ناامیدی یکی از اضلاع مثلث جهالت است، شما با تفکر، تجربه و آموزش میتوانید تبدیل به فرد دانایی شوید که حال دیگر به قدرت تشخیص رسیده و میتواند ماهیت خواستهها را متوجه شود، چنین فردی قطعاً به حکم عقل خواهد رسید و عقل در شهر وجودی آن مانند فرمانروایی عادل عمل خواهد کرد.
آیا انسان میتواند در مسیر تکاملی خود از بیراههها عبور کند و به اصطلاح میانبُر بزند و زودتر به مقصود برسد؟
خیر همانطور که در نوشتار بهترین راه میخوانیم، همه انسانها تصور میکنند، بهترین راه کوتاه ترین راه است در نتیجه به درستی و نادرستی آن توجهی ندارند و راهی را میروند که زودتر به خواستههایشان برسند لزا مشقهایشان همیشه ناتمام و بیمحتوا باقی میماند، غذای نیمه پخته و یا خام قابل خوردن نیست، ما نمیتوانیم برای زود رسیدن به خواستههایمان میانبُر بزنیم، باید برای انجام هر کاری پارامتر زمان را در نظر بگیریم و هیچگاه نمیتوانیم آن را حذف کنیم برای اینکه زودتر به خواستههایمان برسیم.

مصاحبه کننده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم )
مصاحبه شونده: همسفرفاطمه رهجوی همسفر مریم( لژیون نوزدهم)
رابط خبری: همسفر منصوره رهجوی همسفر مریم( لژیون نوزدهم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)
ارسال مطلب: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه(لژیون پنجم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران شعبه فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
106